به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 92 [ 20:58]
    تاریخ عضویت
    1392-9-24
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    11
    سطح
    1
    Points: 11, Level: 1
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکل بسیار جدی

    سلام . من خیلی اهل گفتن چیزهایی که تو دلم هست نیستم اما اخیرا مساله ای ایجاد شده که نتونستم صحبتی نکنم. من یک پسر 30 ساله هستم و جراح هستم.قبلا یک شکست داشتم در زندگی که مربوط به 5 سال پیش می شد. بعد از اون دچار افسردگی شدید شدم که برای درمان به پزشک نرفتم .اخیرا یکی از هم دانشگاهی های دوران قدیم رو دیدم و به شدت به او علاقه مند شدم. وقتی به او ابراز علاقه کردم اون هم نظرش مثبت بود که با من آشنا بشه. منتها چندین مشکل وجود داشت. اولا این خانم خیلی زیاد از حد صادق هستند. از روابطش با دوستهای قدیمیش برای من تعریف می کنه و می گه باید اینهارو بدونی. حتی از روابط عاشقانه اش با اونها هم می گه و می گه اینهارو می گم چون حقت هست بدونی و اگه 1% یعدا چیزی شنیدی بدونی که من خودم دوست دارم همه گذشتمو بهت بگم. وقتی اینهارو تعریف می کنه من چون دوسش دارم همش یاد حرفاش میفتم و به شدت اذیت میشم. همش پسری که با هاش آشنا شده بوده رو با اون تو ذهنم میارم. چون واقعا دوسش دارم زجر می کشم. از طرفی تونستم برای آلمان پذیرش بگیرم و به من می گه بیا همدیگرو تا قبل از رفتنت خوب بشناسیم. واقعا نمی دونم چی کار کنم. آیا صورت مساله رو کلا پاک کنم و ازش جدا شم ؟ یا می تونم اروم شم؟اگه زجر نمی کشیدم مزاحم شما در این سایت نمی شدم.

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,966
    امتیاز
    33,290
    سطح
    100
    Points: 33,290, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,390

    تشکرشده 6,365 در 1,791 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام برادرعزیز.این کاملابه خودت بستگی داره،باورهات وارزشهات ومیزان انعطاف شما.آیامیتونی بپذیری که او قبلادوست داشته؟فقط نکته ی مهم اول ازهمه توبه نصوح وکامل وقلبی فردهست که دوباره توی شرایط تنگ به اون سمت نره(دراین مواردمعمولا بایه نفرازسرنپختگی رابطه عاطفی برقرارمیکنه بعدش سرش واسه همیشه به سنگ میخوره) دوم؛اگه این دوستاش وتنوع ارتباطاش زیادبودن این نکته جالبی نیست هرچند صداقتش میتونه یه حسن باشه عمق این روابط تا چه سطحی بوده؛مثلا اگه تنوع روابط درحد یه تلفن ودیدارهای عمومی وجلو چشم بوده یه مسأله هست اگه باهمه رابطه عمیقتر داشته یه مسأله دیگه که فکرنکنم هرکسی قبول کنه.واینکه سابقه ی خودشماهم چطوربوده،اما درنهایت اگه با این قضیه مشکل داری و نمیتونی بپذیری بی خیالش شو.بدترین فرض اینه که روابط متنوع داشته ودلیلش عدم ثبات فکری وگول خوردن و صداقت الانش هم نوعی ساده لوحی باشه نه بلوغ؛دراین صورت ادامه دادن قطعابه صلاحت نیست(اینارو خودشما بایدتشخیص بدهی)فکرکنم مطالعه ی این لینک کمک موثری به شماکند:http://www.hamdardi.net/thread-19071.html
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  3. 4 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    farshidnaji (یکشنبه 24 آذر 92), ram131 (یکشنبه 24 آذر 92), toojih (یکشنبه 24 آذر 92), شیدا. (یکشنبه 24 آذر 92)

  4. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    آقای محترم،

    1- قبل از این که از ایران برید و دسترسیتون به مشاورها و روانشناسهای خوب همزبان قطع بشه، سعی کنید یک مدت وقت بذارید و پیش مشاور برید.

    2- صداقت با وقاحت، بی حیایی، حماقت و ... نباید اشتباه گرفته بشه.
    ببخشید که این لغتها را به کار می برم. قصدم توهین به اون خانم نیست. منظورم این هست که بررسی کنید ببینید خدای نکرده این چیزی که شما می گید بهش صداقت،
    از نادانی اون فرد در بیان این مسائل نشات نگیره. من هر جایی خوندم و دیدم مشاورین چه ایرانی چه غیرایرانی، بیان جزئیات رابطه گذشته را نهی کردند.
    این کارشون درست نیست.
    در مورد وقاحت و بی حیایی هم کمی تا قسمتی منظورم مشابه صحبت آقای امین است. آیا این مسائل برایش پیش پاافتاده و تکراری شده که این حرفها را به این راحتی می زنه؟
    راحت در مورد جزییاتش صحبت می کنه و ...
    از بیان شماره 2 باز هم عذر می خوام. فقط جهت یادآوری بود که بهش دقت کنید. انشاله که مورد شما اینطور نباشه.

