به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 49
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array

    بدون عشق زندگی موفق میشه؟

    سلام.
    این سوالیه که مدتهاست ذهنمرو خیلی درگیر کرده.

    شرایط کنونی من این هاست:

    من قبلا یک احساس عمیق رو که اسمش رو (نمیدونم درست یا غلط) عشق گذاشته بودم تجربه کرده ام. حدودا پنج سال و نیم از تمام شدن اون قضیه میگذره.

    الان هم مشکلاتی نظیر بی هدفی و سرگردونی و یک ذهن منتقد و حراف و سطحی دارم.

    کلا عواطفم بسیار ضعیف شده. احساس نیاز عاطفی هم معمولا ندارم. گاهی گویا جوگیر میشوم و این نیاز رو حس میکنم. اما خیلی گذراست و زود این میل و نیاز از بین میره.

    من کسی بودم که قبلا مشکل خودارضایی داشتم یعنی میل جنسی بهم فشار می آورد. الان ماه هاست احساسش هم نکرده ام. حتی گاهی خواسته ام عمدا بهش فکر کنم اما هیچ میلی درونم احساس نکردم.

    به شخص خاصی علاقه ای ندارم.

    در ارتباط خاصی با جنس مخالف نیستم. فقط در حد ارتباطی مثل ارتباط با همکلاسی ها در فیس بوک، یا ارتباطی با اعضای همدردی. در همین حد.

    تقریبا دو سال و نیمه که مورد خواستگاری که جدی بشه و به مرحله شناخت برسه پیش نیومده. مواردی که در طی این دو سال و نیم اتفاق افتاده(و خیلی از مواردی هم که قبل از اون اتفاق می افتاد) بدون اطلاع من و بعضا بدون توجه به نظر من مبنی بر تمایل به آشنایی بیشتر، از سمت خانواده ام رد شده اند.

    کلا دیگه شوق و میلی به ازدواج در خودم نمیبینم.




    حالا میخوام بدونم با این شرایط روحی من فرضا اگر ازدواج کنم و وظایف همسری رو سعی کنم درست انجام بدم ولی حسی نداشته باشم و فقط با منطقم پیش برم، میتونم کسی رو خوشبخت کنم یا نه؟
    من منظورم این نیست که هیچ رفتار محبت آمیزی نسبت به طرف مقابلم انجام ندم. منظورم اینه که همون رفتار محبت آمیز رو هم چون میدونم باید انجام بشه انجام بدم .نه از روی عشق و احساسی درونی.
    اینجوری میشه اسمش رو گذاشت خوشبختی؟ اینجوری میتونم کسی رو خوشبخت کنم یاطرف مقابلم بدبخت میشه ؟ این جوری زندگی میتونه موفق باشه؟



    - - - Updated - - -

    اینو یادم رفت بنویسم که اون به اصطلاح عشق گذشته رو گمان کنم به کلی فراموش کرده ام.

    - - - Updated - - -

    ؟؟؟

    - - - Updated - - -

    خیلی دوست دارم نظر دوستان به خصوص آقایون رو بدونم.
    واقعا اگه من وظایف و تکالیف یک زن رو در قبال همسر و زندگی مشترکش انجام بدم و به همسرم هم متعهد باشم و هیچ کس دیگه ای هم توی دل و ذهنم نباشه و در سختی و آسونی هم همراهیش کنم و با کم و کاستی ها هم بسازم، ولی احساس خاصی به همسرم نداشته باشم و اونجوری نباشه که قلبم براش بتپه و احساس قلبی نسبت بهش داشته باشم، میتونم خوشبختش کنم؟

  2. #2
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    کسی چیزی نمیگه؟

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1392-5-05
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    145

    تشکرشده 307 در 119 پست

    Rep Power
    25
    Array
    می تونید خوشبخت کنید ولی نه هرکسی رو
    کسی که مثل الان شما سرشار از عشق نباشه و دنبال عشق اتشین نباشه
    البته ممکنه اگه با فرد مناسبی ازدواج کنید اون حس ها زنده بشن چون اولش بودن پس بدون حس بدنیا نیامدید پس امکان بروزش وجود داره

  4. 2 کاربر از پست مفید Naashena تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 13 آذر 92), shabnam z (چهارشنبه 13 آذر 92)

