به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 شهریور 96 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-7-02
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    3,326
    سطح
    35
    Points: 3,326, Level: 35
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 43 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطور درخواست مادر شوهرم را محترمانه رد كنم؟

    سلام
    اول يه خلاصه از خودم بگم
    ٢ سال و نيم هست كه ازدواج كردم و به همراه همسرم كانادا زندگى مى كنم. كلا زندگى مشتركمون رو اينجا شروع كرديم. قبل از ازدواج مى دونستم خانواده همسرم مذهبى هستن با صحبت هايى كه با هم داشتيم و با توجه به اين كه از دو شهر مختلف هستيم و خانواده ها دورن و محل زندگى خودمون از خانواده ها خيلى دوره به اين نتيجه رسيديم كه مشكلى با هم نداريم. همسرم به من گفته بود تو خانوادشون همه روسرى سرشون مى كنن و منم گفتم چون دوست ندارم تو جمع تابلو باشم و جلب توجه كنم تو خانواده شما روسرى سرم مى كنم به جز جلو برادرت. اونم گفت باشه. اينجا هم هيچ مشكلى با هم نداريم حتى يك بارم نشده سر اين جور مسائل با هم بحثى داشته باشيم.
    ديروز صبح همسرم و مادر شوهرم داشتن با هم چت مى كردن و فكر مى كردن من خوابم، مادر شوهرم داشت به همسرم مى گفت اگه تو نمى تونى بهش بگى تا خودم بهش بگم!
    بعدش همسرم بهم گفت كه مادرم گفته كه دوست داره جلو پسرم (برادر شوهرم) روسرى سرت كنى. اخه چند وقت ديگه داريم ميريم اونجا و اين اولين بارى هست كه دارم مى رم خونه مادر شوهرم. ما خيلى كم با هم برخورد داشتيم و اصلا دوست ندارم برا يه هفته اى كه پيششون هستم مشكلى يا دلخورى پيش بياد.
    اول كه من قبلا در اين مورد با همسرم صحبت كرده بودم
    دوم اينكه من حداقل يه هفته تو شهر اونا خواهم بود و بايد خونشون باشم نمى تونم شبو روز روسرى سر كنم جلو برادر شوهرم.
    بعدشم قراره سال ديگه اونا بيان پيش ما و اين خيلى مسخره هست كه من جلو برادر شوهرم روسرى داشته باشم و وقتى مى خوام برم تو خيابون درش بيارم!!
    اصلا دوست ندارم ناراحتى و دلخورى پيش بياد چون اين بار اوله كه مى خوام برم خونشون و معلوم نيست دفعه بعد كى باشه.
    همسرمم ميگه منو وارد اين بحث ها نكنين!!!
    نمى دونم به مادر شوهرم چى بگم و چه جورى بگم كه نه بهش بر بخوره و نه دوباره مطرح كنه.

  2. کاربر روبرو از پست مفید Nina s تشکرکرده است .

    جاثیه (پنجشنبه 28 آذر 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1392-5-05
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    145

    تشکرشده 307 در 119 پست

    Rep Power
    25
    Array
    جالبه مشکل شما شبیه مشکل منه فقط برعکسش
    تقریبا مطمئنم هردوش رو با هم نمیتونی داشته باشی(هم نداشتن حجاب و هم رضایت مادر شوهر)
    اگه مذهبی باشن دلشون رضا نخواهد بود شما بی حجاب مقابل پسرشون باشی
    مثال شما تو زندگی ما زن داداشم هست
    اونم مثل شما تو کانادا زندگی میکنه ولی من هیچ وقت راضی نشدم بی حجاب ببینمش
    سر همین قضیه چندماهی اصلا نشد صحبت کنیم بعدش هرچند وقت یکبار که ارتباط تصویری میگیریم خودش روسری سر میکنه و صحبتم میکنیم
    ایرانم که اومدن اتفاقا با هم مسافرت هم رفتیم ولی بی حجاب هیچ وقت نبود(بالاخره تو ایران حجاب داشتن جز قانونشم هست)
    برخلاف بقیه که خیلی دوست دارن برن کانادا من اصلا دوست ندارم چون نمیتونم ببینم همسر برادرم بی حجابه و چون میدونم دیگه تو کانادا نمیشه ازش انتظار داشت که حجاب داشته باشه هیچ وقت فکر نکنم بتونم برم کانادا
    شما کلا تو عمرتون روسری سر نکردید که یک هفته رو نمی تونید تحمل کنید ؟
    من تنها میتونم نسخه خودمو بهتون پیشنهاد بدم که مثل من که قید کانادا رو زدن شما هم قید ایران رو بزنید
    چون شما هستید که دارید میاید ایران پس شما باید رعایت رسم و رسوم عقاید جایی که میرید رو رعایت کنید و اگه نمی تونید قیدش رو بزنید

