به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 مهر 88 [ 22:36]
    تاریخ عضویت
    1387-6-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,442
    سطح
    36
    Points: 3,442, Level: 36
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    سلام.
    معذرت میخوام بابت مطرح کردن دوباره و همینطور طولانی بودن مطلب.
    اما حرفهایی بود که فکر میکنم هرچقدر کاملتر زده بشه و شناخت شما از من و شرایطم بیشتر بشه شما دوستان بهتر و کاملتر
    میتونید من رو راهنمایی کنید.
    حرفهایی که در مورد خودم میزنم رو بزارید به حساب اینکه میخوام شناخت شما از شرایطم بیشتر بشه . .
    میخوام جوابی که میگیرم دقیق تر بشه (امیدوارم بحساب چیز دیگری نزارید ).
    21 سالمه و دانشجو (پسر) .
    در کل آدم ایده آلگرا و همینطور تا حدود زیادی احساسی هستم تا حدی که شعر هم میگم . در خیلی زمینه ها هم
    موفق بودم و به سراغ خیلی چیزها رفتم . ادم فعالی هستم در عین اینکه بخاطر احساسی بودنم یک نیمه افسرده
    هم دارم .
    من خیلی وقته همیشه مثل یه جنگ درونی در خودم خواستم تغییراتی بدم .
    با تمرین و هرچیز دیگه...
    ترس از صحبت کردن داشتم و خجالتی بودم و از محیطهای جدید میترسیدم...اما با تمرین خیلی بهتر شد و ادبیات
    گفتاریم رو تونستم اصلاح کنم . اتفاقا از ورود به محیطهای جدید الان استقبال میکنم .
    تونستم همیشه با تمرین خیلی از مشکلات و ضعفهام رو تا حدود زیادی برطرف کنم.نمیگم کافیه و من همیشه در حال تمرینم شاید .
    همیشه سعی کردم خصوصیات منفی رو از خودم دور کنم .واسه همینه که میگم شاید خیلی ایده آلگرام و دوست دارم
    اگر شرایط هم مثبت نیست اما من به اوج مثبت برسونمش بطور مثال در شهری که من درس میخونم شرایط بشدت
    بده طوریکه اکثر دانشجوها از وضعیت دانشگاه ناامید شدند اما من بهمراهی دوستانم داریم تلاش میکنیم این روحیه رو
    گسترش بدیم که این ما هستیم که باید شرایط رو تغییر بدیم (یک روحیه انتقادی هم دارم )
    خیلی از خصوصیاتم رو همینجوری در خودم پرورش دادم .
    ادبیات گفتاریم ضعیف بود اما با تمرین بهترش کردم . حتی همین باعث شد به سمت ادبیات گرایش پیدا کنم و هم
    نوشتارم قوی تر شد و هم با توجه به احساسی بودنم به سمت ترانه رفتم .
    حتی برای آینده شغلیم در همین چند سال بستر لازم رو ایجاد کردم با اینکه میدونم از صفر باید شروع کنم اما ایمان دارم که میتونم خیلی وضعیتم بهتر بشه .
    از اینها بگذریم .
    در پست قبل هم گفتم که به یکی از همکلاسیهام علاقه پیدا کردم چون رفتارش خیلی متین , با وقار و بنظرم پاک
    بود . بارها با خودم کلنجار رفتم که شاید اشتباه کنم و بهتره فراموش کنم اما نتونستم فراموشش کنم .
    تا اینکه به خودش گفتم و البته شاید خیلی کوتاه و مختصر .
    قصدم هم شناخت بیشتر بود برای ازدواج اما به خودش هم گفتم ازدواج شرایطی لازم داره که من الان ندارم .
    هم از نظر مالی و هم رسیدن به سنی برای پذیرش مسئولیتها و مشکلات .
    من فکر نمیکنم تا 4 یا 5 سال دیگه بتونم شرایط ازدواجو داشته باشم چون هم باید به بلوغ شخصیتی رسید برای
    پذیرش مسئولیتها و هم میخوام اینقدر قدرت مالی داشته باشم که وابسته به هیچکس نباشم .
    البته ایشون هم جواب صریحی به من نداد و گفت که باید شناختمون بشتر بشه و بعدا جواب خواهد داد(همون جوابی
    که ازایاشون انتظار داشتم و میدونستم که دختر ساده نگری نیست ) .
    میدونم که علاقه واقعی از روی شناخت بدست میاد . شاید این علاقه کوچیک که با شناخت کمی بوجود اومده خوب
    باشه اما زندگی واقعی نیاز به پیدا کردن روحیات مشترک داره .
    دنیا برام شده پر از تردید .
    دوست داشتنی که نمیخوام چشممو روی حقیقتها ببنده .اگه نقطه مشترکی توی روحیات طرفین نباشه تو زندگی و
    آینده دچار مشکل خواهیم شد .
    حالا میخوام قبل از هرچیزی یا جوابی از سوی ایشون , حرفهایی رو قبلش بهش بزنم .
