به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array

    1 پشیمونم........تو رو خدا بگید چیکار کنم؟

    من قبلا هم یه سری دردو دل تو این انجمن گذاشتم...الان دارم می میرم از غصه..6 ماهه ازدواج کردم شش ماهم قبلش عقد بودیم.من کارشناسی ارشدم شوهرم دانشجوی لیسانس و کاردانی یه رشته مرتبط با کارشو داره. ما خیلی عاشق هم بودیم....ولی الان سر یه سری موضوعات زندگیمون ریخته به هم..شوهرم خیلی ر رو تشریف داره.قبلا با یه آیدی دیگه مشکلمو گفتم (abs) تحت عنوان درگیری و اختلاف زن و شوهری...خلاصشومیگم براتون:قبل عروسی شوهرم خونه نداش بابام گفت میخرم براتون برین توش بشینین.شوهرم گقت به شرطی میام تو اون خونه که سه دونگش به نام من باشه سه دونگش به نام تو.به بابام گفتم گفت من اون خونه رو برای فقط تو میخرم به نام تو. منه خر و احمق به شوهرم گفت تو بذار بابا بخره بعدش من سه دونگمو به نامت می کنم چون بابا پاشو کرده بود تو یه کفش که نمیذارم بری مستاجری بکشی.........خلاصه گذشت.چون خواستیم وام بگیریم رو خونه نشد بابا به نام من بگیره به نام خودش گرفت الانم 6ماه میگذره بابای بنده خدام خودش قسط خونه رو میده....الان این شده پیرهن عثمان شوهرم تا دعوامون میشه میگه سه دونگه من چی شده شما همتون دروغگویین و الکی حرف میزنین..(البته بسیار بد دهن و بی تربیت میشه وقتی عصبی میشه که یکی از مشکلات بزرگه من همینه.........) من الان روم نمیشه به بابام بگم خونه رو به اسم من کن بعد پنهونی برم به نام شوهرم کنم..واقعا مقصر خودمم که بهش چنین حرفی رو زدم قبل عروسی ولی باور کنین فکرشو نمیکردم جدی بگیره من اصلا با لحن شوخی گفتم
    الان من از بدروزگار و خواست خدا سه ماه باردارم.بهش میگم اینجا رو بدیم رهن بریم یه کم نزدیکه خونه بابام اینا میگه من دیگه رو حرفه شما حساب نمیکنم یه دفعه به حرفتون گوش دادم بسه مگه من غلام شمام...جالبه چون پولمون کم بود مجبور شدیم نزدیک مغازه شوهرم خونه بگیریم و من کلی از خانوادم دور افتادم..
    دوباره قضیه سه دانگ اومده وسط....زندگی سرد شده..یه کلام حرف نمیزنه...صبح میره شب میاد میگه تو دروغگویی اصلا رو حرفات حساب نمیکنم هر کار بخوام میکنم..میگه این زندگی روز به روز سردتر میشه چون خودت مقصری
    میخاد ازم باج بگیره فکر کنم کهاگه برم به نامش کنم زندگی شیرین میشه
    تورو خدا بگید چیکار کنم...............دارم له میشم
    ویرایش توسط abs : شنبه 21 دی 92 در ساعت 09:54

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 16:27]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,565
    امتیاز
    44,711
    سطح
    100
    Points: 44,711, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,972

    تشکرشده 6,443 در 1,460 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام دوست عزیز.والا مادیده بودیم شوهرخونه به اسم زنش بزنه اما اینجوریش روندیده بودیم .این مردها عجب آدمهایی هستن.!!!!!!
    اصلا همچین کاری رونکنید تامیتونید بازبون خوش باهاش صحبت کنید وازاین موضع خارجش کنید به پدرتون هم چیزی نگید.منتظر راهنمایی های دوستان باش.

  3. کاربر روبرو از پست مفید paiize تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 24 دی 92)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    من راهنمایی خاصی ندارم

    اما فکر نمیکنم که خونه به نام بزنین همه چی درست میشه .همه چی شیرین بشه .

    شاید مشکلات بیشتری هم بوجود بیاد
    از این لحاظ هم فک کن به قضیه عزیزم
    امیدوارم مشکلاتت هرچه زودتر حل شه

    راسی چرا نمیری پیش یه مشاور حضوری؟
    شده تاحالا بهشون بگی خب وظیفه ی من نیس خونه بنامت کنم این وظیفه ی شماست و اگه پدر من لطفی کرده بخاطر رفاه زندگی دخترش بوده. چرا این همه اصرار دارین؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 24 دی 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    من راهنمایی خاصی ندارم

    اما فکر نمیکنم که خونه به نام بزنین همه چی درست میشه .همه چی شیرین بشه .

