دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطهای و به خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود. در حقیقت این دو ،خط قرمزهایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد. به محض اینکه بیاعتمادی در رابطهای به وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی میرود.
یکی از عوامل مهم در ایجاد شک، ترس از دست دادن طرف مقابل است.نوعی احساس مالکیت به طرف مقابل و کنترل بیش از حد به نوعی طرف مقابل را ناخودآگاه به سمت عدم تعهد سوق میدهد.یعنی آنقدر این کنترل ها زیاد میشود که فرد همسرش را به کلی از خود دور میکند.
هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود. این حریم یک موضوع کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمیکنند و وارد حریم دیگران میشوند. مسلماً این مورد فرد را ناراحت میکند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهد روز به روز از او دورتر میشود. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریمهای شخصی بسیار مهم است. در زندگی هر کدام از ما بخشهایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریمها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ایمیلها و تلفن هایش در حریم شخصی اش باشند و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ایمیل هایش در حریم شخصی اش نباشند. به مرور میتوان حریم شخصی آدمها را فهمید.
بعضی افراد نگرانی هایی دارند که در رفتار و گفتارشان مشهود است ، حال اگر این نگرانیها وارد زندگی مشترک شود، مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مباداها که خود شخص آنها را در ذهنش میسازد همه تبدیل به نگرانیهای جدیدی در زندگی میشوند و فرد برای اینکه از آنها خلاص شود شروع میکند به کنترل کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد میخواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمیرود. در واقع افرادی که سوءظنهای زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.
این مسئله را نباید از نگاه دور داشت که اعتماد به هیچ عنوان مسئله ای قراردادی نیست که مثلا زوجین بگویند "خب از فردا دیگه به هم اعتماد کنیم".اعتماد را باید برای طرف مقابل جلب کرد و از حساسیت های او دوری کرد تا ذهن او حتی به این مسئله آلوده هم نشود چرا که شک بسیار مخرب است و رفته رفته تبدیل به بیماری مزمنی میشود که درمان آن بسیار سخت و طولانی خواهد شد.شک و بی اعتمادی
دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطهای و به خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود. در حقیقت این دو ،خط قرمزهایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد. به محض اینکه بیاعتمادی در رابطهای به وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی میرود.
یکی از عوامل مهم در ایجاد شک، ترس از دست دادن طرف مقابل است.نوعی احساس مالکیت به طرف مقابل و کنترل بیش از حد به نوعی طرف مقابل را ناخودآگاه به سمت عدم تعهد سوق میدهد.یعنی آنقدر این کنترل ها زیاد میشود که فرد همسرش را به کلی از خود دور میکند.
هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود. این حریم یک موضوع کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمیکنند و وارد حریم دیگران میشوند. مسلماً این مورد فرد را ناراحت میکند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهد روز به روز از او دورتر میشود. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریمهای شخصی بسیار مهم است. در زندگی هر کدام از ما بخشهایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریمها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ایمیلها و تلفن هایش در حریم شخصی اش باشند و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ایمیل هایش در حریم شخصی اش نباشند. به مرور میتوان حریم شخصی آدمها را فهمید.
بعضی افراد نگرانی هایی دارند که در رفتار و گفتارشان مشهود است ، حال اگر این نگرانیها وارد زندگی مشترک شود، مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مباداها که خود شخص آنها را در ذهنش میسازد همه تبدیل به نگرانیهای جدیدی در زندگی میشوند و فرد برای اینکه از آنها خلاص شود شروع میکند به کنترل کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد میخواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمیرود. در واقع افرادی که سوءظنهای زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.
این مسئله را نباید از نگاه دور داشت که اعتماد به هیچ عنوان مسئله ای قراردادی نیست که مثلا زوجین بگویند "خب از فردا دیگه به هم اعتماد کنیم".اعتماد را باید برای طرف مقابل جلب کرد و از حساسیت های او دوری کرد تا ذهن او حتی به این مسئله آلوده هم نشود چرا که شک بسیار مخرب است و رفته رفته تبدیل به بیماری مزمنی میشود که درمان آن بسیار سخت و طولانی خواهد شد.
مطالب بالا با تحقیق از چندین سایت و برداشت های شخصی نگارش شده است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)