    نمیدونم شاید اینکه همون اول کار چنین چیزی رو به طرف مقابل بگی اشتباه باشه اما من میخوام بدونه ته دل من چی
    میگذره . من رو با پسرایی که از روی هوا و هوس دنبال این و اون هستن اشتباه نگیره .
    شاید اشتباه باشه گفتنش قبل از اینکه حتی نمیدونم نظرش چیه .
    من از روز اول هم این خواستم بوده :
    نمیخوام بخاطر من , اون تو شرایطی قرار بگیره که حتی ذره ای اضطراب یا استرس براش پیش بیاد چه برسه به
    مشکلات بزرگتر.
    نمیدونم دوست ندارم مثل یه غریبه وارد زندگیش بشم که بهردلیل براش لحظات پراظطرابی رو رقم بزنم . دوست دارم
    مثل همیشه آرامشی که داره همراش باشه .
    میترسم احساس قلبی من , اون رو توی این راه که بستری از احساس داره (و میخوام رنگ منطق و عقل هم
    بهش بدم و از روی شناخت باشه) بکشونه اما این باعث هر احساس یا اتفاق یا هرچیز نامطلوبی بشه برای اون . نمیخوام اگر احساس امنیتی داره من باعث
    برهم زدنش بشم .
    این بزرگترین چیزی هست که من میخوام اگر حتی رابطه ای (کاملا محدود و قابل احترام برای طرفین نه رفتاری که مثل
    دوست دختر دوست پسری باشه)باشه اما توی اون باشه .ارامش اون بزرگترین خواسته من هست .
    نمیدونم با این اوصاف اصلا رابطه ای باشه یا نه . منظورم از رابطه یه رابطه محدود هست برای شناخت از هم . اگرچه
    میدونم وقتی رابطه ای هم باشه دلبستگی ممکنه بوجود میاد ...اما من میخوام این دلبستگی با شناخت بیشتر بشه
    نمیدونم نظر ایشون چیه .
    بطور مثال من فقط با حسی که داشتم دفتری پر از ترانه گفتم و تصمیم داشتم به ایشون بدم اما بعد پشیمون شدم .
    چون دوست ندارم مثل یه شیب احساسی باشم برای ایشون . میخوام اگر علاقه ای در ایشون پیدا میشه نسبت به
    من بخاطر خصوصیات رفتاری و روحی من باشه .بعدها هم میشه این هدیه قلبی رو به ایشون داد.
    گفتم که بخاطر اینکه باید به یک استقلال مالی و هم بنوعی پیدا کردن شرایط حداقل 4-5 سالی رو باید صبر کردکه
    مصادف میشه با دورانی که امیدوارم دوره کارشناسی ارشد رو بگذرونم (تازه بعد این یکی دوسال , به سدی بنام
    سربازی برمیخورم).
    دوست دارم اگر تعهد , دلبستگی و هرچیز دیگه ای بین ما هست از روی واقعیات و روحیات مشترک و یه عشق پاک
    باشه . من تقریبا 3 ماهی هست که ایشون رو ندیدم. قبلش هم رابطه ای نبوده و فقط یک همکلاسی بودیم .
    و حالا یک موضوع پر از تردید ..این شناخت از خصوصیات روحی و رفتاری رو چجوری میشه بدست آورد ...
    به خودم میگم شاید بهتر باشه همون همکلاسی بمونیم و اصلا بهش فکر نکنیم و من هم این عشقو ته دلم نگه دارم
    تا وقتی وقتش برسه اما دوست ندارم بخاطر اینکه فرصت شناختی مهیا نشده بینمون , اون رو از دست بدم . از یه طرف
    هم دوست دارم رابطه ای باشه برای اینکه شناخت هردومون از هم بیشتر بشه .
    این دلبستگی هم مثل یه جذبه باعث میشه نتونم خیلی بی تفاوت باشم .
    سوالم اینه آیا اصلا گفتن اینها به طرف مقابلم درسته یا نه . چون میدونم کمتر کسی هست که این چیزها رو همون
    اول کار به طرف مقابلش بگه .میترسم اینها باعث بشه یه نوع پیش داوری در مورد نظر خودش براش بوجود بیاره .
    میخوام جوابی که میده دقیقا از ته دل و از روی منطق و شناخت باشه .
    و آیا یک رابطه محدود برای شناخت با توجه به شرایط من درسته ...
    ممنون میشم اگر مشاوران عزیز و دیگر دوستان من رو راهنمایی کنند.به کمک شما عزیزان بسیار احتیاج دارم.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 87 [ 03:21]
    تاریخ عضویت
    1387-5-20
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,397
    سطح
    36
    Points: 3,397, Level: 36
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    سلام .به نظر من وجود یه رابطه محدود بین شما برای شناخت هم حق شماست البته به شرط اینکه این رابطه زیر نظر خانواده هر دو طرف باشه.موفق باشید

