به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 05:48]
    تاریخ عضویت
    1392-8-29
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Music واسه خواستگاری خجالت میکشم.

    سلام دوستان.یعنی دوباره سلام.
    ما انسانها اصلا کامل نیستیما.درست میگم؟
    من یه مشگلی دارم.شاید به نظرتون مشکل بزرگی نیس ولی از نظر خودم هست.
    من میخوام از یکی خواستگاری کنم.از یکی از هم کلاسیام.تو یک تاپیک دیگه بهتون شرایطشو گفتم.ولی الن که میخوام برم باهاش حرف بزنم نمیتونم.
    دارم دیوونه میشم.یعنی خجالت میکشم.اصلا نمیدونم چی بگم؟چطوری سر حرفو باز کنم؟فردا برای آخرین بار میبینمش.لطفا راهکار بدین واسه فردا.فردا آخرین فرصته

    - - - Updated - - -

    حاضرم الان 10 میلیون بدم فقط یک کمی جرئت داشته باشم

  2. کاربر روبرو از پست مفید اسپارتاکوس تشکرکرده است .

    جاثیه (سه شنبه 26 آذر 92)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    شما شغل ثابت داری؟یا می دونی در آینده 100%به چه نحوی کسب درآمد

    خواهی کرد؟اگر منفیه جلو نرفتنت به خاطر اینهاست.البته رفتار دختر با شما

    هم خیلی موثره.


  4. کاربر روبرو از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده است .

    جاثیه (سه شنبه 26 آذر 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 05:48]
    تاریخ عضویت
    1392-8-29
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بلی آقا فرهنگ درآمد دارم و درباره آیندم نگران نیستم.گفتم که قبلا تو تاپیک قبلی فکر اونجاهاشو کردم

  6. کاربر روبرو از پست مفید اسپارتاکوس تشکرکرده است .

    جاثیه (سه شنبه 26 آذر 92)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 دی 92 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    353
    سطح
    7
    Points: 353, Level: 7
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    814

    تشکرشده 146 در 71 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام برادر اسپارتاکوس
    نمی دانم الان که دارم می نویسم آن فردا رسیده یا نه ....نمی دانم اصلا حرفم فایده دارد یا نه...
    ایرادی ندارد خجالت بکشید. خجالت نکشید از این که خجالت بکشید. فقط کافی است حرفتان را بزنید. به خودتان تلقین کنید که آدم بسیار خوبی هستید و شان ایشان را هم آن قدر در خیالتان بالا نبرید که در برابرشان احساس کوچکی بکنید.
    به خودتان بگویید مهم این است که حرفم را بزنم...
    اگر درحین صحبت احساس کردید کلمات را دارید فراموش می کنید و ... لبخند بزنید و صاف به ایشان نگاه کنید و بگویید چه جالب ! صحبت کردن برایم مشکل است ! بعدش سکوت کنید . نفس عمیق بکشید . ادامه بدهید.
    برای شروع بگویید می خواهید چند دقیقه با ایشان تنها صحبت کنید. خودشان احتمالا تا تهش می روند...
    هیچ ایرادی ندارد که رنگ صورتتان عوض بشود یا یک لحظه به لکنت بیفتید یا غیره. بعدش لبخند بزنید و ادامه بدهید. بعد از چند دقیقه صحبت کردن برایتان عادی خواهد شد...

    - - - Updated - - -

    یک حرف خوبی را که شنیده ام برایتان می نویسم:
    شجاع باش اگر نیستی به شجاع بودن تظاهر کن کسی فرقش را نخواهد فهمید.

  8. 3 کاربر از پست مفید جاثیه تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92), اسپارتاکوس (سه شنبه 26 آذر 92), شیدا. (یکشنبه 01 دی 92)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 05:48]
    تاریخ عضویت
    1392-8-29
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز جاثیه جان ممنون.نه هنوز دیر نشده چون فردا هنوز فرداست.راستش میترسم.نمیدانم از چی؟
    من سربازی رفته ام.سردی و گرمی روزگار را هم تا حدی دیده ام.راستش ...
    نمیدانم هیچ.
    میشه جملهای که واقعا باید بگویم را از اول بگویید.مثلا فردا وقتی او را تنها دیدم از اول چه بگویم؟بگویم دوستتان دارم؟بگویم علاقه مند شدم؟بگویم بیشتر آشنا بشیم؟یا ... و جوابشان را در همان لحظه بگیرم یا تلفنی چیزی ازشون بگیرم؟

    - - - Updated - - -

    و شما درست فهمیدید.من از اینکه خجالت میکشم ،خجالت میکشم.تو این سن و حتی نمیتوانم یک جمله کوتاه بیان کنم.وای بر من

  10. کاربر روبرو از پست مفید اسپارتاکوس تشکرکرده است .

    جاثیه (سه شنبه 26 آذر 92)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 دی 92 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    353
    سطح
    7
    Points: 353, Level: 7
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    814

    تشکرشده 146 در 71 پست

    Rep Power
    0
    Array
    برادر اسپارتاکوس به نظرم این طوری بگویید خوب است:

