سلام. من سی سالمه و در افسردگی شدید به سر میبرم. باورم نمیشد آینده ام اینجوری بشه. تمام هم سن و سالیام تو خانواده و فامیل و دوستام مقاطع عالی تحصیلی رو گذروندند و دارند کار میکنند و موفقند. اما فقط من، هیچی. همش احساس بی ارزش بودن دارم و زجر میکشم. چند سال کنکور ارشد دادم قبول نشدم و بعدم چند سال دنبال کارگشتم و پیدا نکردم . الان تو شرایطی هستم که میدونم اگه خودم بیشتر تو رشته ام کارکنم و تجربه ام رو بالا ببرم می تونم کارپبداکنم ، اما انگار دیگه انگیزه ندارم و کلا دلزده شدم و دلم به هیچکاری نمیره. درضمن احساس میکنم فرصت پیشرفتم تموم شده چون باید کمکم مادر بشم. حداقل تا 4 سال باید خودم بچه رو مراقبت کنمچونکسی رو ندارم مواظبش باشه. بعد 4 سال هم که دیگهکسی به یه خانم بچه دار بدون سابقه کار نمیده. یه جورایی از زندگی سیر شدم و می خوام فقط همه چیز تموم بشه.حوصله هیچکس و هیچکاری رو ندارم... یه فرشته نجات به من بگه چیکارکنم.دوست دارم واسه کمتر نبودن از اطرافیانم تا چهار سال آینده هم ارشدم رو بگیرم هم تافل رو هم کارپیدا کنم. اما نمیتونم شروع کنم و بارها شروع کردم و همون اول راه خسته شدم و ایستادم
علاقه مندی ها (Bookmarks)