سلام دوستان، واقعا تو کلاسایی که درس می دم چه مسائلی مطرح میشه. با این همه مطالعاتم می مونم توش
امروز داشتم انگیزها و دلایل غلط ازدواج رو تو کلاس مطرح می کردم که یکی از این انگیزه ها احساس گناه بود. یعنی اینکه شما با کسی رابطه دوستی داشته باشی اما متوجه شی که کیس مناسبی برای ازدواج نیست. ولی بخاطر احساس وجدان درد بخای با هاش ازدواج کنی.....
چند تا از شاگردام گفتن: که ما تو رابطمون با دوست پسرامون به این نتیجه رسیدیدم که کیس خوبی نیستن برا ازدواج . اما اونا تاکید شدید به ازدواج با مادارن ما نمی تونیم بپذیریمشون.
چطور باید اونا رو از سر خودمون وا بکنیم؟
منم موندم تو جواب بهشون گفتم خودتون بگین بدرد هم نمی خورین گفتن قبول نمی کنن. گفتم خونواده ها گفتن نمیشه پوستمونو می کنن. گفتم به خاستگار جدیدتون بگین که رابطه ی دوستی داشتین گفتن عمرا اگه بگیم. اگه هم ازدواج کنیم بلایی سر همسرمون میارن . نمی دونم به نظر شما چکار کنن؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)