به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مهر 93 [ 21:09]
    تاریخ عضویت
    1392-10-27
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    607
    سطح
    12
    Points: 607, Level: 12
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من خیلی شکاکم

    من دختری 24 ساله هستم و شوهرم 25 ساله
    چند ماهیه عقد کردیم.
    ظاهر زیبایی و صدای دلنشینی دارم و دختر خوش برخورد و مهربونی هستم.
    شوهرم خیلی دوسم داره تا حدی که بگم بهشتو میخوام واسم بهشتو بسازه.
    اما متاسفانه خود باور نیستم، یعنی وقتی با شوهرم میرم بیرون همش میترسم که از دخترای دیگه خوشش بیاد یا وقتی با خانومی تلفنی صحبت میکنه میترسم از صداش خوشش بیاد .
    وقتی میره سرکار میترسم خانومای محیط کار روش تاثیر بذارند و اخلاقایی داشته باشند که من نداشته باشم و دیگه منو دوس نداشته باشه خیلیای دیگه...
    چیکار کنم ؟دارم دیوونه میشم خیلی شکاکم خسته شدم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام، به نظر من یه کم باید معنوی تر بشی. به نظر میرسه تمام فکرت تا حالا این بوده که با ظاهر و صدات! بقیه رو جذب خودت کنی و هنوز هم متاسفانه همینطوری فکر میکنی.

    یه کم باید به خدا نزدیکتر بشی، کتاب بخون، هنری یاد بگیر، استعدادهای دیگرت رو به کار بنداز، به این فکر کن که واسه چی داری زندگی میکنی! .... هر انسانی بجز ظاهرش ارزشهای دیگه ای هم داره.

  3. 4 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    ayda86 (سه شنبه 08 بهمن 92), sara 65 (جمعه 11 بهمن 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 08 بهمن 92), کامران (پنجشنبه 10 بهمن 92)

  4. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مهر 93 [ 21:09]
    تاریخ عضویت
    1392-10-27
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    607
    سطح
    12
    Points: 607, Level: 12
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مرسی
    اما باید بگم نخیر
    منظور من یعنی با وجود داشتن این امتیازات که از لحاظ ظاهری خوب هستم اما میترسم که اینا به چشم شوهرم نیاد
    یعنی اعتماد به نفس کافی نسبت به خوب بودن خودم ندارم

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 فروردین 96 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1392-6-10
    نوشته ها
    834
    امتیاز
    8,579
    سطح
    62
    Points: 8,579, Level: 62
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 171
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    785

    تشکرشده 2,768 در 697 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    96
    Array
    من خیلی شکاکم

    من دختری 24 ساله هستم و شوهرم 25 ساله
    چند ماهیه عقد کردیم.
    ظاهر زیبایی و صدای دلنشینی دارم و دختر خوش برخورد و مهربونی هستم.
    شوهرم خیلی دوسم داره تا حدی که بگم بهشتو میخوام واسم بهشتو بسازه.
    اما متاسفانه خود باور نیستم، یعنی وقتی با شوهرم میرم بیرون همش میترسم که از دخترای دیگه خوشش بیاد یا وقتی با خانومی تلفنی صحبت میکنه میترسم از صداش خوشش بیاد .
    وقتی میره سرکار میترسم خانومای محیط کار روش تاثیر بذارند و اخلاقایی داشته باشند که من نداشته باشم و دیگه منو دوس نداشته باشه خیلیای دیگه...
    چیکار کنم ؟دارم دیوونه میشم خیلی شکاکم خسته شدم
    سلام مرسی
    اما باید بگم نخیر
    منظور من یعنی با وجود داشتن این امتیازات که از لحاظ ظاهری خوب هستم اما میترسم که اینا به چشم شوهرم نیاد
    یعنی اعتماد به نفس کافی نسبت به خوب بودن خودم ندارم
    سلام دوست من ديروز ميخواستم نظر بذارم گفتم شايد اشتباه ميكنم از قديم گفتن نصف جواب در صورت سوال هست.
    شما از اعتماد به نفس چيزي كم نداري.مشكل شما حسادت زنانه است كه در مقابل غيرت مردانه قرار ميگيره.و ناشي از دوست داشتن طرف مقابلتون هست.ولي تا حدي از حدش بگذره هم شما رو آزار ميده هم زندگيتون رو خطر تحديد ميكنه.
    گفته بوديد همسرتون بهشت هم بخوايد براتون فراهم ميكنه؟چرا؟چرا بايد اينقدر جنتلمن بشه براي شما؟؟؟
    حالا شما حاضريد براي همسرتون چكار كنيد.
    چه اخلاق هاي خوبي در خودتون سراغ داريد كه باعث جذب همسرتون بشه؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید صبوری تشکرکرده است .

    sssahari (جمعه 11 بهمن 92)

  7. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مهر 93 [ 21:09]
    تاریخ عضویت
    1392-10-27
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    607
    سطح
    12
    Points: 607, Level: 12
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    مرسی. بله درست گفتید خیلی حسودم. اما از وقتی شوهر کردم فقط نسبت یه شوهرم دارم.
    من تعریف های اطرافیان رو بازگو کردم شوهرم، دوستام، فبلا که کار میکردم همکارام.
    من خودم احساس میکنم از هیچ لحاظ خوب نیستم واسه همینه که خود باور نیستم و وقتی شوهرم با هر زنی ارتباط داره احساس میکنم اون زن از من بهتره پس شاید منو به زودیه زود رها میکنه.
    همیشه بهم میگه 1فرشته گیرم اومده و نماز شکر میخونه و میگه تو همونی هستی که من میخواستمو آرزوم بودی.( شوهرم 2سال منو میخواست اما روش نمیشد بهم بگه)
    صبوری من احساس میکنم اصلا ویژگی خوب ندارم :( (میدونم اثرات مخرب حسادته که خود کم بین شدم)
    مثلا دیشب رفتیم دکتر، خانوم دکتر فقط صحبت های بی مورد باهاش میکرد اونم با بی اعتنایی و جدی جواب میداد اما تا رسیدیم خونه حالم بد شد نمیتونم تحمل شنیدن صحبت های حاشیه رو داشته باشم.
    میخوام بهش بگم اصلا با هم بیرون نریم تا درمان بشم چون من اصلا تحمل دیدن و شنیدن هیچیو ندارم.
    خیلی تو عذابم.
    بدون اجازش تا حالا بیرون نرفتم با اینکه عقدیم و خودشم گفته همیشه ازم اجازه بگیر،میخوام برم پیش روانپزشک، بهش نگمو برم کار اشتباهیه؟

    - - - Updated - - -

    من حدود 2ماه پیش مقاله ای درباره شکاکی خوندم که آدم شکاک یا در واقع بهتر ترس از دست دادن ،فردی خود کم بینه و خوبیهای خودشو نمیبینه،
    و با توجه به تشخیص درست کاربر صبوری آدم حسودیم و همین امروز درباره اش مطالعه کردم که خصوصیت منو داشت که نداشتن احساس منیت و خود کم بین بودنه.
    من از همون چند ماه پیش روش بی خیالی و عادی بودن رو پیش گرفتم و به خودم و خوبی هام فکر کردم اما هر روز بدتر میشم
    من باید چیکار کنم راه کاری هست که به دردم بخوره
    ویرایش توسط sssahari : جمعه 11 بهمن 92 در ساعت 14:38


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.