  4. کاربر روبرو از پست مفید Naashena تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (جمعه 29 آذر 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    این به نظرت مشکل هست جدا ؟
    1 هفته روسری سر کنی تا این قضایا تمام بشه بره پی کارش
    از الان تا سال دیگه فکرتو برای 1 هفته مشغول کردی ؟ بهتر نیست 1 هفته روسری سر کنی و 1 سال رو آسوده زندگی کنی تا اینکه افکارت رو خراب کنی و بخواهی با همسرت و خانوادش جر و بحث کنی
    چی رو می خواهی ثابت کنی با روسری سر نکردن ؟ قاطعیت خودتو ؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید داود.ت تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (جمعه 29 آذر 92)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 شهریور 96 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-7-02
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    3,326
    سطح
    35
    Points: 3,326, Level: 35
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 43 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نقل قول نوشته اصلی توسط Naashena نمایش پست ها
    شما کلا تو عمرتون روسری سر نکردید که یک هفته رو نمی تونید تحمل کنید ؟
    من تنها میتونم نسخه خودمو بهتون پیشنهاد بدم که مثل من که قید کانادا رو زدن شما هم قید ایران رو بزنید
    چون شما هستید که دارید میاید ایران پس شما باید رعایت رسم و رسوم عقاید جایی که میرید رو رعایت کنید و اگه نمی تونید قیدش رو بزنید
    من تو خانواده اى بزرگ شدم كه عرف نيست روسرى سرمون كنيم يعنى حتى مادر بزرگم هم كه مال دو نسل قبل من هست به جز تو خيابون نديدم جاى ديگه روسرى سرشون باشه، براى همين چيز عجيبى نيست كه سختم باشه يه هفته تو خونه روسرى سر كنم. اما مسئله من سر اين يه هفته نيست. اين اولين باره و اگه اين كارو انجام بدم بايد تا هميشه انجامش بدم.
    قبل اين كه بيان خاستگارى همسرم ازم تقاضا كرد كه روز خاستگارى روسرى سرم كنم و من گفتم من دوست ندارم نقش بازى كنم و دوست دارم خانوادت واقعيت رو ببيند از روز اول هم صادقانه همه چيزو گفتيم و اينكه خودم هيچ وقت دوست ندارم تو جمعى تابلو باشم و كسى بخواد بهم زل بزنه يا ظاهر من براش عجيب باشه براى همينم به همسرم گفتم وقتى عرف خانوادت اونجورى هست اگه بريم خونشون منم روسرى سرم مى كنم ولى به جز برادرت و گفت ""باشه""
    هم عقايد خودم برام مهمه هم به عرف و عقيده ديگران احترام مى زارم اگه من گفته بودم مى خوام بيام و تو خيابون بدون روسرى باشم، اون وقت حرف شما درست بود " كه اينجا قوانين خودشو داره" من در اين مورد بحثى ندارم. همون طور كه اگه مى رفتم حرم امام رضا چادر مى پوشيدم چون قانونشه و بحثى درش نيست. اما هميشه عرف خانواده با جامعه يكى نيست.
    شما اگه قيد كانادا رو زديد هيچ اتفاق خاصى نمى افته چون دلبستگى به اين كشور نداريد ولى من هيچ وقت نمى تونم به خاطر عقيده يكى ديگه قيد كشورم رو با اون همه دلبستگى بزنم. نهايتا به ايشون مى گم چون نمى خوام ناراحت بشين كه جلو پسرتون بدون روسرى هستم پس بهتره نيام خدمتتون. ولى نمى خوام كار به اينجا برسه و الكى الكى رابطه رو خراب كنم.
    من فقط يك بار به دنيا اومدم و فقط هم همين يه بارو قراره زندگى كنم وقت ندارم اون جورى كه مردم مى خوان زندگى كنم، مى خوام جورى زندگى كنم كه خودم راضى باشم.
    من دشمنى با حجاب ندارم ولى فقط مى خوام زمانى داشته باشم كه قلبا پذيرفته باشمش و نه به خاطر حرف مردم يا اينو اون.