    3- چقدر فکر می کنید که در مدتی که باقی مونده به نتیجه برسید و بتونید در موردشون تصمیم بگیرید.
    مهاحرت و درگیریهای اون به اندازه کافی بار روانی برای شما خواهد داشت که در کنارش نخواهید به مسائل یک رابطه عاطفی هم بپردازید.

    4- چرا از مشاور و روانشناس کمک نمی گیرید؟
    می تونن در مورد مناسب بودن شما برای هم بهتون کمک کنند.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  5. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    ram131 (یکشنبه 24 آذر 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 92 [ 20:58]
    تاریخ عضویت
    1392-9-24
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    11
    سطح
    1
    Points: 11, Level: 1
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    آقای محترم،

    1- قبل از این که از ایران برید و دسترسیتون به مشاورها و روانشناسهای خوب همزبان قطع بشه، سعی کنید یک مدت وقت بذارید و پیش مشاور برید.

    2- صداقت با وقاحت، بی حیایی، حماقت و ... نباید اشتباه گرفته بشه.
    ببخشید که این لغتها را به کار می برم. قصدم توهین به اون خانم نیست. منظورم این هست که بررسی کنید ببینید خدای نکرده این چیزی که شما می گید بهش صداقت،
    از نادانی اون فرد در بیان این مسائل نشات نگیره. من هر جایی خوندم و دیدم مشاورین چه ایرانی چه غیرایرانی، بیان جزئیات رابطه گذشته را نهی کردند.
    این کارشون درست نیست.
    در مورد وقاحت و بی حیایی هم کمی تا قسمتی منظورم مشابه صحبت آقای امین است. آیا این مسائل برایش پیش پاافتاده و تکراری شده که این حرفها را به این راحتی می زنه؟
    راحت در مورد جزییاتش صحبت می کنه و ...
    از بیان شماره 2 باز هم عذر می خوام. فقط جهت یادآوری بود که بهش دقت کنید. انشاله که مورد شما اینطور نباشه.

    3- چقدر فکر می کنید که در مدتی که باقی مونده به نتیجه برسید و بتونید در موردشون تصمیم بگیرید.
    مهاحرت و درگیریهای اون به اندازه کافی بار روانی برای شما خواهد داشت که در کنارش نخواهید به مسائل یک رابطه عاطفی هم بپردازید.

    4- چرا از مشاور و روانشناس کمک نمی گیرید؟
    می تونن در مورد مناسب بودن شما برای هم بهتون کمک کنند.
    سلام ممنونم ازتون. شما درست می فرمایید. ایشون روابطش با فرد قبلی عمیق بوده و وقتی ازش پرسیدم چرا این مسایل رو می گی جواب داد باید بدونی اینهارو.من در ابتدا فکر کردم شاید ترسیده من در آینده بفهمم و می خواسته خودشو تبرئه کنه واسه آینده,وقتی دید ناراحتم گفت کاش نمی گفتم. نمی دونستم انقدر منو دوست داری.. ...چون افسرده هستم شاید قضاوتم اشتباه شده. اما ممنونم از راهنمایی شما و ammin.

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 02 اسفند 92 [ 13:54]
    تاریخ عضویت
    1392-9-23
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    230
    سطح
    4
    Points: 230, Level: 4
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 26 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سعی کنین این موضوع رو قبل از اینکه از ایران برین حل کنین من تجربه زندگی خارج از ایران داشتم غربتش سنگینه و به هر چیزی که داری خیلی بیشتر می چسبی پس به نظرم سعی کنید اگه قراره رابطه ای با کسی داشته باشین که بخواین بعد رفتن هم بهش ادامه بدین اون رابطه درست باشه و همونی باشه که می خواین و قطعا اعتماد و ارامش تو اون رابطه حس کنین نمیشه درباره صداقت ایشون قضاوت کرد یا از روی سادگی و عدم بلوغه یا اینکه نه می خواد دست پیش بگیره که پس نیفته این چیزیه که شما باید تشخیص بدین و به نظرم سعی کنین بدون احساس قضیه رو بررسی کنین احساسات گاهی ادمو به سمت بی بصیرتی می برن .

  8. کاربر روبرو از پست مفید simai تشکرکرده است .

    saket (یکشنبه 01 دی 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. منفی بافی های مادرم به اوج رسیده و من به شدت ضعیف و آسیب پذیر شدم
    توسط tanhaeii در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 تیر 95, 11:28
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 خرداد 95, 23:02
  3. پاسخ ها: 53
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 94, 23:28

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.