سلام من تازه عضو شدم ی مشکل داشتم که میخواستم شما دوستان راهنماییم کنید.29 سالمه و مطلقه.حدود 1/5 سال پیش پسر یکی از فامیل از من خواستگاری کرد،با توجه به شرایط من و اینکه من 5 سال ازش بزرگتر بودم مخالفت کردم که پس از صحبت و شنیدن نظراتش به ازدواج با او راضی شدم و نامزد شدیم.عاشق هم هستیم و در کنار هم شاد هستیم.مشکل مهم و اساسی در این مدت نداشتیم جز حساس بودن او به جواب دادن سریع زنگ وپیام که باعث شد چند باری دلخوری پیش بیاد،یا تو ناراحتی ی حرفی زدیم که طرف مقابل هم ناراحت بشه!که اونم سریع رفع میکردیم،نمیذاشتیم تو دلخوری و قهر بمونیم تا حدود یک ماه پیش که دوباره این مشکل پیش اومد.بعدش من عذرخواهی کردم اما قبول نکرد و بعد چند روز هم ساز جدایی رو زد،هرچی باهاش صحبت کردم و گفتم مشکل ما بخاطر دلتنگی و دور از هم بودنه بعد ازدواج دیگه این مشکلا نیست و با علاقه شدیدی هم که بینمون بوجود اومده حرف خودش رو میزنه و قانع نمیشه!میگه ما بعد ازدواج هم به مشکل برمیخوریم و...تحمل جدایی و دوری ازش رو ندارم!نمیدونم بازم برای نرم کردن دلش و برگردوندن عشقمون تلاش کنم یا واقعا بهم بزنیم همه چیزو؟تورو خدا راهنماییم کنید.سرگردونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)