به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 تیر 94 [ 05:39]
    تاریخ عضویت
    1392-10-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,224
    سطح
    19
    Points: 1,224, Level: 19
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تاثیر اختلالات روحی بر ازدواج

    سلام.من عقد هستم.از همسرم دورم.5 سالم بود بابام اعتیاد داشت و جلو من به زور و دعوا با مادرم رابطه جنسی داشت...اکثر مواقع به اجبار جلو من 1 دفعه بدون اینکه عریان شه کارای جنسی انجام میداد..با اینکه مادرم نمیخواست جلو من اینجوری بشه...بابام بد اخلاق بود و اواخر جدایی زن میاوورد خونه و جلو ما میرفتن تو اتاق میکشیدن...8 سالم شد خواستن جدا شن...یکی تو دادگاه بم گفت دعا کن تو رو ندن به بابات.از اون موقع دلهره بسیار وحشتناک از دست دادن مادرم در من موند و طوریکه از اون موقع تا الآن گاهی خواب میبینم که زبونم لال مادرم هی داره ازم دور میشه هی از جلوم محو میشه و من هر چی دنبالش میرم نمیتونم بش برسم.به طرز وحشتناکی به مادرم وابسته ام و حتی اگه نیم ساعت حمامش طول میکشه میرم در حمامو میزنم.گاهی خواب بعد از ظهرش طول بکشه میرم گوش میدم که صدای نفسش میاد.گاهی شبا از اینکه نمیتونم مثل بچه کنارش بخوابم گریه میکنم.دبستان بودم همش بابام میخواست من و بدزده و ببره و مدیر مدرسه من و از در پشتی میفرستاد برم خونه...1 روانشناس تا حالا کمکم کرده وابستگی وحشتناک به مادرمو نتونسته از بین ببره...با شوهرم دوست بودم...جدای از استرسای دائمی در مورد مادرم استرس دوری موقت ازش و دارم.میدونم ازش دور شم آب میشم و افسرده.بخاطر روابط جنسی که بچگی میدیدم خودمو از 6 سالگی به بالشت میمالیدم و حس خوبی داشتم و از بچگی اینکارو میکردم.چون زیبا بودم یکی از اقوام نزدیکم هم به بهانه ی بازی با من هی بغلم میکرد و باهام غلط میخورد من سوم دبستان بودم...ولی وقتی یاد 1 سری صحنه ها میفتم که خودم الآن حس میکنم به بهانه غلط خوردن بام چکار میکرد روانی میشم.تیک کندن مو گرفتم.حساسیت روحی پیدا کردم که اگر کاری رو 4 بار انجام ندم واسه مادرم اتفاق بدی میفته.نمیتونم اینارو به همسرم بگم.از بس عصبی و افسرده ام همسرم هم عصبی شده...بارها گفتم مشکل روحی دارم مهریه نمیخوام بیا طلاقم بده...مثلا شبا خواب میبینم چند نفر سیاه پوش من و تو تابوت میبرن جایی...یا زیاد خواب میبینم مرد بلند قد و مو فرفری هی دنبالم مبکنه..از شبا وحشت دارم...بسیار روزها بهم سخت میگذره...آیا برم پیش روانپزشک؟دارو مصرف کنم...لطفا یک کارشناس با تجربه راهنماییم کنه.1 رانمایی و برنامه ریزی کارساز.ممنون.خواهش میکنم اگه وقت میزارید قضاوت یا مقایسه نکنید.در ضمن 25 سالمه.اعتماد به نفسم 0 شده با اینکه در ظاهر ممکنه خیلیا حسرتمو بخورن.ولی بسیار آسیب روحی بم وارد شده.راهنمایی کاربردی و چاره ساز میخوام.بسیار بسیار ممنونو

  2. کاربر روبرو از پست مفید sogoloooo تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 04 دی 92)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 تیر 94 [ 05:39]
    تاریخ عضویت
    1392-10-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,224
    سطح
    19
    Points: 1,224, Level: 19
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی کمکم کردین ممنون!کلا اگه شانس داشتم 1 دوست صمیمی تو زندگیم بود!

  4. کاربر روبرو از پست مفید sogoloooo تشکرکرده است .

    جاثیه (چهارشنبه 04 دی 92)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 دی 92 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    353
    سطح
    7
    Points: 353, Level: 7
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    814

    تشکرشده 146 در 71 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم

    چون این جا تایپک ها زیادند ممکن است کمی طول بکشد که مسئولان سایت تایپکت را ببینند و درباره آن نظر بدهند...

