سلام.<br>من 2سال و سه ماهه که با پسری دوستم.هیچ مشکل جدی ای تو رابطمون نبوده و نیست و هر دو از روی عقل و منطق همدیگه رو انتخاب کردیم و بعد عاشق شدیم<br>از همه ی زندگی هم خبر داریم و تو همه چی با هم مشورت می کنیم.برنامه داریم واسه ایندمون و الان تو مرحله ی معرفیش به پدرم هستیم.<br>ضمنا رابطه ی کامل داشتیم حدود 6 ماهه.بعد از اون من یه دوره ی سردی شدیدو گذروندم که می خواستم ترکش کنم ولی کم کم بهتر شدم و دوباره با هم خوشبخت بودیم.ولی حالا چند روزه که به شدت سرد شده.<br>مایل به اتمام رابطه نیست.نمی تونه تصور کنه که با افراد دیگه ای باشیم.میگه حوصله ی عشق و عاشقی نداره و ازم یکم فرصت خواسته و خواسته ازش فاصله بگیرم.<br>نگرانم.می گه هنوز دوسم داره و عاشقمه ولی مگه میشه؟خیلی حالم خرابه.با توجه به کم بودن سنمون.هردو 21 ساله ایم.و همسن بودنمون می ترسم پشیمون شده باشه از تعهدی که داده.<br>من می دونم اشکالم تو رابطه این بوده که زیادی محدودش کردم.انحصار طلبی وحشتناکی دارم.نمی تونم وقتی کنارم نیست از زندگیم لذت ببرم و این باعث شده اون از بودن با دوستاش و خوش گذروندن عذاب وجدان بگیره.خودم با خانوادم مسافرت نرفتم و همین توقع رو از اونم داشتم و امروز متوجه شدم چقدر اذیت شده از این موضوع.<br>حالا نمی دونم چکار کنم.اونم خیلی ایرادا تو رابطه داشته و من ناخوداگاه همیشه به خودم میگفتم اون این همه اشتباه کرده و من بخشیدم حق نداره واسه این چیزا ناراحت بشه ولی خب ادما اینجوری کار نمی کنن.<br>تموم کردن با این ادم برای من ینی گذشتن از تمام برنامه های مالی و کاریم.ینی دو سال زحمت برباد رفته.انقدر تو زندگی من بزرگه که حذفش احتمالا چند ماهی از زندگی عقبم میندازه و الان تو موقعیتی نیستم که بتونم عقب بیفتم.علاوه بر این ما 24/7 با هم بودیم و تمام روزای من خالی میشه یهو اگر بره.خیلی سردرگمم.<br>خواهش می کنم کمکم کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)