یا اطمینان میگم این رو بهتون با شرایط و وضعیت کنونی 5 سال که هیچ 10 سال دیگه هم شرایط برای ازدواج مناسب نخواهد بود...تقصیر من و شما نیست.
یک نکته مهم هم این که عشق و علاقه و دلبستگی و وجود ارمان ها و اهداف مشترک شرط لازم هست.
اما کافی نیست!! مهر و عاطفه علی وار و زهرا وار هم که به هم داشته باشید اگر اون هشت مورد نباشه مطمئن باشید زندگی به کام شما و ده برابر به کام اون خانم و هر دو خانواده شما تلخ خواهد شد.بی تردید...
حرفم اینه که شما چند راه دارید...
1- اول اینکه به خاطر علاقه ای که به این دختر خانم دارید کلا بی خیال بشین... (ساده ترین و کم درد سرترین راه)
2- بشینید و با هم صحبت کنید و به هم وقت بدهید برای اینده.تا هم ایشون درسش رو تکمیل کنه و هم شما فرایند امادگیتون برای ازدواج طی بشه...تویه این مدت هم ازاد باشید.به این معنا که ممکنه برای شما یا اون خانم فرصت ازدواجی پیش بیاد و یکی بر اساس عقل و منطقش انتخاب صحیح رو انجام بده و شاید همه بره و دیگه گله و گله گذاری نباشه بینتون... (یه راه سطح متوسط با میزان دردسر یکم بیشتر نسبت به قبلی)
3- برید خواستگاریشون و شرایطتون رو توضیح بدین و صحبت کنید و مهلت بگیرید...چمیدونم یه عقد چند ساله و تو این مدت خودتون رو برای شروع زندگی مهیا کنید.برید جلو و خودتون رو اثبات کنید... ( یه راه سخت که دردسراش از جمله کار و قبول مسولیت و البته تعهد یه زندگی توش بیدادددد میکنه!!!)
برای کار هم...اول این که هیچ کاری عار نیست...مهم پوله و روش رسیدن بهش که حلال باشه...حالا هرطور هم باشه این از زرنگی و همیت و غیرت شماست...
از همین الان شروع کنید.اگر اون دختر رو دوست دارید از همین حالا شروع کنید.پس فردا دیره!!! اینکه درس و دانشگاهم هم سنگینه رو قبول ندارم... من دانشجوی انصرافی ارشد عمران دانشگاه پلی تکنیک تهرانم. مهر امسال به خاطر شکست عشقی!!!!!!!!!!!!!!!!!!! رفتم انصراف دادم....البت دو ماه بعد به عمق خریتم پی بردم
و دیگه خلاصه با ده هزارجور التماس و درخواست و لیسه و غش و ضعف جلو دفتر رییس دانشکده قبول کردند از همین ترم بهمن برم سر کلاس باز
.تو همین خوابگاهمون بیا من یکی در میون پسر متاهل و عقدی و نامزدی و دوست دختر دارو غیره و غیره و غیره ...سراغ دارم که همه درس میخونند اونم با این تکلیفا و استادا!!!!!!! بعد هم ده تا شغل دارن...به همشونم میرسن.خواستی بگو تا راهنماییت کنم.دیگه خیلی که دانشگات بالا باشه و سختگیر باشن یا تهرانی یا همین پلی تکنیک یا شریف...پس نگو نمیشه و نمیتونم و شرایطش نیست...یا سختی زندگی و کار و رسیدن به عشق ...یا ....
هرکمکی فکر میتونی میتونم انجام بدم در خدمتت هستم دوست خوبم...
- - - Updated - - -
من اگه خودم رو بگذارم جای شما دوتا کار رو در اولویت برنامه هام قرار میدم:
1- در رفتارام نسبت به اون دختر تغییر نگرش انجام میدهم.ایشون هم انسانه و حق تحصیل.کار.حضور در اجتماع .معاشرت و به طور کلی ارتباط و رابطه اجتماعی داره.برخی رفتار های من ممکنه در اینده این حق رو ازش بگیره.پس تا قبل از پیوند زناشویی من سعی میکنم خودم رو اصلاح کنم.
2- در کنار تحصیلم دنبال یک کار کوچک و سبک خواهم بود.همین که خانواده شما و خانواده اون دختر ببینند که شما به انگیزه رسیدن به اون دختر دارید کار میکنید و به کسب روزی و درامد میپردازید و در کل استین هاتون رو بالا زدید مطمعن باشید هرچند این کار و درامدش ضعیف باشه اما حساب دیگری روی شما باز میکنند و نظر هر دو طرف منعطف تر خواهد بود.چه خانواده دختر و چه خانواده شما...
علاقه مندی ها (Bookmarks)