سلام به همه ی دوستان امیدوارم همتون خوب و خوش و خوشبخت باشید.
چندوقتی تو تالار نبودم دلم برای همه تنگ شده بود رفته بودم مشکلاتم رو حل کنم خوشبختانه بیشترش حل شد هفته پیش عروسی برادرم بود به کمک خدا با خوشی وسلامتی رفت سرخونه و زندگیش.منم همین ماه کنکور ارشد دارم برام دعا کنید تا قبول بشم.
اما دلیل مزاحمتم.من الان 22 سالمه تا حالاهم با پسری دوست نبودم دوستهای همجنسم هم انگشت شمارن.قیافه ام عادیه و همیشه سعی میکنم مرتب برم بیرون یکم هم ارایش میکنم و هیچوقت موهام رو بیرون نمیذارم ادم مذهبی هستم واجبات رو انجام میدم اما یه مشکل دارم هیکلم قشنگ نیست یعنی چاقم از طرفی هم همش تنبلی میکنم و میخورم.تو خانواده تنهام یعنی کسی به فکرم نیست واکثروقتهاروتنهاسر میکنم خیلی دوست دارم ازدواج کنم اما تاحالا مورد جدی پیش نیومده. دوتامورد بود که جدی نشدن یکیش استادم بود که خودم هم نفهمیدم توهم زده بودم یا نه قصدی داشت یکیش هم دوست برادرم بود که مادرش غیر رسمی خواستگاری کرد و دورادور میخواد جلو نمیاد البته اصلا با معیارهای من جور نیست(دیپلم داره خیلی خشکه مذهبه دوست نداره زنش درس بخونه یا کار کنه)درحالی که درس و کار بزرگترین عشق من تو زندگیم هستن و کلی براشون نقشه دارم.خلاصه برای من خواستگار قحطی زده نیست.این روزهاکه برادرم هم ازدواج کرده خیلی دلم میخواد منم ازدواج کنم و طعم دوست داشته شدن رو بچشم اما نمیشه.نمیدونم اشکال از هیکلمه که خواستگار ندارم یا چیز دیگه ایه؟؟لطفا یکم راهنماییم کنید بگید چه جوری خواستگار پسند بشم؟؟؟اگه سوالی هست با کمال میل پاسخ میدم
علاقه مندی ها (Bookmarks)