به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 دی 92 [ 05:49]
    تاریخ عضویت
    1392-9-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    69
    سطح
    1
    Points: 69, Level: 1
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Unhappy دارم نابود میشم کمکم کنین. اختلاف سنی 14 سال باعزیزترین شخص زندگیم

    با سلام خدمت دوستان. عاجزانه درخواست کمک دارم. من از چهار سال پیش دختری رو نشون کرده بودم و عاشقش شده بودم. بعد از دوسال تونستم باهاش حرف بزنم و ازش تقاضای دوستی کنم. اوایل دوستی با خوبی و بدی هاش گذشت و رابطمون بعدها خیلی جدی شد بطوریکه الان چند لحظه طاقت جداییی از همدیگر رو نداریم. لازم به ذکر که اون دختر در شهر مادریمان و من و خانواده ام در شهری دیگر زندگی میکنیم. من 23 و اون 37 ساله هستش. ظاهرش طوریه که 10 سال از سن خودش کمتر نشون میده و باورش سنش مشکله. از خانوادم درخواست کردم که با اون دختر ازدواج کنم و با مخالفت بسیار بسیار شدید خانوادم روبرو شدم بطوریکه دارم از غم و غصه و ....... نابود میشم. طرز فکر خونوادم بسیار سنتی و مانند خانواده های سی سال پیش میباشد بظوریکه ارزش انسانها را در سطح درامد و فامیل و طایفه میبینن. تحصیلات هر دوتامون لیسانسه ( البته من ترم اخرم) اون کارمند و تو اداره دولتی شهر زادگاهش مشغول بکاره. من حتی پیش مشاور هم رفتم و اون گفته تو تابع احساست هستی ممکنه در اینده پشیمون بشی و .... من فکر همه چی و همه جاشو کردم و دلیل اول من برای ازدواج تفاهم و عشق و علاقه ای هست که بهم داریم. قرار شده فردا با خانواده پیش مشاور بریم. با اشک دارم اینارو مینویسم و تو این سه ماهی که موضوع رو با خانواده مطرح کردم خیلی تهمت ها و فحش ها و تهدید ها و عذاب و ناراحتی کشیدم. من فقط عزیزم رو میخوام. حتی فکر فرار یا خوکشی هم تو سرمه. دارم نابود میشم.
    با تشکر از دوستان

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 خرداد 99 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-20
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    7,750
    سطح
    58
    Points: 7,750, Level: 58
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Recommendation Second ClassVeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    887

    تشکرشده 279 در 146 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد... نمایش پست ها
    با سلام خدمت دوستان. عاجزانه درخواست کمک دارم. من از چهار سال پیش دختری رو نشون کرده بودم و عاشقش شده بودم. بعد از دوسال تونستم باهاش حرف بزنم و ازش تقاضای دوستی کنم. اوایل دوستی با خوبی و بدی هاش گذشت و رابطمون بعدها خیلی جدی شد بطوریکه الان چند لحظه طاقت جداییی از همدیگر رو نداریم. لازم به ذکر که اون دختر در شهر مادریمان و من و خانواده ام در شهری دیگر زندگی میکنیم. من 23 و اون 37 ساله هستش. ظاهرش طوریه که 10 سال از سن خودش کمتر نشون میده و باورش سنش مشکله. از خانوادم درخواست کردم که با اون دختر ازدواج کنم و با مخالفت بسیار بسیار شدید خانوادم روبرو شدم بطوریکه دارم از غم و غصه و ....... نابود میشم. طرز فکر خونوادم بسیار سنتی و مانند خانواده های سی سال پیش میباشد بظوریکه ارزش انسانها را در سطح درامد و فامیل و طایفه میبینن. تحصیلات هر دوتامون لیسانسه ( البته من ترم اخرم) اون کارمند و تو اداره دولتی شهر زادگاهش مشغول بکاره. من حتی پیش مشاور هم رفتم و اون گفته تو تابع احساست هستی ممکنه در اینده پشیمون بشی و .... من فکر همه چی و همه جاشو کردم و دلیل اول من برای ازدواج تفاهم و عشق و علاقه ای هست که بهم داریم. قرار شده فردا با خانواده پیش مشاور بریم. با اشک دارم اینارو مینویسم و تو این سه ماهی که موضوع رو با خانواده مطرح کردم خیلی تهمت ها و فحش ها و تهدید ها و عذاب و ناراحتی کشیدم. من فقط عزیزم رو میخوام. حتی فکر فرار یا خوکشی هم تو سرمه. دارم نابود میشم.
    با تشکر از دوستان
    اول اینکه برادر من حستو درک میکنم چون عاشق و دلباخته افسانه ای شدم میدونم چی میکشی با حرف راحته