    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط داود.ت نمایش پست ها
    این به نظرت مشکل هست جدا ؟ 1 هفته روسری سر کنی تا این قضایا تمام بشه بره پی کارش از الان تا سال دیگه فکرتو برای 1 هفته مشغول کردی ؟ بهتر نیست 1 هفته روسری سر کنی و 1 سال رو آسوده زندگی کنی تا اینکه افکارت رو خراب کنی و بخواهی با همسرت و خانوادش جر و بحث کنیچی رو می خواهی ثابت کنی با روسری سر نکردن ؟ قاطعیت خودتو ؟
    من توقع دارم دوستانى كه مى خوان وقت بزارن و نظراتشون رو بزارن حداقل كامنت اول رو دقيق بخونن.من كجا نوشتم كه اين يه هفته در سال ايندس. گفتم قراره به زودى بريم ايران و قبل رفتن مادر شوهرم اينو به همسرم گفته. حالا اگه قرار باشه من روسرى سرم كنم اونجا، سال ديگه هم كه اونا مى خوان بيان بايد جلوش بپوشم (احتمالا ٢-٣ ماهى هستن پيشمون) و اين مسخره هست كه من فقط جلو اون روسرى سرم كنم در حالى كه مى رم بيرون سرم نيست.دوما لابد اهميت اين موضوع در حدى بوده كه اومدم وقت گذاشتم و اينجا نوشتم. در ضمن شما اگه به چيزى اعتقاد دارى يا ندارى مى خواى قاطعيتت رو ثابت كنى؟!!!
    ویرایش توسط Nina s : پنجشنبه 28 آذر 92 در ساعت 06:46

  8. کاربر روبرو از پست مفید Nina s تشکرکرده است .

    جاثیه (پنجشنبه 28 آذر 92)

  9. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    من اینطور فکر می کنم که شما وقتی می رید شهر ایشون و خونه شون، مهمون هستید، بهتره که قوانین خونه صاحبخونه را رعایت کنید.
    اونجا روسری سر کنید.

    وقتی اومدند کانادا، چون خودشون در جریان هستند که شما حجاب ندارید و اونجا خونه شماست، شاید مشکلی پیش نیاد.
    اونها پذیرفتند که همسر پسرشون تو جامعه بی روسری باشه
    پذیرفتند که پسر دیگه شون و خودشون بیان کانادا و توی کوچه و خیابون آدمهای بی حجاب را ببینند،
    فکر نمی کنم در اون حالت خیلی مهم باشه که شما برای پسر دیگه شون روسری سر کنید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (شنبه 30 آذر 92), Nina s (جمعه 29 آذر 92), sanjab (پنجشنبه 28 آذر 92), مارتا63 (جمعه 29 آذر 92), مصباح الهدی (جمعه 29 آذر 92), جاثیه (پنجشنبه 28 آذر 92)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    با سلام.

    دوست عزیز وقتی شما میرید خونه کسی مهمونی باید طبق قوانین همون خونه رفتار کنید. پس وقتی مادرشوهرتون ازتون میخوان جلوی برادرشوهرتون روسری سر کنید باید اینکارو بکنید و دیگه چون و چرایی نداره.

    ولی وقتی میگید میترسم برای همیشه حتی زمانی که اونا میان کانادا مجبور شم: باید بگم همون طور که گفتم وقتی کسی میره خونه کسی مهمونی باید با قوانین همونه خونه رفتار کنه. پس اینجا شما دیگه مجبور به انجام کاری نیستی که خلاف میلته و اینجا خانواده شوهرته که باید به قوانین خونه شما احترام بذارن.

    این مطلب رو خیلی راحت و با قاطعیت میتونی به مادرشوهرت بگی و بهش بفهمونی.

    البته دو مطلب هست که باید به مادرشوهرتون تفهیم کنید و بهتره اول این موارد رو امتحان کنید اگه نشد مجبور به رعایت حجاب هستید البته فقط تو ایران و جایی که زندگی میکنید حتی مادرشوهرتون هم نمیتونه شما رو مجبور کنه:

    1- برادرشوهر تو نظر من هیچ فرقی با برادر خود آدم نداره و این مقید بودن باعث دوری عروس و برادرشوهر میشه . من خودم هم با اینکه مقید به حجاب هستم ولی تو همین ایران جلوی برادرشوهرام بی روسری هستم. همونطور که خانمهای اونا جلوی همسر من.

