به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 خرداد 93 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1392-11-05
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    334
    سطح
    6
    Points: 334, Level: 6
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عشق افراطی به همجنس جدید

    سلام
    من مجهول هستم! 21 سالمه! حدود 5 سال پیش تو دبیرستان با یکی آشنا شدم. در اولین نگاه ازش خیلی خوشم نیومد ولی کم کم باهم دوس شدیم. دوستیمون عادی بود و هردومون جزو بهترین دانش آموزای مدرسه بودیم. نمیدونم از کجا شرو شد ولی کم کم حس میکردم که در رویارویی با اون تمرکزمو از دست میدم! یه جورایی هول میشم. داغ میکنم و عرق میکنم! کم کم احساسم بهش عوض شد و بش علاقه مند شدم. کم کم انگیزه هامو از دست دادم. دیگه کارم به جایی رسیده بود که تنها مطلوب زندگیم اون بود و همه ی تصمیمام بر مبنای این بود که یه جورایی خودمو بش نزدیک کنم و تو چشش باشم. البته ناگفته نمونه که من و اون با هم دوستای صمیمی بودیم و خیلی دور نبودیم از هم. ولی من هرچی میگذشت حس شدیدتری نسبت بش پیدا میکردم! تا این که بعد 2 سال یه جورایی با sms بش رسوندم که ازش خوشم میاد و بد تو آخرین اسمسش اون روز گف اگه بخوام حرفایی که زدم رو برا همیشه فراموش کنه!!! منم قبول کردم! از فرداشم مثل همیشه با هم رفتار کردیم! خلاصه الان بعد 5 سال هنوزم با هم ارتباط داریم و اون تو دوستی با توجه به شرایط اصن کم نذاشته و بضی وقتا زیادم گذاشته بخاطر اینکه فهمیده! ولی دانشگاهامون فرق میکنه و هفته ای یک بار همو میبینیم! ولی برا من این یه بار در هفته کمه! وفتی میبینمش حالم خراب میشه تا چن روز بعدش. از اون به بد انگیزمو از دس دادم. حس هیچ کاری ندارم و درسم افت کرده حسابی...
    چن بارم سعی کردم ترکش کنم ولی بعد چن هفته با یه تماس، با یه چت، یا با یه دیدار دوباره همه چی به هم میریخت و حالم دوباره خراب میشد. تا حالا هم وضع به همین ترتیب ادامه پیدا کرده...
    میدونم که این یک اختلال روانیه چون خیلی غیر معمول و کاملا مضره!
    چن تا سوال داشتم:
    1. چجوری از شر این دردکشیدنم رهایی پیدا کنم؟
    2.آیا تنها راه قطع رابطه ی آنی و کامله؟ در این صورت دوست خوبمو از دس میدم!
    3.آیا تمام چیزایی که منو یاد اون میندازه از بین ببرم؟
    4.قبل از اونم چن نفر دیگه هم بودن که همین اتفاق بره من افتاد در موردشون. چه تضمینی داره که دوباره این اتفاق نیوفته؟
    و مهم ترین سوال...
    ***دلیل این اختلال روانی چیه و راه درمان مطلقش چیه؟
    خواهشن جواب عملیاتی بدید...

    - - - Updated - - -

    در ضمن من پسر هستم!

    - - - Updated - - -

    در ضمن من پسر هستم!

  2. #2
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    لطفا دقت کنید چون خلاصه می گویم.
    معمولا اینگونه رابطه ها از ترکیب دو پارامتر روانی با هم نتیچه می شود.
    1 - نیاز به ارتباط عاطفی یا بهتر بگویم نیاز به ازدواج
    2 - خصوصیت های شخصیتی که نشانه وابستگی هست.



    که اولی (نیاز به ازدواج)طبیعی هست و دومی را باید با آموزش و تمرین تحت کنترل در آورد.


    دختران از سنین نوجوانی به جهت وقایع تحولی که در رشد آنها اتفاق می افتد ، آماده برای ازدواج می شوند. (لیکن جامعه کنونی که در این مورد متاسفانه با عقب ماندگی همراه هست، زمینه ازدواج و پختگی ازدواج را برای دختران فراهم نمی آورد.) لذا نیاز عاطفی وجود دارد و باید هم متوجه همسر شود. لیکن در غیاب آن به دنبال جایگزین می گردد.
    این جایگزینی اکثرا به اشتباه متوجه جنس مخالف و دوستی می شود که تبعات خاص خودش را دارد. گاهی هم به خاطر شرایط ویژه یک فرد همجنس و زمینه وابسته سازی در فرد مخاطب به صورت ارتباط های غیر متعارف با هم جنس به صورت وابستگی خودش را نشان می دهد.
    بحث مسائل جنسی و از این حرفا نیست. بلکه پاسخ غیر صحیح به یک نیاز طبیعی و صحیح هست.




