سلام
باتوجه به تاپیکهای قبلی که زده بودم وشمادوستان راهنمایی کرده بودیدبازم اومدم
بطورخلاصه مینویسم من بااقایی اشناشدم وقراربودبه خواستگاری بیادولی امروزوفرداکردونیومد
به گفته شمادوستان رابطم روخیلی کم کردم ولی کلاقطع رابطه نکردم
حالاچندتاسوال ازشمادوستان دارم تابتونم تصمیم قطعی ونهایی خودم روبگیرم قبلا پرازاحساس بودم ونمیتونستم بطورکامل قطع رابطه کنم
اول کمی توضیح میدهم تابعدبه سوالاتم برسم
من کاری برایم دراداره پیش امده بودایشان برایم انجام دادنداتفاقابرای اولین بارخودشان هم امدند وباعث شدندتامن زودتربه نتیجه برسم ودوروزبعدازصبح تاپایان وقت اداری دنبال کارهایم بودند (مسئولان اداره ازاشناهاشون بودندمن رامعرفی کردندودنباله کارهایم راگرفتند)
همان روزپدرایشان من راباپسرشون دیدندولی ازپشت صدانکردندوچیزی نگفتند
همچنان درباره خواستگاری حرفی نمیزندوسعی میکندبه تاخیربیندازداصلاتاریخ نمیگویدچندین بارتاریخ گفتم توجهی نشد من هم برای اینکه نگویدخودت اصرارداشتی چیزی نگفتم ونمیگویم
چندین ماه است فقط من زنگ میزنم یعنی شارژنمیخرندومیگویندنتوانس تم درحالیکه میدانم نمیخواهندپول خرج کنند وازمن میخواهندباایشان تماس بگیرم
ایااین رفتارهاعادی هست؟
ایاایشان واقعاقصدازدواج دارند؟
ایامن رادردستشان نگه داشته اندتاببیننددراینده چه پیش می اید؟
چرابرای خودشارژنمیخرند؟
چرابرای خواستگاری اقدام نمیکنند؟
تمایل زیادی به دیدن هم ندارند سعی میکنندبه بهانه های مختلف ازامدن طرفه روند ونیایند من هم اصلانمیگویم میخواهم ببینمت شهرمان کوچک است زبانزدمیشوم
نمیخواهم فقط بگویید قطع رابطه کن فقط فقط میخواهم به دلیل همه رفتارهاازدیدشماپی ببرم بعد قطع رابطه کنم وادامه ندهم
علاقه مندی ها (Bookmarks)