    2- باید به مادرشوهرتون بگید که درسته قوانین خونه شما اینه ولی من که وقتی شما میخواین بیاین که تو خونه خودم یا وقتی میخوام برم بیرون که نمیتونم با روسری بگردم پس بهتره از همین الان این چیزا رو جمع کنید.

  12. 3 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    Nina s (جمعه 29 آذر 92), جاثیه (پنجشنبه 28 آذر 92), شیدا. (جمعه 29 آذر 92)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1392-5-05
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    145

    تشکرشده 307 در 119 پست

    Rep Power
    25
    Array
    ببخشیدا ولی همسر شما از کیسه خلیفه بخشیده
    مگه حجاب یا بی حجابی شما دست همسرتونه که گفته باشه ؟(اونم اینقدر بولد)
    حالا کلا اسلام و خدا بی خیال مگه بردارشوهر شما چغندره که برای ایشون خودش تصمیم گرفته
    یعنی برادرم همچین حرفی به همسرش میزد چندتا فحش ابدار بهش میدادم
    کار درست این بود این باشه رو از خانواده میگرفتی مخصوصا برادر شوهر چون جلوی اون میخوای بی حجاب باشی
    بنظرم روشتون رو عوض کنید وگرنه حتما دلخوری پیش میاد به جای فکر کردن به روش نه گفتن به مادرشوهر(که مطمئنا نمیتونی!)
    به فکر این باش یه جوری روزای کمتری اونجا باشی
    یا یه جوری بردارشوهرتو دک کنی و کمتر خونه باشه
    این روشا عملی تره
    ما که مسافرتم که میرفتیم اینطوری نبود که همش کنار هم باشیم تا مجبور باشه حجاب داشته باشه
    اتاق جدا داشتنو و جدا استراحت میکردند
    حالا مگه چندبار در سال بعدا هم میخوای ایران بیای که اینقدر از الان براش نگرانی
    برادر من دوسال یه بارم بزور میاد

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 دی 92 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    353
    سطح
    7
    Points: 353, Level: 7
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    814

    تشکرشده 146 در 71 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام nina جان

    به نظرم با مادر شوهرتان چت کنید و از ایشان بپرسید که مادرجان شما چیزی می خواستید درباره روسری به من بگویید؟ بگذارید بگوید بعدش بگویید که من به حجاب اعتقاد ندارم و این جا وقتی در خیابان راه می روم بی حجابم و اگر به کانادا بیایید باید مرا در خانه ام بی حجاب ببینید. اما فقط به خاطر این که دوستتان دارم و می خواهم شما در خانه تان راحت باشید ، جلوی آن یکی پسرتان در خانه تان روسری سرم می کنم. این طوری دیگر دروغ نگفته اید و تظاهر هم نکرده اید. روسری محکمی هم نمی خواهد سرتان کنید . یک چیزی مثل شال همین طوری بیندازید روی سرتان... سخت نگیرید این قدر!!

    nina عزیز شما خودتان می گویید اگر به ایران بیایید به حکم قانون گذاران ایران احترام می گذارید. آن قانون گذاران مگر که هستند؟ یک مشت سیاستمدار... شما به حکم یک مشت سیاستمدار احترام می گذارید برای این که نظم جامعه به هم نخورد. در حالی که خودتان احتمالا می دانید که سیاستمدارها ( چه داخلی چه خارجی) آن قدر ها هم آدم های پاک و تمیز و خوبی نیستند .