    دوم اینکه به خودت و احساسات مسلط باش ، خودکشی و.... بریز دور چون این حرفا و رفتارا بدتر باعث میشه خانوادت و اطرافیان فکر کنن هنوز بجه اید و نه پخته ، بهمین خاطر خانواده و... احساس خطر بیشتری میکنن و بهتون به چشم بچه و احساس جوانیه گذارا نگاه میکنن

    ببینید اختلاف سنی میتونه خیلی تاثیر گذاره باشه و خانوما معمولا تو سن برابر از پسرا 2 سال حداقل از نظر عقل معمولا جلوترن ولی سن ملاک نیست برا تضمین خوشبختی یا بلعکسش.

    به خودت مسلط باش اختلاف سنی 14 سال اونن از طرف خانوم شوخی نیست خیلی مباحث داره ، بحث رفتاری و اخلاقی جنسی و....

    بنظر من به خودت فرصت بده و بشین کامل نفاط مثبت و منفی ایشون رو بنویس و روش کامل فکر کن
    دوستان و کارشناسیای سایت میان بهتر نظر میدن ، من مثل برادرت نه شمارو میشناسم نه اون خانوم رو ، بصورت بی طرف قضیه از بیرون دارم میبینم دارم جواب میدم ، اختلاف سنی 14 سال خیلی مهمه


    یا حق
    ویرایش توسط mercedes62 : جمعه 29 آذر 92 در ساعت 02:17

  3. 4 کاربر از پست مفید mercedes62 تشکرکرده اند .

    واحد (شنبه 07 دی 92), میشل (جمعه 29 آذر 92), مصباح الهدی (جمعه 29 آذر 92), جاثیه (جمعه 29 آذر 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سلام
    فکر نکنم مخالفت خانوادت با این ازدواج ربطی به طرز تفکر قدیمی داشته باشه! بعید میدونم نظر کسی اینجا بتونه تصمیمتو عوض کنه برای همین چیزی نمیگم !! فقط متعجبم از دختر 35 ساله ای که پیشنهاد دوستی یه پسر 21 ساله رو قبول میکنه و حتی به ازدواج باهاش فکر میکنه! واقعا نمیتونم اینو باور کنم!

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 دی 92 [ 14:21]
    تاریخ عضویت
    1392-9-27
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    98
    سطح
    1
    Points: 98, Level: 1
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام. من خودم 24 سالمه و تجربه زیادی ندارم که بخوام چیزی بگم یا توصیه ای کنم فقط این نکته رو میگم که من 2 مورد از ازدواج های اینچنینی که سن دختر با اختلاف زیادی بزرگتر بوده را دیدم که بعد چند سال طلاق گرفتن .یک موردش دختر خاله خودم که متاسفانه الان در حال جدایی هستن.اونم یه جدایی بد. یه طلاق که تا سالها روحیه هر دو طرف را ازار میده . باور کنید اونا هم شرایطشون خیلی به شما شبیه بود قصه علاقه اونا به هم تو شهرمون پیچیده بود اما متاسفانه ابن عشق اتشین فقط یک سال و چند ماه دوام داشت.......
    به خدا توکل کن
    با یه مشاور خوب صحبت کن. امیدوارم بتونی بهترین تصمیم رو بگیری...

