سلام به همه دوستای گلم...
یک راهنمایی برای دوست صمیمیم میخام.
دوست صمیمی من یک دختر 25 ساله هست که الان یک بچه حدودا دوساله داره و 6سال هست ازدواج کرده و شوهرش 10 سال ازش بزرگتره.این خانوم زمانی که میخاست ازدواج کنه دختر شیطونی بوده یعنی دوست پسر و اینا داشته و با زور پدرش ازدواج کرده...این خانوم از یک خانواده متوسط و شوهرش یک فرد سرمایه دار که از لحاظ مالی همه جوره-خونه-ماشین چندصدمیلیونی-ویلاو....تامین هست..به گفته دوستم شوهرش بهش توجه نمیکنه یعنی فقط از صبح زود تا اخر شب میره سرکار و با دوستم رابطه خوبی نداره....
دوست من به جای اینکه رابطشو قوی کنه با شوهرش رفته و دوست پسر گرفته..به جای اینکه روزشو با پسرش سپری کنه دلش رفته جای دیگه...من هرچی بهش میگم کارت اشتباه به حرفم گوش نمیده.....همش دلیل میاره میگه تنهام و به خودش حق میده البته در بیتوجهی شوهرش شک ندارم بیچاره به خاطر همین چیزا مریضی گرفته بود که کلی دارو مصرف میکنه...
من میترسم زندگیش به هم بریزه چه راهی پیشنهاد میکنید؟؟من به مادرش بگم که دخترش زیاده روی میکنه؟خانواده با آبرویی داره......
به دوستم کمک کنید متوجه نیست دخترا واسه ازدواج کردن چه قدر مشکل دارن واون به این راحتی قدر زندگیشو نمیدونه داره خراب میکنه....