    خانواده شوهر شما هرچه باشند از یک مشت سیاستمدار پاک ترند.شما که خرده فرمایشات آن سیاستمدارها را که آن قدر ها هم پاک و بی طمع نیستند در کل جامعه تحمل می کنید به خاطر حفظ نظم جامعه ، چه ایرادی دارد برای حفظ آرامش زندگی دونفری تان یک هفته احکام خانواده شوهرتان را ( که هرچه باشند از سیاستمداران پاک ترند) جلوی خودشان تحمل کنید؟ ارزش آرامش زندگی شخصی شما از ارزش نظم جامعه کم تر است؟

    فرض کنید پدر و مادر خودتان به همسرتان بگویند فقط در صورتی حاضرند ایشان را ببینند که ایشان مثلا دور یکی از انگشتانش نخ بسته باشد. فرض کنید که همسرتان اصلا نمی تواند درک کند که آخرچرا باید این کار را کرد!!!! و فلسفه و معنی آن چیست و چه فایده ای دارد!!! اما به هرحال اگر این کار را بکند چیزی از او کم نمی شود و آن ها پدر و مادر شما هستند. شما توقع نخواهید داشت کمی بزرگواری به خرج بدهد و این کار را بکند آن هم وقتی فقط یک هفته قرار است پیش پدر و مادر تان باشید؟

  15. 4 کاربر از پست مفید جاثیه تشکرکرده اند .

    kamr (پنجشنبه 28 آذر 92), Nina s (جمعه 29 آذر 92), مصباح الهدی (جمعه 29 آذر 92), شیدا. (جمعه 29 آذر 92)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 شهریور 96 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-7-02
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    3,326
    سطح
    35
    Points: 3,326, Level: 35
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 43 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Naashena نمایش پست ها
    ببخشیدا ولی همسر شما از کیسه خلیفه بخشیده
    مگه حجاب یا بی حجابی شما دست همسرتونه که گفته باشه ؟(اونم اینقدر بولد)
    حالا کلا اسلام و خدا بی خیال مگه بردارشوهر شما چغندره که برای ایشون خودش تصمیم گرفته
    یعنی برادرم همچین حرفی به همسرش میزد چندتا فحش ابدار بهش میدادم
    کار درست این بود این باشه رو از خانواده میگرفتی مخصوصا برادر شوهر چون جلوی اون میخوای بی حجاب باشى
    جناب naashena
    كيسه خليفه؟! واقعا شما فكر مى كنين اين حق برادر شوهر منه كه تعين كنه من جلوش روسرى داشته باشم يا نه؟!!!
    (ايشون هر وقت ازدواج كرد مى تونه راجع به قوانين خونه خودش نظر بده)
    بهتر بود مى رفتم برا روسرى نپوشيدن ازش اجازه مى گرفتم؟!!!
    بهتر بود اگه مشكلى با اين قضيه داشتن همسرمو تو تمامى جلسات خاستگارى و اشنايى همراهى نمى كردن تا منو بى حجاب نبينن.
    از وقتى كه بابت تاپيك من گذاشتين ممنونم ولى طرز فكر و منطق من و شما خيلى متفاوت هست. با اينكه حتى بعضى از جملات شما برام قابل هضم نيست اما به هر حال نظرتون محترمه (:




    شيدا، kamr و جاثيه جان (:
    نظراتتون رو در حالت كلى قبول دارم. من هر جا برم مهمونى بايد به قوانين و عرفشون احترام بزارم اما مسئله من يه مقدار با اون حالت كلى فرق داره.
    برادر شوهرم از روز خاستگارى تا اخرين روزى كه ايران بودم منو بدون روسرى ديده و تو تمام جلسات حضور داشته. حتى من عكس هامون رو به ايميل برادر شوهرم مى فرستم چون مادر شوهرم هر روز ايميلشو چك نمى كنه.
    يادمه با اينكه از جلسه اول روسرى نداشتم تا جلسه سوم هيچ حرفى از حجاب پيش نيومد.(يعنى خيلى حياتى نبوده براشون) جلسه سوم مادر شوهرم گفتن عرف خانوادتون با ما فرق داره و تو خانوادشون اين چيزا مهمه و نظرمو خواستن (با خودم گفتم يه ساعت مهمونى رفتن چيزى نيست كه نتونم تحمل كنم) منم گفتم : چون عرفشون فرق داره جلو "فاميلاتون" رعايت مى كنم.
    شوهرم بهم گفته بود كه مادرم دوست نداره فاميلامون بفهمن كه تو روسرى سرت نمى كنى كه يه موقع كسى حرفى نزنه در مورد تو. منم گفتم براى من خيلى بهتره كه الان بگن حجاب نداره تا بعدا يكى عكسامون رو ببينه و بگه دختره تا پاش رسيد اون ور زودى روسريشو دراورد و دين و ايمونش يادش رفت و ... ولى به خاطر مادرت باشه.
    در ضمن ما خيلى چيزارو به احترام مادر شوهرم تو مراسم عقد رعايت كرديم در حالى عقد تو شهر ما بود و دوست داشتم اون جور كه مى خوايم برگذار بشه. يه بار عموى شوهرم اومدن "خونه ما" و من به احترام مادر شوهرم و حرفى كه زده بودم جلو ايشون روسرى سرم كردم. ديگه واقعا چقدر احترام بزارم؟
    وقتى كه ايشون مى گن جلو پسرم، فكر كنم منظورشون به طور كلى هست وگرنه مى گفتن تو خونه ما رعايت كنه. پسرى كه دبيرستانى هست و جاى دادش كوچيكه منه، كسى كه يه عالمه دختر بى حجاب تو فيس بوكشه، كسى كه قراره تابستون بياد اينجا و نه تنها منو بلكه دخترارو با تاپ شلوارك و شايدم با بيكى نى ببين و ممكنه تو اين مدت كه ايرانم خونه ماهم بيان.
    واقعا مسخره نيست يه هفته خونشون با روسرى يه هفته خونمون بى روسرى؟
    از اينا گذشته من فقط در مورد فاميلاشون قبول كردم، چرا بايد الان عوض بشه؟
    به اندازه كافى احترام گذاشتم بهتره ايشونم احترام قائل باشن و عقيدشون رو تحميل نكنن.
    ویرایش توسط Nina s : جمعه 29 آذر 92 در ساعت 11:56