  3. کاربر روبرو از پست مفید hasti ma تشکرکرده است .

    hasti ma (یکشنبه 10 شهریور 87)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 فروردین 90 [ 01:59]
    تاریخ عضویت
    1387-5-31
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    3,625
    سطح
    37
    Points: 3,625, Level: 37
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    سلام

    به نظر من خانوم ها در این موارد خیلی زود تو رویا میرن و شما باید قبل از اینکه ایشون تو رویاهاشون زندگی با شما رو بسازند این مطلب ها رو بهشون بگید.
    شکل رابطه تون هم کاملا به دست شماست . شما میتونید یکی دو جلسه با ایشون صحبت کنید و تمام حرف هاتون رو به ایشون بزنید. تاکید میکنم که یکی دو جلسه بیشتر نشه چون اگه بیشتر بشه به یک عادت تبدیل میشه و این میتونه خطرناک باشه . و تو این یکی دوجلسه تمام مطالب رو به ایشون بگید. و حتی الامکان هیچ رابطه دیگه ای جز کلاس درس باهم نداشته باشید ( مثل تماس تلفنی و ایمیل و ...) تا این چند سال راحت تر بگذره و بتونید روی صحبت هایی که توی اون جلسات باهم داشتید فکر کنید.

  5. کاربر روبرو از پست مفید jentelman_hz تشکرکرده است .

    jentelman_hz (یکشنبه 10 شهریور 87)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 مهر 88 [ 22:36]
    تاریخ عضویت
    1387-6-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,442
    سطح
    36
    Points: 3,442, Level: 36
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    مرسی از دوستان بخاطر راهنماییشون .
    اما من هنوز در نقطه اولی که بودم هستم .
    متاسفانه حداقل با توجه به خصوصیات خانواده خودم امکان آشنایی من و ایشون زیر نظر خانواده مهیا نیست نه اینکه خانوادم مذهبی خشک باشند اما سنتی فکر میکنند در مورد خصوصا ازدواج و همه چیز باید در همون یکی دو جلسه خواستگاری و ... تموم بشه !
    ضمن اینکه گفتم به این واقفم که من هنوز شرایط رو ندارم و گفتن به خانواده تنها مشکلات رو بیشتر خواهد کرد .
    و یک نکته که در مورد خودم فکر میکنم که نمیدونم اسمشو عقلانی فکر کردن بزارم یا ترس بخاطر ایده آلگرایی: بنظرم بخاطر این ایده آلی فکر کردن میخوام همه چیز در اوج مثبت باشه و این باعث میشه تردید در من در مورد هر مساله این دوست داشتن بوجود بیاد ...
    یجور سخت گیری در مورد مساله . یجور شاید ترس از اینکه نهایت این رابطه شاید شکست باشه و با اینکه من ایشون رو خیلی دوست دارم اما این مساله باعث ترس من از شروع این رابطه میشه .
    مقاله ای خوندم در همین سایت در این مورد که افراد ایده آلگرا در مورد تعارضاتی که تو زندگیشون پیش میاد حالت ارتجاعی پیدا میکنند ..در مورد من هم فکر میکنم همینجوریه .
    از یک طرف من ایشون رو دوست دارم و این بنوعی یجور جذبه هست برای شناخت بیشتر هم من از ایشون و هم ایشون از من . از یه طرف ترس از شکستهای احتمالی یجور دافعه هست در وجود من اون هم با توجه به خوندن تاپیکهای دیگر
    البته من در مورد روابط اینجوری در مورد دیگران هم سرانجام خوبش رو شاهد بودم و هم سرانجام بد و شکستش رو .
    نمیدونم شاید بهتر باشه من این دوست داشتنو مثل یه آتیش کوچیک تو دلم نگه دارم و هیچ وقت نزارم رشد کنه . شاید چند سال دیگه فرصت مهیا بشه اگر تا اون موقع دیر نشده باشه .
    البته من ایشون رو دوست دارم با اینکه شاید خودشون هم خیلی ندونند اما تو زندگیم مثل یه نیاز میمونه . حتی همینکه توی دانشگاه می بینمش من رو آروم میکنه .
    اونقدر این تاپیکها رو خوندم و اونقدر رفتارهای دیگران رو در این روابط دیدم که در مورد همه چیز پر از شک و تردیدم ...اما یک چیز رو میدونم این دوست داشتن یخلی برام باارزش و پاک هست .چون عشق پاک هست
    دنیا فقط برام شده تردید...تردید و بس.