  6. 3 کاربر از پست مفید الناز68 تشکرکرده اند .

    واحد (شنبه 07 دی 92), مصباح الهدی (جمعه 29 آذر 92), جاثیه (جمعه 29 آذر 92)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقا محمد.حالتون خوبه؟
    ببینید این اختلاف سنی خودش را بعدها نشون می ده!
    شما به عنوان یک مرد یکی از نیازهای مهمتون نیاز جنسی هست.درسته؟
    شما می دونی تو سن بالا هم زن و هم مرد میل جنسیشون کاهش پیدا می کنه؟
    فکر کن وقتی ایشون 60 سالشه؛شما 46 سالته!میل جنسی شما و اون خانم چقدر تفاوت داره!!!!
    در ضمن خانم ها دوست دارند که به یک مردی تکیه کنند.وقتی ایشون میان سال شدند و شما هنوز جوان بودید ؛چه طوری می تونند این حس را داشته باشند؟
    تاپیک زیر مشکل یه مرد متاهله که تازه 8 سال از خانمش کوچیکتره ولی الان تو ارضای نیاز جنسیش مشکل پیدا کرده! شما که 14 سال کوچیکتری خیلی این مشکل برات حادتره! این اختلاف سنی حتی وقتی دختر کوچک تر باشه اصلا توصیه نمیشه!که من خودم مشکلاتش را به عینه تو این تالار دیدم.دیگه چه برسه پسر کوچک تر باشه.
    این هم یک لینک دیگر:
    ببین برادر خوبم.ما که هم سن پدر و مادرتون نیستیم که بگی قدیمی فکر می کنیم.ما خودمون هم مثل شما جوونیم.با این تفاوت که سعی می کنیم اول مطالعه کنیم.از تجربیات دیگران استفاده کنیم.تا یک انتخاب عاقلانه داشته باشیم و بعد هم ان شاالله یک زندگی عاشقانه تا آخر عمر!نه فقط یکی دو سال اول زندگی!!!
    شما انشاالله باید یک زندگی را مدیریت کنی!این طوری احساساتی که نمیشه! یه مدت بیا این تالار و مقالاتش را بخون!تا ذهنت پخته تر بشه.
    براتون آرزوی خوشبختی می کنم!

  8. 3 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (یکشنبه 01 دی 92), واحد (شنبه 07 دی 92), جاثیه (جمعه 29 آذر 92)

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نظر خود اون خانم چی هست؟ موافقه برای ازدواج؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    جاثیه (جمعه 29 آذر 92)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 دی 92 [ 05:49]
    تاریخ عضویت
    1392-9-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    69
    سطح
    1
    Points: 69, Level: 1
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام خدمت دوستان و تشکر از نظرات شما. به قولا عشق سن و سال نمیشناسه و تو هر لحظه و هر سنی امکان داره دو طرف وابسته همدیگه بشن. در مورد بحث اخلاقی و رفتاری بهش فکر کردم و خودم به نتیجه رسیدم اخلاق و خواسته ها و نوع نگرش هر دوتامون به زندگی خیلی بهم نزدیکه. اینو از شناخت دوسالمون نسبت بهم میگم. شاید زمان کمی برای شناخت باشه ولی برخوردها و نگرش هایی که از این دختر دیدم تونسته منو به شناخت از اون برسونه. بحث مسایل جنسی: متاسفانه اکثر افراد جامعه فقط هدفشون از دوستی و ازدواج تخلیه نیاز جنسی شونه که همین مورد بعد از مدتی باعث شکستشون میشه. برای من مساله جنسی جز اولویت های بعدی من هست. بطوریکه تونستم تو این دو سال خودمو بجز اون به هیچ دختری نزدیک نکنم و در اینده هم هیچ وقت این کارو نخواهم کرد. چون خدای نکرده زمینه خیانت من به اون میشه و بزگترین گناه خیانته. من هم میتونستم مثل دیگران با یه نفر دوست بشم و رابطه داشته باشم و ترکش کنم ولی این کار زشت ترین کاره که احساسات یه نفر مخصوصا دختر به بازی بگیری. با خودم فکر میکنم خدا این دختر جلو من گذاشته و نخواسته به راه خلاف برم و میخوام هم خدا این نعمتشو تا ابد برام نگه داره.
    در مورد خانواده که میگم سنتی فکر میکنن اینه که نگرش اونا و برخورد و نوع زندگیشون سنتیه بطوریکه بعضی از حرف هاشون برای ما اصلا قابل قبول نیست. مثلا ارزش یک انسان رو در مقام و ثروت و طایفه میبین نه در سطح سواد و نوع زندگی و صداقت و ...
    نمیدونم چرا هی زمان پیش مشاور رفتنمون به عقب میوفته و الان ده روز که به عقب افتاده. خدایا خودت کمک کن.
    خوانوادم همش تقصیر رو گردن اون دختر بیچاره میندازن و میگن اون تورو فریب داده و اون فکر کرده تو بی صاحبی و ما میخوایم با اون دعوا کنیم و ..... بخدا اینجوری نیست. من میگم اون دختر رو دوست دارم اونا این حرفو قبول ندارن. حرف زیاده درد دل پایان نداره.......با تشکر از دوستان عزیز

