چگونه در قلب شوهرم جا بگیرم (رنگ آرامش!)

[mignonne]

سلام دوستان. بالاخره بعد از 3 ماه که شب و روزم یکی شده بود، امروز 1 کمی آرامش پیدا کردم! امروز بین من وشوهرم 2-3 تا اس ام اس برای مذاکره و آشتی رد و بدل شد. ولیییییییی هنوزم احساس می کنم کم دوسم داره! همیشه تو این 3 سالم همین فکرو می کردم! احساس می کنم اولویتش نیستم، مادر و خواهرش حتی بچه های خواهرشو از من بیشتر دوست داره! انقدر که به اونا محبت می کنه به من محبت نمی کنه!چیکار کنم بشم اولویت شوهرم؟ چیکار کنم که بیشتر دوسم داشته باشه؟ تو این 3 سال انقدر بهم کم محبت می کرد که من همش فکر می کردم دوست داشتنی نیستم یا تو ظاهرم کمبودی دارم ولی تو همین چندماهی که رفتم سرکار فهمیدم اینطوریا هم نیست! خیلی از آقایون از من خوششون می یاد کاملا واضحه ولی شوهرم اونجور که باید دوسم نداره!چیکار کنم که سلطان قلب شوهرم بشم؟

[هم آوا]

سلام دوست عزیزم
تا حالا مستقیماً از همسرتون خواستید نظر شو در مورد نحوه آرایش کردن- لباس پوشیدن و... بهتون بگه؟ این خیلی مهمه
این باعث میشه شما طبق علاقه های ایشون رفتار کنید همین نکته به ظاهر کوچیک باعث میشه حواسش رو از بقیه به شما معطوف کنه
در مورد رفتار تون مشکلی ندارند؟مثلا گاها نگفتن از فلان اخلاقت خوشم نمیاد؟یا اینطوری صحبت نکن من بدم میاد؟شما به صحبت ها و تذکراتش توجه میکنید که ایشونم به شما توجه کنه؟

[farshidnaji]

تو این سایت هر چی آدم میبینه بدبختی و طلاق و ....

بازم خوبه یه خبر خوش شنیدیم از شما

[mignonne]

چرا آوا جان.همیشه از اخلاقم ایراد می گرفت.البته خیلی خیلی حساسه. در مورد ظاهرم همیشه میگفت نمیخواد آرایش کنی!!!!!! بر عکس همه مردا!!! از این که من خیلی خوشگل بشم یا کسی بهم بگه چقدر خوشگل شدی(حتی خانوما!!) یا هر تعریفی از من ناراحت میشد! نمی دونم چرا؟!!

[هم آوا]

عزیزم پس بهتره از همین الان شروع کنید
1. رفتارهایی که دوس نداره به طور کامل حذف کنید و رفتارهای پسندیده رو تقویت کنید
2. وقتی از آرایش کردن خوشش نمیاد بهتره به جاش توی لباس چوشیدنتون وقت بذارید و همیشه شیک و آنتیک لباس بپوشید تا هرجا که میرین یکتا باشید
3. ضعف نشون ندهید... همسر شما دنبال یه هم پا میگرده نه کسی که تا ازش ایراد میگیرند نمیتونه خودشو حفظ کنه و سریع میره تو لاک خودش
4. به کار گیری الفاظ در آقایون معجزه میکنه... بهتره مجموعه واژگانی که بکار میبرید و تقویت کنید و همیشه بهش یاداور شید که دوسش دارید و دوری اش برای شما سخته(توی زندگیتون برجسته نشونش بدید)

از طرفی خوشحال باشید که یه فرصت دوباره برای حفظ زندگیتون فراهم شده و با انرژی شروع کنید
موفق باشیـــــــــــــــــــــ ــــــد

[شیدا.]

تبریک می گم.
امیدوارم بتونی از زمانی و فرصتی که پیش اومده درست استفاده کنی و رابطه تون را در مسیر درست قرار بدی.

مقاله های سایت را بخون. مزدان از زنان چه انتظاری دارند و حتی زنان از مردان چه انتظاری دارند را بخون و سعی کن اشتباهاتت را دربیاری.
دونه دونه موقعیت ها و مشکلات و رفتارها و عکس العملها را مجسم کن و اشکالاتت را پیدا کن.
البته منظورم این نیست که فقط شما مشکل داشتی.

لینکهایی شبیه این را بخون و نکاتش را با دقت برای خودت یادداشت کن.
البته سعی کن اعتبار متنی که داری می خونی را چک کنی.

به قول آقای SCI حرفه ای زندگی کنی.