    شاید مشکلات بیشتری هم بوجود بیاد
    از این لحاظ هم فک کن به قضیه عزیزم
    امیدوارم مشکلاتت هرچه زودتر حل شه

    راسی چرا نمیری پیش یه مشاور حضوری؟
    شده تاحالا بهشون بگی خب وظیفه ی من نیس خونه بنامت کنم این وظیفه ی شماست و اگه پدر من لطفی کرده بخاطر رفاه زندگی دخترش بوده. چرا این همه اصرار دارین؟
    خیلی دوست دارم برم پیش مشاور..ولی مشاور خوب و زبده که فقط پول الکی نگیره و حرفای خودمو بهم تحویل بده سراغ ندارم..شما کسی رو می شناسید؟

    - - - Updated - - -

    دوستان تو رو خدا مشاور خوب سراغ ندارین؟

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام.
    فکر نمیکنم حتی با انتقال کل سند خونه به همسرتون مشکلات کمتر بشه. آخه از هر طرف بهش نگاه می کنم این اصلا چیز مهمی نیست که کسی بخواد یادش بمونه چه برسه به اینکه به زبون بیاره و متوقع هم باشه.
    شما در مقابل این حرف همسرتون چه واکنشی نشون میدین؟
    از قسطای وام چقدر مونده، نصف قیمت خونه هست؟

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط dokhtare mehraban نمایش پست ها
    خیلی دوست دارم برم پیش مشاور..ولی مشاور خوب و زبده که فقط پول الکی نگیره و حرفای خودمو بهم تحویل بده سراغ ندارم..شما کسی رو می شناسید؟

    - - - Updated - - -

    دوستان تو رو خدا مشاور خوب سراغ ندارین؟
    نه من کسیو ننیشناسم.
    ولی حواستو خیلی جمع کن اگه اون اول بی دقتی کردی و قول چیزی دادی ک ماله خودت نبوده.
    الان لطفا بیشتر فک کن
    فرض کن ک بنامشم کنی اونوقت چی؟ اون وام بنام باباته اگه یوقتی زیر خرفاش بزنه و قسطارو نده بابات مقروض میشه به بانک و مجبور میشه بازم خودش بده
    اونوقت میبینی شوهرت مفتی مفتی صاحب خونه شده.
    بنظرم بگرد یه مشاور خوب پیدا کن یا یه مشاور حقوقی بگیر.
    ازش بپرس که چکار کنی که اگه هم بنام زدی بقیه ی پولشو ایشون بدن و نتونن هم زیرش بزنن.
    اصن شوهرت توان مالیشو داره؟؟

    - - - Updated - - -

    بنظرم ما وقتی ازدواج میکنیم منی دگه وجود نداره ماله من و ماله تویی وجود نداره دیگه دو تا من تبدیل شده به ما .
    اصن نباید این چیزا مسله مهمی باشه
    مشکل شوهرت یجیز دگه اس خوته نیس. بگرد مشکل اصلیو پیدا کن.

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahasty نمایش پست ها
    سلام.
    فکر نمیکنم حتی با انتقال کل سند خونه به همسرتون مشکلات کمتر بشه. آخه از هر طرف بهش نگاه می کنم این اصلا چیز مهمی نیست که کسی بخواد یادش بمونه چه برسه به اینکه به زبون بیاره و متوقع هم باشه.
    شما در مقابل این حرف همسرتون چه واکنشی نشون میدین؟
    از قسطای وام چقدر مونده، نصف قیمت خونه هست؟
    وامی که گرفتیم کمتر از یک سوم کل قیمت خونه اس، 6 تا قستش رفته.....اولین باری که گفت شوکه شدم....بعد بهش گفتم باشه هر وقت بابام به نامم زد...پیچوندمش فعلا

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    نه من کسیو ننیشناسم.
    ولی حواستو خیلی جمع کن اگه اون اول بی دقتی کردی و قول چیزی دادی ک ماله خودت نبوده.
    الان لطفا بیشتر فک کن
    فرض کن ک بنامشم کنی اونوقت چی؟ اون وام بنام باباته اگه یوقتی زیر خرفاش بزنه و قسطارو نده بابات مقروض میشه به بانک و مجبور میشه بازم خودش بده
    اونوقت میبینی شوهرت مفتی مفتی صاحب خونه شده.
    بنظرم بگرد یه مشاور خوب پیدا کن یا یه مشاور حقوقی بگیر.
    ازش بپرس که چکار کنی که اگه هم بنام زدی بقیه ی پولشو ایشون بدن و نتونن هم زیرش بزنن.
    اصن شوهرت توان مالیشو داره؟؟

    - - - Updated - - -

    بنظرم ما وقتی ازدواج میکنیم منی دگه وجود نداره ماله من و ماله تویی وجود نداره دیگه دو تا من تبدیل شده به ما .
    اصن نباید این چیزا مسله مهمی باشه
    مشکل شوهرت یجیز دگه اس خوته نیس. بگرد مشکل اصلیو پیدا کن.
    توان مالیشو که نداره...آره من همه این چیزا رو بهش گفتم..یه کم غد و مغرور تشریف داره و منم منم داره براش زور داره کل خونه به نام من باشه، اول زندگی یه مقدار داشت که بریم رهن کنیم بابام گفت نه من نمیذارم بعد کل پولشو دادیم خرج عروسی...الان میگه چرا بهم دروغ گفتی وگرنه من میرفتم رهن میکردم...میگه الان حس خوبی ندارم