  5. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,370 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم پوه.حالت چطوره.منم مشکل عاطفی درگذشته داشتم.شدیدبود بحرانی شدو تموم.شایداثراتش باشه.اما نمیدونم تعریف ت ازعشق چیه اینکه یک حس آتشین به کسی داشتن؟اگه اینه خودت بهترازمن میدونی که بیفایدست هم علم اینو میگه(فصل آخرکتاب روانشناسی اجتماعی؛الیوت ارونسون) هم معانی کتاب آسمانی چیز دیگست.وجعلنا بینکم مودة ورحمة.(وبین شما دوستی ومهربانی قرارداد)که معادل همون علاقه ودوس داشتن درعرف وزبان عامیانه خودمونه.بنابراین با این تعریف من میگم بدون عشق میشه زندگی بهتری داشت(به هرکه دوست ترمیداری بچشان دوست داشتن ازعشق برتر)به نظرم عشق باتعریف آنچنانی ،مال کتاب قصه هاست توی واقعیت امکانپذیر نیست من که امتحان کردم نشد عمرادوباره امتحان کنم.البته به نظرم بایدگوشه چشمی هم به "زبان شناسی"ومفاهیم و واژه شناسی هم داشت.به نظرم دوست داشتن بین زن ومرد ودوجنس مخالف بیشتربه عشق تعبیرمیشه.چون قراره بین این دو خلوص وصداقت محض وپایداری درکنار دوس داشتن باشه.پس میشه با این دوس داشتن خاص یا خاص دوس داشتن کسی،زندگی شیرینی روتجربه کردبه شرطی که دوطرفه باشه وبه چشم وظیفه بهش نگاه نکنی،از دلت بجوشه وعقلت هم تائیدکنه.کسی رو دوس داشت که ازنظرما متفاوته،خلق وخوش با ماجور درمیادو... به نظرمن این دیدگاه سالمترهست وبیشترقابل اجراست.به نظرم میتونی کسی رو دوباره دوس داشته باشی واحساس خوبی روتجربه کنی ولی چون اخیراجدی موردش پیش نیومده فکرمیکنی بی حس شدی.چون دوس داشتن هم مراحلی داره اول عقلت تشخیص هایی میده بعد تفکروتمرکز داری روش بعدش قلبت باورش میکنه وبهش احساس وعلاقه پیدامیکنی
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    Pooh (چهارشنبه 13 آذر 92)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    سلام.
    ببین من سوالت رو درست متوجه شدم؟ :

    همسرت قراره با یه ربات ازدواج کنه؟
    سوالت اینه که یه ربات میتونه یه مرد رو خوشبخت کنه؟
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  8. کاربر روبرو از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده است .

    Pooh (چهارشنبه 13 آذر 92)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 تیر 97 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-06
    محل سکونت
    زیر اسمان خدا
    نوشته ها
    203
    امتیاز
    5,485
    سطح
    47
    Points: 5,485, Level: 47
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 294 در 130 پست

    Rep Power
    33
    Array
    پوه عزیز معذرت می‌خوام که در تاپیکت پست نامربوط میزارم فقط خواستم بگم آقایِ ammin واقعاً خوشحالم از بازگشتتون به همدردی

  10. 2 کاربر از پست مفید yektaye tanha تشکرکرده اند .

    ammin (چهارشنبه 13 آذر 92), Pooh (چهارشنبه 13 آذر 92)

  11. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,370 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yektaye tanha نمایش پست ها
    پوه عزیز معذرت می‌خوام که در تاپیکت پست نامربوط میزارم فقط خواستم بگم آقایِ ammin واقعاً خوشحالم از بازگشتتون به همدردی
    سلام خانم yektay tanha ازلطفت سپاسگزارم.منم خوشحال شدم ازحضورشما همچنین ازشما بخاطرمقالات خوبی که توی سایت گذاشتیدتشکرمیکنم.امیدوارم روزبروزمشکلات همه دوستان کمتربشه.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  12. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    Pooh (چهارشنبه 13 آذر 92)

  13. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    سلام خانم پوه.حالت چطوره.منم مشکل عاطفی درگذشته داشتم.شدیدبود بحرانی شدو تموم.شایداثراتش باشه.اما نمیدونم تعریف ت ازعشق چیه اینکه یک حس آتشین به کسی داشتن؟اگه اینه خودت بهترازمن میدونی که بیفایدست هم علم اینو میگه(فصل آخرکتاب روانشناسی اجتماعی؛الیوت ارونسون) هم معانی کتاب آسمانی چیز دیگست.وجعلنا بینکم مودة ورحمة.(وبین شما دوستی ومهربانی قرارداد)که معادل همون علاقه ودوس داشتن درعرف وزبان عامیانه خودمونه.بنابراین با این تعریف من میگم بدون عشق میشه زندگی بهتری داشت(به هرکه دوست ترمیداری بچشان دوست داشتن ازعشق برتر)به نظرم عشق باتعریف آنچنانی ،مال کتاب قصه هاست توی واقعیت امکانپذیر نیست من که امتحان کردم نشد عمرادوباره امتحان کنم.البته به نظرم بایدگوشه چشمی هم به "زبان شناسی"ومفاهیم و واژه شناسی هم داشت.به نظرم دوست داشتن بین زن ومرد ودوجنس مخالف بیشتربه عشق تعبیرمیشه.چون قراره بین این دو خلوص وصداقت محض وپایداری درکنار دوس داشتن باشه.پس میشه با این دوس داشتن خاص یا خاص دوس داشتن کسی،زندگی شیرینی روتجربه کردبه شرطی که دوطرفه باشه وبه چشم وظیفه بهش نگاه نکنی،از دلت بجوشه وعقلت هم تائیدکنه.کسی رو دوس داشت که ازنظرما متفاوته،خلق وخوش با ماجور درمیادو... به نظرمن این دیدگاه سالمترهست وبیشترقابل اجراست.به نظرم میتونی کسی رو دوباره دوس داشته باشی واحساس خوبی روتجربه کنی ولی چون اخیراجدی موردش پیش نیومده فکرمیکنی بی حس شدی.چون دوس داشتن هم مراحلی داره اول عقلت تشخیص هایی میده بعد تفکروتمرکز داری روش بعدش قلبت باورش میکنه وبهش احساس وعلاقه پیدامیکنی
    سلام.
    آقای ammin از حضور مجدد شما در تالار بسیار خوشحالم. و ممنونم که باز هم قابل دونستید و برای من پست گذاشتید.