[mignonne]

مرسی شیدای عزیز. این سایت و دوستای خوبی که اینجا پیدا کردم فرشته نجات زندگی من بودن. از همه تون متشکزم.

[mignonne]

دوستان کمکم کنید هنوز هیچی نشده دلسرد شدم!شوهر من خیلی بی احساس و منفعله! بعد از 3 ماه که ول کرده رفته اصلا 1 زنگم به من از دیروز نزده! باید حتما بهش اس ام اس بدم تا بهم اس ام اس بده! اصلا ابراز دلتنگی نمی کنه اصلا نمیگه میخوام ببینمت. من از دیروز دارم بال بال می زنم انقدر نگفت میخوام ببینمت که آخرسر خودم گفتم دلم برات تنگ شده میخوام ببینمت تا گفت فردا صبح اگر وقت کنم میام بیرون همو ببینیم! رفتارش 2 گانه است از 1 طرف میگه هنوز دوست دارم از 1 طرف اصلا نشونه های دوست داشتنو نداره! دلم برا خودم میسوزه! اونی که نباید آدمو بخواد دیوونه وار میخواد و اونی که باید بخواد نمی خواد! چیکار کنم؟ سرخورده ام!

[الیرا]

سلام.
به نظر من برای ادامه زندگی حتما فکر کن.
زندگی تو هنوز به ارامش نرسیده.. ایا این اقا تعهد و صمیمیت نسبت به تو دارد؟
ایا تو منبع ارامش او هستی؟
ایا خواسته های تو در اولویت هستند؟

با یک اس مس مشکلات تو حل نمیشه.
من تمام موضوعاتو خوندم.
وقتی دختر خواهرش در اولویت هست این یعنی زنگ خطر برای تو.. چرا؟
چون:
تو در اخر لیست هستی.
همه خانواده اش هم اینو فهمیده اند. دختر خواهرش با دونستن این قضیه داره به تو که دکترا داری، بیاحترامی میکنه.
و مطمئن باش پای این افراد کم کم بیشتر به زندگیت باز میشه. طوریکه دیگر زندگی خصوصی برای تو وجود نداره و
خانواده شوهرت برات اهمیتی قائل نمیشن.
من از اینده تو می ترسم.

اگه عقد کرده ای بیشتر فکرکن.
از نظر شغلی هم سر هستی. بعدا در زندگی مشترک مجبوری پولت رو برای خانواده همسرخرج کنی و مطمئنا شوهرت چیزی خرجت نخواهد کرد
و خرج خانواده خودش میکنه.

اعتماد بنفس تو پایینه. اگر عزت نفست بالاتر بود بااین شرایط بااین اقا نمی موندی.
تو همین الان هم بایک مرد غریبه حرف زدی و مشکلاتت رو گفتی و
این ممکن هست پیش بیاد که به این مرد وابسته شی و بعدها در زندگی ممکن هست پای وابستگی عاطفی به یه مردغریبه و حتا خیانت پیش بیاد
بنظر من توافقی ازین اقا جداشو.
اما قبل ازاون برو مشاوره. اگه تو عزت نفس بیشتری داشتی این اقا این قدر خطا نمی کرد
کم کم اونقدر بی احترامی خواهد کرد که تنفر وجودتو میگیره.

هیچی از سلامت روح و جسم مهم تر نیست.

- - - Updated - - -

ببین تو از کمبود عزت نفسته که دوستش داری.
علنا این اقا داره تو رو پس میزنه.
مطمئن باش حرف جدایی بزنی خیلی راحت قبول می کنه.
یه فاصله عاطفی برای خودت ایجاد بشه راحت ازش دل میبری.

من نگرانتم.
حتا اگه توافقی هم نخوای جدا شی، چون توی عقد هستید راحت میتونی جدا شی.

ولی جلسات رواندرمانی رو ادامه بده.. کم کم ازین دوست داشتن فاصله میگیری و به ارزش واقعی خودت پی میبری.
هیچ ادم عاقلی یک تراول رو مچاله نمیکنه. اگه مجاله کنه یعنی لیاقتش رو نداره.

مثل این اقا.
تو به دلیل افسردگی و کمبوداعتمادبنفس بهش وابسته شدی.
کمی که بگذره توی محیط کاراز 4 تا ادم که توجه ببینی، از شوهر فعلیت دور میشی. هم ازنظر احساسی و هم همه تمایلات دیگه.
فراموشش میکنی و عاشق یکی دیگه میشی. قبل ازاینکه کارت به خیانت بکشه،
جداشو که حداقل این مراحل روبا خیال راحت طی کنیوبدون عذاب وجدان.
تو باید حتما درمان افسردگیت انجام شه..

[mansor]

سلام
چه خبر از اوضاع؟؟