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    582
    امتیاز
    6,583
    سطح
    53
    Points: 6,583, Level: 53
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 574 در 212 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    سلام.
    اگه ما بخواهيم اسم عشقي رو پاك و الهي بگذاريم و بعد بگيم ترديد داريم يه جاي كار ميلنگه!يا ما هنوز به خودمون يا طرف مقابلمون يا خداي خودمون! بي اعتماديم.ميشه وقتي همه چيز را خيلي واضح و منطقي توضيح داد و نتيجه رو به خدا سپرد وقتي ميشه به شعور طرف مقابل احترام گذاشت و براي آينده اي كه توش يه نقشي رو هم ميتونيم به اون بديم به جاي پيش داوري و اما و اگر به يه تصوير درستي از واقعيت رسيد چرا اينهمه ترديد!؟!
    شما گفتيد همه چيز را با تمرين در خودتان ايجاد كردين پس اول ترديد را در خودتان كنار بگذاريد و با شخصيت واقعي طرفتون آشنائي لازم رو پيدا كنيد وبعد از اطمينان از اينكه اين همونه بهش اعتماد كنيد و به خدا توكل داشته باشيد.
    موفق باشيد!
    در ضمن هر كسي يه راهي داره و شكستهاي ديگران باعث نميشه كه ما هم حتما" به دليل تشابه با شكست مواجه بشيم.

  8. کاربر روبرو از پست مفید niloofar 25 تشکرکرده است .

    niloofar 25 (یکشنبه 10 شهریور 87)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 فروردین 91 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1387-1-09
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    4,552
    سطح
    43
    Points: 4,552, Level: 43
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    174

    تشکرشده 197 در 81 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    خدایا ما جوونا رو تنها نذار.تنهایی از ان توست و شایسته توست

  10. کاربر روبرو از پست مفید a_b تشکرکرده است .

    a_b (یکشنبه 10 شهریور 87)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 مهر 88 [ 22:36]
    تاریخ عضویت
    1387-6-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,442
    سطح
    36
    Points: 3,442, Level: 36
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    من نسبت به این دوست داشتن ذره ای تردید ندارم ...این دوست داشتن رو خیلی پاک و باارزش میدونم . من خودم رو نسبت به این دوست داشتن و ایشون متعهد میدونم .
    نظر ایشون رو که مسلما جویا خواهم شد هم برام خیلی خیلی مهمه .
    واسه همین هم گفتم من هنوز تردید دارم در مورد اینکه رابطه ای باشه یا خیر...
    میترسم اگر در مورد اینها به ایشون حرفی بزنم در نظر و جوابی که خواهند داد تاثیری بزاره در حالیکه من میخوام دقیقا نظرشون رو از ته دل بگن .
    این یک سوی قضیه اما در مورد خودم :
    رفتار من در قبال این دوست داشتن چگونه باشه ..این نقطه آغاز تردید ماجراست .
    اگر بخوام نتیجه نهایی که در تاپیکهای قبل هست رو در مورد خودم عنوان کنم این میشه : بهتره که با توجه به شرایطم اصلا حتی بهش فکر نکنم ...یجور فراموشی تا چند سال .
    رابطه ای نباشه حتی از نوع محدود وبا حفظ حریمها ...
    بقول جناب سنگ تراشان در تنور احساسات ندمم . مسلما اگر آشنایی باشه و شناخت بیشتر بشه ممکنه این علاقه بیشتر بشه ممکنه هم کمتر . اما به توصیه جناب سنگ تراشان بهتره در تنور احساسات ندمیم ...
    به من حق بدید که تردید داشته باشم در مورد اینکه این وسط چه کنم . اما واقعا باور کنید نمیتونم نسبت به ایشون خیلی راحت و بی تفاوت باشم تا چند سال ...