    - ببخشید خانم فلان الان فرصت دارید چند دقیقه با شما صحبت کنم؟ ( اگر قبول نکرد بگویید کارم خیلی مهم است و زیاد وقتتان را نمی گیرم)
    - من می خواستم بدانم اجازه می فرمایید با خانواده ام بیایم به دیدن خانواده شما که همدیگر را بشناسیم و بعد اگر با هم تناسب داشتیم ان شا الله با هم ازدواج کنیم؟ ( از علاقه و این ها شروع نکنید . یک وقت خیال می کند منظورتان دوستی است. طبق مطالب این سایت هم اصلا خوب نیست تا وقتی قطعی نشده که با هم ازدواج می کنید در هم علاقه ایجاد کنید یا به علاقه ای که ایجاد شده دامن بزنید)
    - بعدش بلافاصله خودتان را معرفی کنید: من متولد سال فلان هستم. شیعه ام. فلان وضعیت شغلی را دارم . سربازی هم رفته ام . خانواده ام هم دوست دارند من ازدواج کنم.
    - مکث کنید. اگر دیدید من من می کند بگویید همین الان جواب قطعی نمی خواهم. هر وقت فکر هایتان را کردید جواب بدهید. می خواهید از خانواده هم بپرسید. هر سوالی هم داشتند یا داشتید در خدمتم.
    - از خودشان بپرسید جواب را چطور به شما می دهند. بگویید هر طور که راحت ترید.

    البته شاید وسطش ایشان هم چیزی بگویند.
    اگر گفتند مثلا نامزد دارند بگویید آه ببخشید نمی دانستم. موفق باشید و این ها...
    نگران نباشید این قدر! آن قدر ها هم سخت نیست.

  12. 2 کاربر از پست مفید جاثیه تشکرکرده اند .

    اسپارتاکوس (سه شنبه 26 آذر 92), شیدا. (یکشنبه 01 دی 92)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 خرداد 95 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1391-12-17
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    2,763
    سطح
    32
    Points: 2,763, Level: 32
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 135 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خجالت نداره که عزیز من، یکمی جسارت میخواد! یه تاپیک مشابه تاپیک شما رو چند وقت پیش دوستی ایجاد کرده بودن با همین مضمون و پاسخی که اونجا دادم رو هم برای شما اینجا می ذارم. ضمن اینکه شرایط من هم خیلی مشابه با شما بود، طرف من هم همکلاسی دانشگاه بود و توی دانشگاه ازش خواستگاری کردم. اصلا هم نمی خواد زیاد طفره برید و موضوع رو کش بدین. این رو هم بهتون بگم که دوستانی که من رو میشناختن و در جریان خواستگاری بودن همه اتفاق نظر داشتن که نمی تونم خواستگاری بکنم و اون جسارت رو درون من نمی دیدن، ولی به همه ثابت کردم که اونطوریا هم نیست
    این پست من با کمی جزئیات بیشتر:
    نقل قول نوشته اصلی توسط برسرک نمایش پست ها
    هیچ چیزی بهتر از رک گفتن نیست. من نمیدونم این طرف شما چطور آدمیه و تا چه حد شما رو می شناسه. من روشی که خودم امتحان کردم رو می گم.
    صداش میکنی (خانم فلانی چند لحظه می خواستم وقتتون رو بگیرم (اگه میشه و این چیزها نباشه ها، دستوری بگین!)) و یه جایی که کسی مزاحم نباشه بهش میگی که خانم فلانی من حقیقتش رو بخواین از شما خوشم اومده و می خواستم اگر اجازه بدین با خانواده بیایم خواستگاری. اگر میشه شماره تماسی بدین جهت هماهنگی با خانواده.
    باید بگم که خیلی هم عالی جواب داد و اون دختر هم خیلی خوشش اومد، طوری که خودش گفت از شجاعتتون خوشم اومد! منو میگی (البته از درون اون شکلی بودم و در ظاهر خیلی عادی و رسمی رفتار کردم!)

    فقط حواستون باشه، یک وقت نگید که عاشقون شدم و نگید که با من ازدواج می کنید! اینها مال فیلمهاست نه زندگی واقعی! خیلی حساب شده باید کلمات رو انتخاب بکنید.
    در آخر اضافه بکنم که منم خیلی استرس داشتم ولی استرس تا وقتی هست که عقب بایستید، وقتی جلو رفتین استرس هم خودبه خود از بین میره.

    من ا... توفق!

  14. 4 کاربر از پست مفید برسرک تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92), اسپارتاکوس (سه شنبه 26 آذر 92), جاثیه (سه شنبه 26 آذر 92), شیدا. (یکشنبه 01 دی 92)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 05:48]
    تاریخ عضویت
    1392-8-29
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بزسرک عزیز و جاثیه جام ممنون ازتون.راستش فردا تمام سعیم رو میکنم.خبرش رو بهتون میدم.امیدوارم خیر و صلاح هردو طرف توش باشه.مرسی ازتون.

  16. کاربر روبرو از پست مفید اسپارتاکوس تشکرکرده است .

    جاثیه (سه شنبه 26 آذر 92)

  17. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    بهتره لینک تاپیک قبلیتو بذاری.حداقل من از اول ماجرا بی خبرم.

    تو این مرحله اصلن حرفی از دوست داشتن نزن.

    ویرایش توسط فرهنگ 27 : چهارشنبه 27 آذر 92 در ساعت 00:06

  18. کاربر روبرو از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده است .

    جاثیه (چهارشنبه 27 آذر 92)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 05:48]
    تاریخ عضویت
    1392-8-29
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    رفتم گفتم.مرسی از همه تون.خلاصه بگم که میشه گفت امیدی هست.جواشون در ظاهر منفی بود اون هم بنا به دلایلی که تو تاپیک قبلی گفته لودم ازش میترسم.البته هنوز فکر میکنند تا یک هفته.شاید بتونم قانعشون کنم که اون دلیل چیز بزرگی نیست.شایدم نه.حالا هرچی خدا بخواد

  20. 2 کاربر از پست مفید اسپارتاکوس تشکرکرده اند .

    جاثیه (چهارشنبه 27 آذر 92), دختر مهربون (چهارشنبه 27 آذر 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.