    راهکار :
    2 کار باید در این مورد انجام شود. که معطوف به همین دو علت اصلی هست.
    الف) برای ازدواج باید بستر سازی و سریعا اقدام شود.
    رد کردن خواستگاران و بهانه کردن سن و درس و ... کنار گذاشته شود. و نیازهای طبیعی یک دختر انکار نشود.
    البته این راهکار گاهی زمان بر بوده و نیاز به پختگی ها و شرایطی دارد که هم دختر و هم خانواده اش باید برای کسب آنها فعالیت ویژه داشته باشند و به عنوان اصلی ترین راهکار روی آن انرژی بگذارند.


    ب) کسب آگاهی ها و مهارتهایی برای کنترل وابستگی.
    اول باید فرد قبول کند که ارتباط او ناصحیح و اعتیاد گونه هست(مرتب نیاز بودن با آن فرد رشد می کند. در غیاب شخص مذکور ، فرد وابسته علائم کسالت و به هم ریختگی دارد، در نبود فرد مخاطب، مرتب فرد وابسته به او فکر می کند، زندگی شغلی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی فرد تحت تاثیر منفی این رابطه قرار می گیرد، و این نوع ارتباط غیر متعارف هست. فرد بسیار در برابر ترک مقاومت می کند و با دلیل تراشی بهانه ای برای وابستگی خود می آورد.)
    حالا که متوجه آسیب رسانی اینگونه رابطه شد، دست از توجیه های منطقی برای ادامه دادن به این رابطه بردارد. شروع به بستر زدایی و تمرکز زدایی کند.
    یعنی زمینه های ارتباط با او را به حداقل برساند و قطع کند.
    همچنین باید از فرد وابسته ساز کمک گرفته شود و توجیه شود، که دلسوزیهای متعارف خود را قطع کند. و فرد وابسته را از خود دور سازد.





    خلاصه:
    - نیاز اصلی ازدواج هست. باید مد نظر قرار گرفته و برایش برنامه ریزی ویژه شود.
    - باید زمینه ترک این اعتیاد وابستگی صورت بگیرد. بستر زدایی ، تمرکز زدایی شود و فرد وابسته ساز هم در این جهت فعال شود.

    .





  3. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    majhoolkhan (یکشنبه 06 بهمن 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 05 بهمن 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 خرداد 93 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1392-11-05
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    334
    سطح
    6
    Points: 334, Level: 6
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    .
    با تشکر از جواب کامل و عنایت شما آقای دکتر...

    لازم به ذکر است که من پسر هستم!! فعلا شرایط ازدواج رو هم ندارم.

    با توجه به راهنمایی جناب عالی تصمیم به محدود کردن و قطع رابطه گرفتم.

    اما با توجه به اینکه این مورد تکرار پذیر بوده و امکان تکرار آن وجود داره می خوام از دلیل اون مطلع بشم که دلیل اصلی رو حل کنم تا این که مثل یه مسکن درد رو برای مدتی کم کنم! نمیدونم شاید کمبود محبت، شاید اختلالات شخصیتی یا عدم موفقیت یا هر چیز دیگه باعث این نارسایی شده!

    چجوری دلیل اصلی رو پیدا کنم و چجوری درمانش کنم؟


    آیا این اختلال اسم بخصوصی داره تو علم روانشناسی که تحقیق بیشتر راجع بش بکنم؟

    باز هم از توجه شما تشکر میکنم

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام مجهول خان

    فرشته مهربان عزیز کامل راهنماییتون کردن البته خانم هستن مشخصه.

    ببین نیاز جنسی طوری هست که خیلی انعطاف پذیره2 نکته رو در نظر بگیر:

    1-قابل تبدیل شدن هست:

    هم میتونه تبدیل به کارهای مفید بشه و بسیار سازنده باشه

    هم میتونه مخرب باشه و انسان رو هردم گمراه تر کنه و اگه از راه درست(همسر) و یا کنترلش با ورزش و فعالیت مدیریت نشه تبدیل به امور غیر طبیعی مثل عشق به هم جنس دیدن

    فیلم و .... بشه.

    2-بدون مدیریت و ریاضت به بیراهه میره

    اگه این نیاز رو به حال خودش بذاری بیکار نمیمونه واقعا ازموده شده که تو سن جوانی و مجردی ادم باید خیلی خیلی مشغول باشه و انرزیش یه جا جمع نشه

    در ضمن شما فکر نکن که اختلال داری البته الان این وضعیت اصلا درست نیست اما هر انسان سالمی اگه کنترل نشه به این مشکل ممکنه دچار بشه

    به نظر میاد اینکه بخای احساست رو بهش تعدیل کنی خیلی سخته اما ترکش میتونه راححتتر باشه که اونم اوایلش کمی سخته .

    نظر من کارشناسی نیست

    موفق باشی
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 خرداد 93 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1392-11-05
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    334
    سطح
    6
    Points: 334, Level: 6
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یعنی همه مشکلات من ریشه در نیاز جنسیه؟!!!

    فکر نمی کنم اینجوری باشه! در این صورت این مشکل باید برا همه مجردا پیش بیاد و بره متاهلا پیش نیاد! که فک کنم درست نباشه!