  12. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سوال قبلیم را که واضج جواب ندادید.

    سوال بعدی
    شما با این خانم رابطه جنسی داشتید؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 دی 92 [ 05:49]
    تاریخ عضویت
    1392-9-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    69
    سطح
    1
    Points: 69, Level: 1
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نظر خانوم هم مثبت هست و خودمون باهم به این نتیجه رسیدیم که دوستی فایده نداره و بهتره که همه چیز علنی باشه و باهم در کنار هم باشیم. بله باهم بودیم ولی اون خانوم باکره هست. نظرش در مورد ازدواج این بود که خونواده من راضی نمیشن و میتونه براش ایجاد دردسر کنه که الانم همینطوری داره میشه و من اصلا نمیخوام برای اون دختر مشکلی از طرف خانوادم بوجود بیاد. اخه گناه ما اینه چون همدیگر رو دوست داریم نباید بهم برسیم

  14. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    محمد سوالت چیه؟
    ما الان باید چی را جواب بدیم؟
    شما یکی را می خوای و تا پای جون هم هستی، ما دیگه چی بگیم؟ مبارکه !


    اما جدای از سوالی که من نمی دونم چیه،
    عزیز من، اگر رابطه جنسی برای شما مهم نبود ( که گفتی برام مهم نیست ) که بدون عقد و نامزدی و رسمیت که با ایشون رابطه برقرار نمی کردی.
    اگر این خانم کمی منطقی و بالغ بود که با یک پسر 23 رابطه برقرار نمی کرد.

    من تعجب می کنم از یک دختر تحصیلکرده شاغل 37 ساله که با یک پسر 23 ساله رابطه جنسی برقرار کرده و به قول خودتون می دونه هم که رابطه قرار نیست به ازدواج برسه!

    استدلالهاتون خیلی جالبه. می گین من از لحاظ جنسی اصلا برام مهم نیست و تو این دوسال خودم را کنترل کردم و غیر از اون با کس دیگه ای نبودم !!!
    مگه قرار بوده با چند نفر باشید؟

    با توجه به صحبتهای شما بعید می دونم ما حرف همدیگه را بفهمیم.
    شاید پدر مادرتون بتونند مانع این ازدواج بشن.
    شاید هم لازم باشه سرتون به سنگ بخوره و تنها شانسهای اندک باقیمانده اون دختر را هم ازش بگیرید و بعد برگردید سر زندگیتون.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  15. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    sevda_sa (یکشنبه 14 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 01 دی 92), واحد (شنبه 07 دی 92), مصباح الهدی (یکشنبه 01 دی 92), دختر بیخیال (دوشنبه 19 اسفند 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.