به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,630
    سطح
    23
    Points: 1,630, Level: 23
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 37 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New 1 کمک !!!!دراین زندگی مثلامشترک بمانم یابروم؟

    سلام دوستان
    میرم سراصل مطلب.من 4سال هست که ازدواج کردم اما اززندگیم راضی نیستم همسرم با اون تصورمن خیلی فرق داره ضعیفه وافکارمون هم زیادباهم جورنیست اکثرزمانمون به بحث ودعواوقهر میگذره ازلحاظ ظاهرهم من بهترم ویک مشکلی هم هست الان من سی سالمه وهمسرم 33سالشه ولی من هنوزنتونستم تصمیم به بچه دارشدن بگیرم.همیشه درشک وتردید جدایی یاماندن هستم نه دل ودلیل کافی براجدایی دارم ونه عشق ودلیل کافی برای ماندن.همین شک ها روحم راداغون کرده وشب وروزم پرازاسترس وترس وناامیدیه
    خواهش میکنم کمکم کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید ستاره قطب تشکرکرده است .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,630
    سطح
    23
    Points: 1,630, Level: 23
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 37 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    لطفا به منم کمک کنید

    - - - Updated - - -

    دیشب تاساعت چهاربیدارموندم تا تاپیکی که ایجادمیکنم رو امروز صبح همه ببینن و کمکم کنن اما انگار باز کسی نیست.توروخداکمک کنین تکلیفموبتونم روشن کنم فشارهای عصبی به جسمم تاثیربدی گذاشته همیشه مریضم یاجاییم دردمیکنه
    ویرایش توسط ستاره قطب : شنبه 27 مهر 92 در ساعت 12:04

  4. کاربر روبرو از پست مفید ستاره قطب تشکرکرده است .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام عزیزم
    خب بیشتر از خودت و همسرت برامون بگو.
    تصور شما از همسر آیندت چی بوده و الان همسرت چه ویژگیهایی داره که اذیتت میکنه؟
    دعواهاتون سر چه مواردیه؟
    آیا همسرت از زندگیتون راضیه؟

  6. 3 کاربر از پست مفید reyhan تشکرکرده اند .

    heaven65 (شنبه 27 مهر 92), جاثیه (جمعه 01 آذر 92), ستاره قطب (سه شنبه 30 مهر 92)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,630
    سطح
    23
    Points: 1,630, Level: 23
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 37 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون ریحان جان
    من به کتاب و موضوعات مختلف فکری وسیاست و ماوراو...علاقه دارم واکثرامطالعه دارم یعنی میخوام اطلاعاتم زیادباشه ودرموردهمه چی بدونم حتی به بحث های این نوع علاقه دارم
    اماشوهرم زیاددربحراین چیزانیست واین مسایل رومزخرف وبیخودی میدونه ویه جورایی زندگی سطحی وروزمره بخوربخواب ودنبال میکنه
    حتی وقتی بحث سیاسی یا ازاین قبیل بحثا توجمع باشه همسرمن اطلاعات چندانی نداره واکثراساکت میمونه کلا اطلاعات عمومی هم خیلی کم داره
    تحصیلاتمون یکیه.
    بادوستاش وخانوادش خیلی خوبه وبگوبخندداره
    یااینکه به بعضی ازخواسته های من اصلااهمیت نمیده وبراش مهم نیست من نیازبه محبت وتوجه زیادی ازطرف اون دارم ولی اون اکثراتوی خونه یا جلوتی وی میخوابه موقعی هم که بخوادبیاد کنارم فقط بخاطر...
    احساس کمبودزیادی دارم مخصوصا وقتی توی دوست وفامیل رفتار مردها باهمسراشونو میبینم واقعابه حال خودم وانتخابم افسوس میخورم
    ازدواجمون هم سنتی بوده

  8. کاربر روبرو از پست مفید ستاره قطب تشکرکرده است .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    سلام

    با این مقدار توضیحاتی ک دادید، نظرم رو میگم

    دوست عزیز، شما با هر کسی ازدواج کنید، بالاخره در تفریحاتتون، علایقتون و خیلی موارد دیگه اختلاف خواهید داشت.
    شما هنوز ایشون رو بعنوان همسر نپذیرفتید. چون قبلش باید بپذرید که ایشون یک فرد هستن با تفاوت های ریز و درشت.