  17. 2 کاربر از پست مفید Nina s تشکرکرده اند .

    Naashena (جمعه 29 آذر 92), جاثیه (جمعه 29 آذر 92)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 دی 92 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    353
    سطح
    7
    Points: 353, Level: 7
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    814

    تشکرشده 146 در 71 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نینای عزیزم سلام

    حرف هایتان منطقی هستند به علاوه فکرمی کنم متوجه شدم که این مسئله برایتان خیلی مهم است.
    خوب اگر این طور است ، فکر می کنم شاید کلا بتوانید به روی خودت نیاورید . منظورم این است که اولا مادرشوهرتان فقط با همسرتان صحبت کرده اند و شماهم تصادفی متوجه شده اید . ثانیا همسرتان گفته اند که مرا وارد این بحث ها نکنید!!! که خوشبختانه نشانه این است که جبهه خاصی در این مورد ندارند.

    بنابراین هنوز کسی چیزی به شما نگفته است. تا به ایران بروید می توانید اصلا در این مورد با مادرشوهرت صحبت نکنید. در آن جا هم طبق قرار قبلی تان می توانید رفتار کنید. اگر مادر شوهرتان بدون این که چیزی بگویند ناراحتی شان را نشان دادند می توانید به رویتان نیاورید و اگر چیزی گفتند همه این مطالبی که به ما گفتید را می توانید با خنده و مهربانی به ایشان یادآوری کنید. اگر بازهم اصرار کردند ، برای طفره رفتن می توانید بگویید هر چه همسرم بگوید و من حدس می زنم همسرتان چیزی نخواهند گفت و مایل اند اصلا مادرشان چنین چیزی نگویند...

    می توانید از قبل با همسرتان هماهنگ کنید که در این مورد کمی هوای شما را داشته باشند. با توجه به این که فکر می کنم مدتی است مادرشوهرتان پسرشان را ندیده اند احتمالا در دیدار همسرتان خیلی نسبت به ایشان احساس محبت خواهد کرد و به خاطر حرف ایشان کوتاه خواهند آمد... آن برادر کوچک هم که مسلم است از مادرش حمایت نمی کند در این موضوعات !!!
    نینا جان مادر شوهرتان چند سالشان است؟ فکر می کنم آدم ها وقتی سن شان می رود بالا ، کم کم غیر منطقی می شوند و گاهی اوقات حتی بحث کردن با آن ها هم بی فایده است. در این شرایط آدم می تواند دو کار بکند: یا برای خوشحال کردنشان خواسته های غیر منطقی شان را برآورده کند یا طبق منطق عمل کند .
    هر دو راه به نظرم موجه هستند.

  19. 3 کاربر از پست مفید جاثیه تشکرکرده اند .

    kamr (شنبه 30 آذر 92), Nina s (یکشنبه 01 دی 92), شیدا. (جمعه 29 آذر 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.