    راستش عشقی که من در گذشته ام تجربه کردم تعریفی مثل همان قسمت از صحبتهای شما که پررنگش کرده ام داشت. اما خب آدم ناخودآگاه وقتی یک راهی به شکست نجر میشه به نظرش میاد اون راه اشتباه بوده ونباید تکرارش کنه. خب من هم از اون عشق ترسیده شده ام. و نمیخوام تکرار بشه.

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 اسفند 97 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1392-3-30
    نوشته ها
    167
    امتیاز
    5,346
    سطح
    46
    Points: 5,346, Level: 46
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 194 در 95 پست

    Rep Power
    27
    Array

  15. کاربر روبرو از پست مفید farshidnaji تشکرکرده است .

    Pooh (چهارشنبه 13 آذر 92)

  16. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    راستش در عشق تعاریفی کلی نیشه. مثلا در تاپیک " تفاوت عشق و هوس در ارتباط دختر و پسر" به نظرم خیلی کلی گویی کرده و توضیحاتی سطحی داده.

    من نمیدونم عشق چیه؟نمیدونم هم دوست داشتن چیه؟اما به نظرم لازمه آدم یه احساس خاص به طرف مقابلش داشته باشه.یه احساس متفاوت از احساسی که به دیگران داره. منظورم عشق آتشین نیست. و البته منظورم هم این نیست که فقط میل جنسی به طرف مقابل داشته باشه.بلکه منظورم یک جور حسی است که انسان از وجود و حضور طرف مقابل احساس آرامش و رضایت کنه. با دیدنش و با حضورش ، و حتی اگر کیلومترها فاصله بینشون باشه با حتی فقط احساس داشتن او ، احساس آرامش کنه.و دلش بخواد برای طرف مقابلش هر کاری که در توانشه بکنه. و از انجام این کارها برای او، احساس گستردگی در قلب و روحش کنه و آگاهانه تمایل داشته باشه این عشق رو رشد بده و در هر لحظه خلقش کنه و هر لحظه عمیق ترش کنه. و این عشق باعث رشد معنوی او هم بشه و او رو به سمت عشق ورزیدن به تمام هستی سوق بده. که به نظرم اگه هر دو طرف هدفشون همین عشق دادن به طرف مقابل و رشد و گسترش و عمیتر کردن عشقشون باشه و از خودخواهی و غرور خالی بشن و هر دو طرف هدفش خوشبخت کردن طرف مقابلش باشه و هر دو یک هدف مشترک و افق دید مشترکی داشته باشن که بتونن یک مسیر روشن رو تعریف کنند برای همراهی هم تا آخر عمرشون و از طرفی هم با وجود صمیمیت بین دو طرف، احترام و حریم ها حفظ بشه و به فردیت همدیگه هم احترام بذارن، این عشق میتونه رشد کنه.

    خب من دقیقا چنین اچیزی رو قبلا تجربه کرده بودم. حالا نمیدونم چیزی که گفتم عشقه یا دوست دشتن یا عشق آتشین یا هوس یا هر چیز دیگه. من چیزی رو که توصیف کردم تجربه کردم و شکست خورد.در کمال ناباوری من از اینکه مگه کجاش اشتباه بود که این اتفاق افتاد؟
    من اگه با یکی دوست شده بودم. اگه میدونستم عاشق پول یا قیافه شده ام اگر میدونستم میل جنسیم هدایتم میکرده اگر اون تجربه ام منو به سمت انسان بهتری شدن پیش نبرده بود، و....میگفتم دندم نرم. این شکست حقم بود. اما هیچ کدوم از این اگه ها برای من اتفاق نیفتاده بود.

    تعریف من از احساس و تجربه ای که قبلا داشتم چیزی بود که گفتم.و فکر میکنم دیگه قادر نیستم تجربه اش کنم...یا شاید هم دیگه جرات تجربه ی مجددش رو ندارم.


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.