  10. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    یه چیزی بگم. تو مگه نگفتی اگه خونه به اسم من شد اون موقع میزنم؟ حالا که خدا رو شکر به اسمت نیست. اگه گفت بگو:

    من اون حرفو برای زمانی زدم که خونه به اسم من باشه ولی چون حالا به اسم بابامه من نمیتونم برم بهش بگم 3 دانگ از خونه ات رو بزن به

    اسم شوهر من.اگه فکر میکنی حقت ضایع شده برو خودت ازش بخواه . من که صاحب مال نیستم. راستی بگو بذار بابام سرشو زمین بذاره بعد

    ادعای ارث کن. تازه اون موقع هم چیزی برات نمیماسه. دندون طمعت رو بکش از زندگی بابام.


    دختر مهربون خدا به دادت برسه روزی رو که خدای نکرده بابات سرشو زمین بذاره.

    - - - Updated - - -

    تا کی میخوای بهش باج بدی؟ فکر نکن با زدن 3 دانگ به اسمش زندگیت بهتر میشه. تازه اول روزهای سختته. هیچ وقت اینکارو نکن.

    یه بار خوب باهاش حرف بزن و از آینده هم آگاهش کن که حتی این مورد بعدا هم اتفاق نخواهد افتاد.

    مگه اون به خاطر پول بابات باهات ازدواج کرده؟ بهتره قضیه رو به خانواده اش مثل پدرش بگی تا خودشو جمع کنه. این قصه سر دراز دارد عزیزم. یه جایی باید تمومش کنی.

  11. 2 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 24 دی 92), mercedes62 (یکشنبه 22 دی 92)

  12. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شوهر شما می خواسته زندگی کنه، طبق برنامه خودش هم مبلغی پول داشته که باهاش خونه رهن کنه و بقیه هم خرج عروسیش.

    شما گفتید ما برات خونه میخریم !!!!!! پولت را هم خرج عروسی کن.
    ایشون پولش را خرج عروسی کرده اما الان بسیار احساس بدی داره که تو خونه پدر شما می شینه.
    این که گفته بود به نامم کن، برای این بوده که حس بدی که داشته شاید کمتر بشه.
    فکر می کرده شاید اونطور خونه مال خودشه و این حس بد از بین می ره.

    اشتباه می کنه که فکر می کنه با بنام زدن خونه موضوع براش حل می شه، ولی نمی دونه باید چیکار کنه.
    و از طرفی هم فکر می کنه گول شما را خورده که استقلال نداره و داماد سرخونه شده.
    دائم با خودش جدال داره که کاش پولم را می دادم خونه رهن می کردم و اینطور خودم را تحقیر نمی کردم. برای همین هم به شما می گه مگه من غلام تو و خانواده ات هستم؟
    فکر می کنه با این کاری که کرده آزادیش را از دست داده.

    شما هم که به جای درست صحبت کردن، دائم وعده دروغین می دی.
    برای چی می گی حالا فعلا پیچوندمش و گفتم وقتی بابام به نامم کرد، به نامت می کنم؟؟؟؟؟؟

    از اونطرف هم می گی حامله شدم گفتم بریم خونه نزدیک بابام رهن کنیم.
    شما که می گی بابام گفته نمی ذارم بری خونه رهنی بشینی و بخاطر همین کل زندگیت را به هم ریختی و رسوندی به این مرحله،
    چطور حالا می تونی بری خونه رهنی بشینی؟

    بریم نزدیک خونه بابام یعنی چی؟
    شوهرت از این که آویزون شما و خانواده ات شده (ناخواسته و با برنامه شما) از خودش متنفرررره !
    باز می گی بریم نزدیک بابام چون من حامله ام؟

    جایی که الان ایستادید، اگر دو قدم شوهرت اومده باشه تا برسید به این نقطه، ده قدم شما و بابات اومدید.
    اگر رفتارت را اصلاح نکنی بدتر هم میشه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : شنبه 21 دی 92 در ساعت 20:11

  13. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 24 دی 92), maadar (پنجشنبه 22 خرداد 93), paiize (یکشنبه 22 دی 92), ارغوانی (شنبه 21 دی 92)

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 فروردین 99 [ 19:23]
    تاریخ عضویت
    1392-7-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,133
    سطح
    45
    Points: 5,133, Level: 45
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 49 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام .
    به شوهرت بگو خونه ای که بابام گرفته رو میدیم رهن و پولشو میگیریم بعد میریم با پولش خونه میگیریم که احساس بد هم نداشته باشی و دوماد سر خونه هم نباشی.
    بعدشم شما میفرمایید اون پول رهن خونه رو خرج عروسی کرد. فکر نمیکنم پول یه رهن خونه کمتر از بیست سی میلیون باشه که فکر نمیکنم اینقد خرج عروسی بشه.
    شما حتما برو با یه مشاور حضوری صحبت کن


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.