من 22 سالم هست الان هم سال اخر لیسانس هستم.
احسان عزیز ممنون از حرفات بالاخره یک نفرکار من رو تایید کرد.البته این رو اضافه کنم که استادم پیام هاش در حد پیام های عرفانی و جملات قصار بود نه بیشتر.وخانواده اش هم تو شهرستان زندگی میکردند کلا چون ازلحاظ سنی اختلاف زیادی با دانشجوها نداشت مثل برادر میموند برای دانشجوهاش ماهم اولین دانشجوهاش بودیم تو کلاس که بعضی اوقات بحث راه می انداخت در مورد فواید احکام دین و اینجور چیزها صحبت میکرد.درمورد میل به ادامه تحصیل من دقیقا هم مادری و هم همسری رو و هم شغل رو مدنظر قرار دادم.ازنظر من خانمی که بیشتر تو اجتماع باشه و از لحاظ تحصیلی هم تورده های بالایی قرار بگیره(البته هم از لحاظ فکری هم علمی) نسبت به تربیت فرزندانش اطلاعات بیشتری داره و برای همسر خوب بودن هم بهتره.چون اطلاعات به روزتری از طرز برخورد با خانواده اش دارد.(البته بی احترامی به خانمهای دیگه نشه این نظرات در مورد خودم هست چون اگه قرار باشه ادامه تحصیل ندم میشم یه ادمی که کل روزش رو تو خونه میگذرونه واز جامعه اش خبرنداره).ازلحاظ شغلی هم چون رشته ی من یکم پسرونه است(البته من اصلا این رو قبول ندارم)یه دختر باید توی این رشته هم از لحاظ فنی هم تحصیلی بالا باشه تا حرفی برای گفتن داشته باشه.
مهستی عزیزم از راهنماییت خیلی ممنونم سعی میکنم همین الان یه معیارهام امتیاز بدم.
مشکل اساسی من اینه که به شدت از تنهایی بدم میاد و از طرفی هم خانواده ام بهم فشار میارن که با این طرز فکر تمام فرستهام رو از دست میدم به خاطر همین خیلی استرس گرفتم و احساس میکنم معیارهام خوب نیستن درحالی که خیلی روی اونها حساسم.
جاثیه عزیز و بقیه ی دوستان همدردی لطفا شماهم راهنماییم کنید...
علاقه مندی ها (Bookmarks)