    اینکه گفتید به بعضی خواسته های شما اهمیت نمیده، میشه مثال بزنید؟

    و یک سوال دیگه هیچ وقت نشده شما همسرتون رو بخاطر مطالعه نکردن و نداشتن اطلاعات سیاسی و ... مسخره کنید؟
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  10. 5 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 09 آبان 92), reyhan (یکشنبه 28 مهر 92), مدیرهمدردی (سه شنبه 07 آبان 92), جاثیه (جمعه 01 آذر 92), ستاره قطب (سه شنبه 30 مهر 92)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,630
    سطح
    23
    Points: 1,630, Level: 23
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 37 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام وممنون دخترمهربون
    بله تفاوتها که حتما همیشه وجوددارن ولی درچندسری ملاقاتی که قبل ازدواج داشتیم خودشون روخیلی شبیه به چیزایی که من مدنظرم بوذ نشون دادن
    حتی چندسری سوال باخودم نوشته بودم ودرجلسات ازشون پرسیدم که جوابهاشون بارفتارالانشون خیلی فرق داشت
    حتی بعداهافهمیدم مساله داشتن کاغذ سوالهای منو توی خونه گفتن وبه من کلی خندیدن
    مثلا تاحالانشده بگه اگه دلت گرفته پاشوببرمت بیرون بگردیم
    یاچی احتیاج داری برات بگیرم یااگه حال نداری امروزونریم خونه بابام یا اگه مریض شم پاشه یدونه استکان توخونه جابه جاکنه
    باکمترین امکانات مادیش ساختم
    بااذیتاودخالتهای خانوادش
    باغرولندهاش
    ولی باز طلبکاره وخوبیهای منو نمیبینه
    درمورد مطالعه ونداشتن اطلاعات خیلی بهش بانرمی وایجادعلاقه به خواندن رفتارکردم ولی اثری نداره چون خانوادتن عامی وسطحی هستن
    ومتاسفانه چندبارهم ازاین لحاظ مسخرش کردم

  12. کاربر روبرو از پست مفید ستاره قطب تشکرکرده است .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 بهمن 92 [ 22:29]
    تاریخ عضویت
    1392-5-28
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    423
    سطح
    8
    Points: 423, Level: 8
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم .هیچ کدام از صحبت های شما دلیلی برای این نیست که شما بخواهید به جدایی فکر کنید شما چقدر برای بهبود رابطه تان با همسرتان تلاش کردید .
    وقتی دلتان می گیرد با او در مورد دلتنگیتان صحبت می کنید از او می خواهی که به پای درد دل شما بنشیند شما را با خود بیرون ببرد یا او باید حدس بزند که شما حالتان خوب نیست و احتیاج به همدردی دارید.
    وقتی همسرتان در جمع خوانوادش زفتار گزمی دارد پس باید مرد خوش مشربی باشد .در محیط خانه نیز آیا مرد خوش اخلاقی است.
    وقتی شما مریض هستید ار او می خواهید که در کارهای منزل کمکتان کنداو چه عکس العملی انجام می دهد.البته این خواسته سختی برای مردهاست آنها اصولا در کارهای منزل کمک نمی کنند مخصوصا وقتی در محیط کار روز پر مشغله ای داشته باشند.
    شما باید همسرت را همان گونه که هست بپذیری از مقایسه کردن آن با دیگران به شدت بپرهیزید چون آفتی است که زندکیتان را به شدت تهدید می کند.برای تغیر همسرمان باید اول خودمان را تغییر دهیم.


    - - - Updated - - -

    سلام عزیزم .هیچ کدام از صحبت های شما دلیلی برای این نیست که شما بخواهید به جدایی فکر کنید شما چقدر برای بهبود رابطه تان با همسرتان تلاش کردید .
    وقتی دلتان می گیرد با او در مورد دلتنگیتان صحبت می کنید از او می خواهی که به پای درد دل شما بنشیند شما را با خود بیرون ببرد یا او باید حدس بزند که شما حالتان خوب نیست و احتیاج به همدردی دارید.
    وقتی همسرتان در جمع خوانوادش زفتار گزمی دارد پس باید مرد خوش مشربی باشد .در محیط خانه نیز آیا مرد خوش اخلاقی است.
    وقتی شما مریض هستید ار او می خواهید که در کارهای منزل کمکتان کنداو چه عکس العملی انجام می دهد.البته این خواسته سختی برای مردهاست آنها اصولا در کارهای منزل کمک نمی کنند مخصوصا وقتی در محیط کار روز پر مشغله ای داشته باشند.
    شما باید همسرت را همان گونه که هست بپذیری از مقایسه کردن آن با دیگران به شدت بپرهیزید چون آفتی است که زندکیتان را به شدت تهدید می کند.برای تغیر همسرمان باید اول خودمان را تغییر دهیم.