  6. 2 کاربر از پست مفید جاثیه تشکرکرده اند .

    میشل (چهارشنبه 04 دی 92), شیدا. (چهارشنبه 04 دی 92)

  7. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شما گفتید قبلا به روانشناس مراجعه کردید، ایشون راهنماییتون نکرد که برای ادامه درمان؟
    نگفتند لازمه دارو مصرف کنید یا به روانپزشک مراجعه کنید؟

    به نظر من (غیرکارشناسی) این آسیب هایی که شما گفتید مربوط به دوران کودکی و عمیق و ریشه ای است.
    نیاز به درمان طولانی مدت داره. به روانشناس و روانکاو خوب دسترسی دارید؟

    کلا تا حالا چه اقداماتی کردید؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 04 دی 92)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 تیر 94 [ 05:39]
    تاریخ عضویت
    1392-10-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,224
    سطح
    19
    Points: 1,224, Level: 19
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون...روانشناس از اقوام بودن ولی کاملا مخالف دارو بودن و من مشکلاتمو کامل نگفتم بهشون.بدلیل هزینه زیادی که روانشناسان مجرب میگیرن قادر به تامین هزینه مشاوره نیستم.1 سری افکار رو بهم القا کردند که بنویسم یا درک کنم یا...که برام فایده نداشت.

    - - - Updated - - -

    کاملا نسبت به زندگی بی انگیزه ام . چون همسرم 1 مسائل رو نمیدونه و ازم فعلا دوره من باش راحت نیستم.از اینکه روزی بیاد پیشم زندگی کنیم و نتونه دور از شهرش تحمل کنه و بره میترسم.به توجه به وابستگی غیر قابل وصفم به مادرم دائما در حال خود خوریم که نکنه همسرم اینجا دووم نیاره...و عوامل روحیه دیگه.من میدونم اگر از خانوادم دور شم میمیرم...ولی کسی نمیفهمه حرفمو...اینم یکی از مسائلمه...آیا مشابه جریان من کسی هست که تجربه کرده باشه؟راه درست چیه؟!

  10. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ببین این همه اضطراب و نگرانی را نمی شه آنلاین رفع کرد.
    روانشناس و مشاوره هم نباید از آشنایان باشه، چون آدم نمی تونه همه چیز را بهشون بگه.

    اگر بتونی تو بخشی از هزینه های زندگیت صرفه جویی کنی و اونو اختصاص بدی به درمانت خیلی عالیه.
    بعدش می تونی یک عمر شاد و سالم زندگی کنی.

    اگر امکانش را نداری، بگرد مشاوره های آنلاین یا ای میلی یا تلفنی پیدا کن.
    مشاوره تلفنی رایگان هست. می تونی استفاده کنی.

    هر کدوم از ما تو زندگیمون به نحوی و از یک جهاتی آسیب دیدیم. پس فکر نکن که شما خیلی خاصی.
    اما میزان آسیب دیدگی و نوعش گاهی متفاوته.

    راستش من نمی دونم برای درمان نگرانی از دست دادن یا دور شدن از مادرت چه تمرینهای عملی می شه کرد.
    از مشاور تلفنی بپرس ببین برای این کار چه تمرینهایی می شه انجام داد.

    همه ما دوست داریم که به آدمهایی که آسیب دیدند یا نیاز دارند کمک کنیم.
    اما واقعیت اینه که خسته می شیم. اذیت می شیم. در توان یک آدم نیست که تا همیشه با یک فرد بیمار زندگی کنه.
    هر کسی باید به فکر خودش و درمان خودش باشه. من اگر دائم عصبی باشم یا مضطرب باشم یا ... اطرافیانم تا حدی کمک می کنند،
    اما اگر خودم نخوام و دنبال درمانم نباشم، بعد از مدتی به جای کمک فقط تحمل می کنند.
    اگر هم امکانش باشه که به شکلی مسیرشون را جدا کنند شاید این کار را بکنند.

    اگر این نگرانیها و ضعف ها را ببری به زندگی مشترکت، ممکنه همسرت خسته بشه.
    بهتره شروع کنی روی خودت کار کردن.
    اعتماد به نفست را بالا ببری و سوگل نگران را به دختری شاد و سرزنده و با انرژی و امیدوار تبدیل کنی.

