دوستان من شرایطمو تو تاپیک قبلی با موضوع " از زندگی خسته شدم " گفتم لطفا با خوندن اون نوشته هام کمکم کنید
تشکرشده 41 در 19 پست
دوستان من شرایطمو تو تاپیک قبلی با موضوع " از زندگی خسته شدم " گفتم لطفا با خوندن اون نوشته هام کمکم کنید
تشکرشده 491 در 147 پست
سلام دوست عزیز
من چون خودم یه آدم فوق العاده احساساتی هستم میتونم تا حدی شرایطتون رو درک کنم. به نظرم یه کم به خودتون فرصت بدین و با احساسات صرف به این رابطه نگاه نکنید،نمیگم بدبین باش و لی راستش خیلی هم خوشبین نباش،اون آقا نمیتونه تا جور شدن شرایطش!!!!!!!!!تو رو بین زمین و آسمون نگه داره. گاهی نبودن کسی توی زندگی آدم بهتر از اینه که هی بخواد درگیری و مشغولیت فکری برات درست بکنه...سن زیادی نداری و میتونی با کار کردن روی خودت آینده خوبی رو رقم بزنی همونطور که با پر و بال دادن به احساساتت میتونی خدایی نکرده اینده بدی رقم بزنی...از صمیم قلبم آرزو میکنم خوشبخت باشی.
faghat-KHODA (پنجشنبه 26 دی 92), khaleghezey (چهارشنبه 25 دی 92)
تشکرشده 41 در 19 پست
maryam1363 سلام
مرسی دوست عزیز من
درسته حق با شماست تصمیم گرفتم رابطه احساسیمو باهاش خیلی کم کنم ، دوس ندارم خاطرات تلخ گذشته برام تکرار شه .اما از طرفی اخه تازه رابطمون باهم خوب شده و اون از لحاظ احساسی خیلی باهام خوب شده اوایل که حرفی از ازدواج نبود اصلا اینطور نبود اما الان میگه تو لیاقت اینو داری که آدم برات بهترینارو بسازه میگه تو که انقد همه جوره بهم اهمیت میدی دوس دارم همه تلاشی کنم در حالی که قبلا اصلا از این حرفا نمیزد .
میدونید اون خیلی حساسه که الکی به کسی قول نده و بخاطر همین اصلا حرفی از ازدواج نمیزنه ، اما بهش گفتم اگه ازدواج نکنیم چی میشه میگه همش امیدت بخدا باشه من ازش خاستم بهترینارو برا هردومون بخاد . اون خیلی به قسمت اعتقاد داره و نماز خونه و ایمانش به خدا زیاده . همیشه میگه نماز بخون بخدا توکل کن میگه چرا انقد خودتو عذاب میدی
الان به فکر خونه خریدن افتاده یعنی بود اما نه جدی حتا وقتی حرف میزنه الالن هردومونو جمع میبنده تو حرفاش مثلا میگه باهم اینکارو میکنیم باهم میسازیم باهم میخریم باهم خوش میشیم
من دوس ندارم این احساسات خوبو از دست بدم
نمیخام از دست بدمش چون هیچوقت همچین حس خخوبی نداشتم
اما از طرفی میترسم خیلی میترسم اما اون میگه نترس من هیچوقت تنهات نمیذارم
faghat-KHODA (پنجشنبه 26 دی 92), maryam1363 (چهارشنبه 25 دی 92)
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
این رابطه را ادامه ندهید
من در تاپیک قبلی گفتم که شما نیاز دارید به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنید و تحت درمان قرار بگیرید . و از این رابطه ها به عنوان عامل آسیب زایی که وضعیت روحی و شخصتی شما را بیشتر به خطر می اندازه پرهیز کنید ، حجتی گفتم فعلاً برای ازدواج هم اقدام نکنید . بنابراین پساخ سئوال این تاپیک در تاپیک قبلی داده شده ، با این وجود باز هم تکرار می کنم که رابطه را ادامه ندهید و وارد رابطه های جدید هم نشوید .
اگر به راهکارهای مشاوره ای عمل کنید امید بهبودی هست اما اگر عمل نکنید وضعیت شما روز به روز بدتر خواهد شد .
bkaf38 (شنبه 19 بهمن 92), Elena1994 (پنجشنبه 26 دی 92), faghat-KHODA (پنجشنبه 26 دی 92), khaleghezey (چهارشنبه 25 دی 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 25 دی 92)
تشکرشده 11,395 در 3,444 پست
درود بانو
نوشته قبلیتون رو کامل خودم کاربرا بهتون پاسخ رو دادن خودت هستی که باید انتخاب کنی
شما اول باید خودت رو بازسازی کنی کاریی که دوس داری رو انجام بده.
رابطت رو با خانوادت بهتر کن
فعلا کارت سخته میدونم ولی تا وقتی کار جدید پیدا نکردی بمون تا ایشالله به خواست خدا یه کار بهتر پیدا کنی
به جرات میگم 70درصد ماها از شغلامون راضی نیستیم بنا به دلایلی شاید کمتر یا بیشتر ولی حداقلش اینه خیلی خیلی از بیکاری بهتره.رابطت رو سعی کن کنترل کنی با اون آقا پسر در حد همون همکار
معالجت رو ادامه بده ایشالله موفق میشی
به خودت بیشتر اهمیت بده واسه خودت خرید کن هدیه بگیر جلو آیینه وایسا و از خودت تعریف کن برو گردش اگه با دوستات هم باشه که چه بهتر
کلا خود اصلیت رو دوباره بدست بیار صبور باش اونوقت خیلی راحت تر و درست تر میتونی تصمیم بگیر یواسه آیندت
در مورد همکارات پشت همدیگه حخرف میزنن سعی کن باهاشون کار ینداشته باشی توی محیط کارت واسه خودت سرگرمی درست کن خودت رو مشغول کن
زیرآب زنی توی همه اداره جات و شرکتها هستش جدی نگیر شما خوب باش بزار اونا هرکاری میخوان بکنن فعلا کارت رو حفظ کن بهتره از اینکه بری خونه بشینی ولی همزمان دنبال یه کار بهترم باش
ساعت 5 برمیگردی خوب برو استخر سینما و خرید کن تو بازار برو باشگاه دوستای جدید واسه خودت پیدا کن دنیای جدید رو کشف کن شاید بتونی خودت و استعدادهات رو کشف کنی و توشون موفق بشی
ویرایش توسط khaleghezey : چهارشنبه 25 دی 92 در ساعت 19:09
faghat-KHODA (پنجشنبه 26 دی 92), maryam1363 (پنجشنبه 26 دی 92)
تشکرشده 41 در 19 پست
ممنونم دوست من
آره تصمیمم همینه . درسته تحمل این محیط کار گاهی وقتا خیلی سخت میشه اما خب چاره ای ندارم فعلا .
خیلیییی خیلیییی ممنونم از همتون مرسی که وقت گذاشتید و راهنماییم کردید .
ازخدا میخام مشکل همه همدردی ها به زودی حل شه . براتون آرزوی بهترینارو دارم دوستان
- - - Updated - - -
ممنونم دوست من
آره تصمیمم همینه . درسته تحمل این محیط کار گاهی وقتا خیلی سخت میشه اما خب چاره ای ندارم فعلا .
خیلیییی خیلیییی ممنونم از همتون مرسی که وقت گذاشتید و راهنماییم کردید .
ازخدا میخام مشکل همه همدردی ها به زودی حل شه . براتون آرزوی بهترینارو دارم دوستان
khaleghezey (پنجشنبه 26 دی 92), maryam1363 (پنجشنبه 26 دی 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)