  14. 3 کاربر از پست مفید شمیلا تشکرکرده اند .

    reyhan (یکشنبه 28 مهر 92), جاثیه (جمعه 01 آذر 92), ستاره قطب (سه شنبه 30 مهر 92)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    34
    Array
    مشکلتو در دو زمینه مطرح کردی:
    یکی نداشتن اطلاعات عمومی و ... که این مسئله به نظر من اونقدرها مهم نیست.نه اینکه بی اهمیت باشه اما به هرحال در هر ازدواجی تفاوت بین دو نفر وجود داره و هیچکی ایده آل نیست.
    اما قسمت دوم:
    یااینکه به بعضی ازخواسته های من اصلااهمیت نمیده وبراش مهم نیست من نیازبه محبت وتوجه زیادی ازطرف اون دارم ولی اون اکثراتوی خونه یا جلوتی وی میخوابه موقعی هم که بخوادبیاد کنارم فقط بخاطر...
    احساس کمبودزیادی دارم مخصوصا وقتی توی دوست وفامیل رفتار مردها باهمسراشونو میبینم واقعابه حال خودم وانتخابم افسوس میخورم
    مثلا تاحالانشده بگه اگه دلت گرفته پاشوببرمت بیرون بگردیم
    یاچی احتیاج داری برات بگیرم یااگه حال نداری امروزونریم خونه بابام یا اگه مریض شم پاشه یدونه استکان توخونه جابه جاکنه


    عزیزم خودت رفتارت با همسرت چطوره؟همسرت از زندگیتون راضیه ؟
    تابحال سعی کردی خودتو تغییر بدی؟خلاقیت عاشقانه داشته باشی؟
    تاپیکهای رفتار جرئتمندانه رو دنبال کن و سعی کن خواسته هاتو ازش بخوای.شاید اون درجریان خواسته هات نیست.

  16. 2 کاربر از پست مفید reyhan تشکرکرده اند .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92), ستاره قطب (سه شنبه 30 مهر 92)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 دی 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,630
    سطح
    23
    Points: 1,630, Level: 23
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 37 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون شمیلا وریحان عزیز
    بله ایشون بسیارخوش مشرب هستن البته با دوستاش وخانوادش.بسیارخانوادشونو مخصوصا مادرشونودوس دارن البته این موضوع درحدنرمالش خوبه ولی افراطیه طوری که همه ی مسایل رو ازدیدگاه مادر وپدرشون میسنجن وهرچی به نظراونا خوب باشه خوبه بدباشه بده.
    خانواده ی پدریشون هم مردسالارانه هست وپدرحاکم ورییس خانه ومادر عاشق وحرف گوش کن پدر.
    ازمن هم انتظارداره مثل مادرش باشم.حتی مواقعی که میریم خونه پدرشون دایم پیش شوهرم میگه مردباید اینطورباشه مرد باید اونطور باشه
    خیلی اهل حساب وکتابه ودرمورد خرج کردن کاملا دقیق وپولی اضافه خرج نمیکنه وتاحدودی خسیس
    من خودم هم مقایسه رودوس ندارم ولی وقتی میریم جمع خانوادگی که همه مردها توجهشون به خانوماشونه وازهیچ کمکی مضایقه نمیکنن ولی شوهرمن فقط میشینه وتی وی نگاه میکنه احساس بی ارزش بودن وحقارت بهم دست میده طوری که کم کم منزوی شدم به خونه فامیل ومراسم هم تاحد امکان نمیرم تاکمتر اذیت شم
    من همه جوره کارای عاشقانه ورمانتیک براش انجام میدادم خیلی از ایده هاشونو هم ازنت و...مبگرفتم اما وقتی دیدم حتی برای تولد وسالگرد عروسیمون کاری نمیکنه منم سردشدم ومدتیه که دیگه کاری نمیکنم
    بله همسرم تاحدزیادی ازمن راضیه چون همه ی ایده آل هاشو دارم وهمیشه هم ترس از این داره که یه روز ازش جداشم ولی کوچکترین کاری هم برا بهبود زندگیمون نمیکنه

  18. کاربر روبرو از پست مفید ستاره قطب تشکرکرده است .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    34
    Array
    خب عزیزم.مگه نمیگی شوهرت دوست داره و حتی ترس از دست دادنتو داره.پس خواسته هاتو بهش بگو.
    حالا به دلایلی مثلا تربیت خانوادگی اون اینطوریه.شاید نمیتونه محبتشو اونطور که تو میخوای ابراز کنه.خودت ازش بخواه.البته نه با دعوا.از راهش.
    بگو اگه دوسم داری فلان کارو برام بکن.یا برای سالگرد ازدواجت برنامه بریز.بگو مثلا فرداشب هیچ جایی قرار نذار با هم بریم بیرون.
    تابحال چقدر راجع به خواسته هات باهاش صحبت کردی؟
    تاپیک مشاوره تخصصی she با جناب sci رو هم دنبال کن

  20. 2 کاربر از پست مفید reyhan تشکرکرده اند .

    جاثیه (جمعه 01 آذر 92), ستاره قطب (سه شنبه 30 مهر 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.