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    این عشق ها تحلیلش ساده است:


    1- اگه احساستون عاطفی باشه هیچ موردی نداره مثل عشق پسر به مادره - مثل عشق مادر به دختر و دوستان به همه من خودم دوستامو خیلی دوست دارم.

    2- اگه عشقتون با کشش جنسی باشه این مساله مشکل داره و شما باید پیش متخصص برید و با مشاوره و اینجا اومدن کاری درست نخواهد شد.. ( از خودتون بپرسید آیا بهش حس دارید؟ بهش فکر میکنید ؟ خیال پردازی دارید؟



    تو کل این تالار با توجه به این همه تاپیک عشق همجنس هیچ کس اشاره ای نمیکنه که اگه عشق های به همجنس مورد 2 رو داشته باشه مشکل سازه ممکنه گرایش هیچ وقت هیچ وقت عوض نشه و زندگی همجنسگرایان حتی در کشور های دیگه یک زندگی عادی نخواهد بود.

  8. #7
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    .


    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    لطفا دقت کنید چون خلاصه می گویم.
    معمولا اینگونه رابطه ها از ترکیب دو پارامتر روانی با هم نتیچه می شود.
    1 - نیاز به ارتباط عاطفی یا بهتر بگویم نیاز به ازدواج
    2 - خصوصیت های شخصیتی که نشانه وابستگی هست.



    که اولی (نیاز به ازدواج)طبیعی هست و دومی را باید با آموزش و تمرین تحت کنترل در آورد.


    دختران از سنین نوجوانی به جهت وقایع تحولی که در رشد آنها اتفاق می افتد ، آماده برای ازدواج می شوند. (لیکن جامعه کنونی که در این مورد متاسفانه با عقب ماندگی همراه هست، زمینه ازدواج و پختگی ازدواج را برای دختران فراهم نمی آورد.) لذا نیاز عاطفی وجود دارد و باید هم متوجه همسر شود. لیکن در غیاب آن به دنبال جایگزین می گردد.
    این جایگزینی اکثرا به اشتباه متوجه جنس مخالف و دوستی می شود که تبعات خاص خودش را دارد. گاهی هم به خاطر شرایط ویژه یک فرد همجنس و زمینه وابسته سازی در فرد مخاطب به صورت ارتباط های غیر متعارف با هم جنس به صورت وابستگی خودش را نشان می دهد.
    بحث مسائل جنسی و از این حرفا نیست. بلکه پاسخ غیر صحیح به یک نیاز طبیعی و صحیح هست.




    راهکار :
    2 کار باید در این مورد انجام شود. که معطوف به همین دو علت اصلی هست.
    الف) برای ازدواج باید بستر سازی و سریعا اقدام شود.
    رد کردن خواستگاران و بهانه کردن سن و درس و ... کنار گذاشته شود. و نیازهای طبیعی یک دختر انکار نشود.
    البته این راهکار گاهی زمان بر بوده و نیاز به پختگی ها و شرایطی دارد که هم دختر و هم خانواده اش باید برای کسب آنها فعالیت ویژه داشته باشند و به عنوان اصلی ترین راهکار روی آن انرژی بگذارند.


    ب) کسب آگاهی ها و مهارتهایی برای کنترل وابستگی.
    اول باید فرد قبول کند که ارتباط او ناصحیح و اعتیاد گونه هست(مرتب نیاز بودن با آن فرد رشد می کند. در غیاب شخص مذکور ، فرد وابسته علائم کسالت و به هم ریختگی دارد، در نبود فرد مخاطب، مرتب فرد وابسته به او فکر می کند، زندگی شغلی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی فرد تحت تاثیر منفی این رابطه قرار می گیرد، و این نوع ارتباط غیر متعارف هست. فرد بسیار در برابر ترک مقاومت می کند و با دلیل تراشی بهانه ای برای وابستگی خود می آورد.)
    حالا که متوجه آسیب رسانی اینگونه رابطه شد، دست از توجیه های منطقی برای ادامه دادن به این رابطه بردارد. شروع به بستر زدایی و تمرکز زدایی کند.
    یعنی زمینه های ارتباط با او را به حداقل برساند و قطع کند.
    همچنین باید از فرد وابسته ساز کمک گرفته شود و توجیه شود، که دلسوزیهای متعارف خود را قطع کند. و فرد وابسته را از خود دور سازد.





    خلاصه:
    - نیاز اصلی ازدواج هست. باید مد نظر قرار گرفته و برایش برنامه ریزی ویژه شود.
    - باید زمینه ترک این اعتیاد وابستگی صورت بگیرد. بستر زدایی ، تمرکز زدایی شود و فرد وابسته ساز هم در این جهت فعال شود.





    .





  9. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 93 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    8
    سطح
    1
    Points: 8, Level: 1
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اقا جرا بيام منو حذف كردين مكه بد ميكم شما يه نمونه بكيد ك حل شده باشه


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.