    ورزش می کنی؟
    پیاده روی و کوه و .... می ری؟
    برای خودت موسیقی آرام بخش می ذاری؟

    اگر می خوای شوهرت و زندگیت را از دست ندی و زندگی مشترک خوبی داشته باشی
    باید خودت را قوی کنی. محکم و با اعتماد به نفس.

    میشل لینک تاپیکت را گذاشته توی "تاپیکهای نیازمند به حضور کارشناسان".
    صبر کن شاید کارشناسی بیاد به تاپیکت و راه حل تخصصی بده.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  11. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    achilis (پنجشنبه 05 دی 92), sara 65 (پنجشنبه 05 دی 92), toojih (پنجشنبه 05 دی 92)

  12. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 22 فروردین 94 [ 08:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,362
    سطح
    29
    Points: 2,362, Level: 29
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    60

    تشکرشده 184 در 87 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز،شیدا به نکته های خوبی اشاره کردند.به نظر من از هزینش نترسین که مشاوره ی خوب زندگی آدمو متحول میکنه
    تنها هم نیستین باورکنین همه مشکلاتی داریم.
    توکلتون رو بخدا ازدست ندین چون فقط اونه که تو تنهاییاتون کنارتونه.

  13. کاربر روبرو از پست مفید achilis تشکرکرده است .

    شیدا. (پنجشنبه 05 دی 92)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 تیر 94 [ 05:39]
    تاریخ عضویت
    1392-10-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,224
    سطح
    19
    Points: 1,224, Level: 19
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم.من فکر نمیکنم از نظر مشکل خاصم ولی میدونم خیلی از آدما دوران بچگی نرمالی گذروندن چون تفاوت دوستامو با خودم کاملا حس میکنم.و این و میدونم به قول شما این مسائل عمیقه.ممنون که وقت گذاشتید.گفتم که مقایسه نکنید بهتره.بله مربی ایروبیکم.و کارای هنری زیاد میکنم ولی خود خوری همیشه همرامه.از چه منبعی میتونم روانپزشک یا روانشناس خوب پیدا کنم؟آیا اگر دارو مصرف کنم رو چهرم تاثیر منفی داره؟آیا لازمه برای مدتی از همسرم جدا باشم؟(فقط بعنوان کسی که مشاوره خواست میگم...روحیه بعضیا شکنندست...یا شاید خیلیا...کسی که مشاوره میده باید نهایت سعیشو برای همدردی کنه نه اینکه حتی با جمله ای بسیار کوچک بگه:شما فکر نکن خیلی خاصی...مثل روحیه یه طراح! از ته دل چیزی رو طراحی کنه! فقط همدلی بعد مشاوره)ممنون شیدا خانم بابت اینکه راهنماییم میکنید.2 سال پیش برای مسائل جنسی پیش روانپزشکای معروفی در شهر رفتم گفتن اشکال نداره اگر طبق عادت بچگیت به کارات ادامه بدی.یا گفتن اشکال نداره آزادتر باشی با آقایون راحت تر باشی...باور کنید از مشاور و هزینه ای که با سختی براشون دادم پشیمون شدم و مادرم هم نسبت به مشاورا بد بین شد و اگر اسم مشاورو بیارم دعوام میکنه.همسرمم میگه تا وقتی اخلاقت اینه مشاور هم نمیتونه حل کنه.مادرم یک بار پیش روانپزشک رفت...روانپزشک پیشنهاد رابطه با خودش رو داد...واقعا متاسفم.

  15. کاربر روبرو از پست مفید sogoloooo تشکرکرده است .

    شیدا. (پنجشنبه 05 دی 92)

  16. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    در مورد اون جمله متاسفم. هدف من و اثرجمله کاملا برعکس شد.

    چقدر عالی که مربی ایروبیک هستید.

    در مورد مشاور، توی سایت من مواردی را دیدم که معرفی می کنند،
    اما این که تا چه حد معتبر و متبحر باشند، نمی دونم.
    فکر می کنم اگر به مراکز وابسته به دانشگاه مراجعه کنید، مواردی مشابه چیزی که گفتید کمتر باشه.

    این لینک را ببین
    سایت دکتر شیری را هم ببین شاید بتونی مطلب مفید پیدا کنی.
    این هم وبلاگ مشاوره صدای سلامت است.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 تیر 94 [ 05:39]
    تاریخ عضویت
    1392-10-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,224
    سطح
    19
    Points: 1,224, Level: 19
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون شیدا خانم.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.