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 87 [ 03:21]
    تاریخ عضویت
    1387-5-20
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,397
    سطح
    36
    Points: 3,397, Level: 36
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    شما مطمینید که تا چند سال دیگه ایشون برای شما صبر میکنه؟بعدا بخاطر از دست دادنش پشیمون نمی شید؟ حتی ایشون ممکنه بخاطر شما موقیتهای بعدیشو از دست بده و بعد اگر شما پشیمون شدی چی؟؟

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 مهر 88 [ 22:36]
    تاریخ عضویت
    1387-6-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,442
    سطح
    36
    Points: 3,442, Level: 36
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    دقیقا یکی از دغدغه های من همینه ...بهمین دلیل هم میخوام شناختی بینمون باشه . که اگر علاقه ای هست از روی شناخت باشه. اون موقع صبر کردن ارزش داره . میخوام اگر بالفرض کسی رو رد میکنه واقعا در من چیزی دیده باشه که من رو انتخاب کرده ...
    من هم میخوام اگر انتخابی کردم با شناخت پایه های این علاقه رو محکم تر کنم ...

  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 مهر 88 [ 22:36]
    تاریخ عضویت
    1387-6-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,442
    سطح
    36
    Points: 3,442, Level: 36
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک و راهنمایی شما عزیزان...آیا درست است ؟

    سلام دوباره به همه دوستان و مدیران عزیز همدردی .
    راستش تصمیم رو گرفتم . خیلی فکر کردم .
    نمیخوام این احساس قلبی , باعث نادیده گرفتن خیلی چیزا بشه .
    من ایشون رو دوست دارم و بهمین خاطر هم نمیخوام کوچکترین ناراحتی براش پیش بیاد . بهمین دلیل هم فکر میکنم بهتره که رابطه ای بینمون نباشه. ایشون فرصتهای زیادتری در این چند سال خواهد داشت که بهش حق میدم هر انتخابی کنه . اگر هم انتخابی نباشه شاید همین که همکلاسی هستیم در این چند سال بمرور شناختمون رو هرچند اندک بیشتر کنه .
    درسته که من نسبت به ایشون ابراز علاقه کردم و دلیلم رو هم گفتم و گفتم که میدونم شرایط ازدواج رو ندارم .اما بهتر میدونم که به ایشون هم بگم که بهتره حداقل من صبر کنم .
    ایشون دختر پاک و محترم و برای من باارزشی هست .
    این دوست داشتن هم برام پاکه و شعار هم نمیدم . اونقدر ارزش داره این احساس که دست به هرکاری نزنم . اینجوری هردومون در آرامش بیشتری هستیم اگرچه این دوست داشتن مثل یه آتیش تو وجودمه اما شاید زمان بگذره و تا اون موقع شاید من هم بتونم به شرایطی که میخوام برسم (اگرچه بسیار سخته و طول میکشه ) و اون موقع اگر فرصتی باقی مونده باشه اقدام کنم .
    متاسفانه همیشه شرایط اون چیزی نیست که ما میخوایم .
    متاسفانه شرایط من هم طوری است که برای رسیدن به شرایط مطلوبم راه بسیار طولانی دارم ( 5-6 سال دیگه) . از سختیهاش نمیترسم و در خودم پتانسیل بالایی می بینم اما از طولانی بودنش چرا...
    شاید این طولانی بودن موجب از دست دادن ایشون بشه اما چاره ای نیست ...
    بنظر شما تصمیمم تا چه حد درسته . بهتر نیست همین ها رو به ایشون هم بگم ؟
    یا اینکه قبل از گفتن اینها نظرش رو بدونم ؟


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  2. ترس از دست دادن عزیزانم دیوانه ام کرده.(آقای sci لطفا کمک کنید)
    توسط shabe niloofari در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: شنبه 30 شهریور 92, 11:08
  3. نگران از دست دادن عزیزانم هستم.
    توسط sisili در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: جمعه 17 شهریور 91, 01:37
  4. ترس از دست دادن عزیزانم
    توسط Bita mahdavi در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 اسفند 90, 11:40
  5. +درخواست کمک و همیاری از همه عزیزان
    توسط SaMaN HAMDARDI در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 بهمن 88, 09:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.