راهنمایی و مشاوره برای معرفی دختر منتخبم به خانواده

[CheRagh]

با سلام و وقت بخیر

پسری هستم 27 ساله ، لیسانسه ، خدمت سربازی هم انجام دادم و شغلی با درآمد ماهانه خوبی دارم. (شرایط نسبی ازدواج)

مدتی هست که با دختری با فرهنگ و از خطه ای از کشور که من هم متعلق به اونجا هستم در شهری که زندگی میکنیم آشنا شدم (طی چند جلسه که برای انجام امور دانشجوییشون به فروشگاه من مراجعه کردند) و با شناختی که از ایشون و گفته هاشون درمورد خانوادشون پیدا کردم متوجه شدم که خلق و خوی خانوادگیمون بسیار شبیه به هم هست.

من سال گذشته تجربه ناموفقی داشتم در راضی کردن خانوادم برای ازدواج با دختری که 6 سال باهم دوست بودیم. یکی از علل مخالفت شدید پدرم این بود که باید دختر از شهر خودم بگیرم و اینکار بیشتر به خوشبخت شدنم کمک میکنه.

حالا تقریبا یک سال بعد از اون قضیه میخوام شخص جدید که باهاش آشنا شدم به مادر و پدرم معرفی کنم و واقعاً هردومون سردرگمیم که بگیم چطور باهم آشنا شدیم. پدر من روی دوست بودن حساس هستند و اگر بگم مدتی با ایشوون دوست هستم ناراضی برخورد میکنند.

ضمناً فردی هم در خانواده وجود نداره که بدون قصد و غرض بیاد راه رو برای من صاف کنه ، این رو قبلاً اثبات کردند.

از کسانی که شرایط مشابه داشتند و تجربه دارند و کارشناسان عزیز خواهش میکنم راهی رو جلوی پای من بگذارند که باتوجه به نیازهامون و سنم زودتر ازدواج کنم. مرسی

[roseflower]

سلام
باتوجه به فرمایشات خودتون میتونید به خانواده اطلاع دهیدکه برای انجام امور دانشجوییشون به فروشگاه من مراجعه کردند ومن برای انجام کارهای ایشون شماره وادرس ایشون رودارم وازمادرتون بخواهیدکه برای اشنایی بیشترباخانواده ایشون تماس بگیرندودرباره اشناییتون چیزی نگویید
درواقع بیشترخانواده هازمانی که میشنونددختروپسرازقبل باهم اشنابوده اند سازمخالف میزنند وامروزفردامیکنند ولی اگربه شکل سنتی اقدام کنیدزودتربه نتیجه میرسید چون من خودم تجربه کردم ومیدانم که خانواده اقاپسروقتی بحث اشنایی پیش میادمیگویندکه مادختری روبرات درنظرگرفته ایم واله وبله بیابااون اشناشو واگراین دخترخوب بودباتوحرف نمیزد درحالیکه به نظرمن این پیش داوریهادرست نیست

- - - Updated - - -

سلام
باتوجه به فرمایشات خودتون میتونید به خانواده اطلاع دهیدکه برای انجام امور دانشجوییشون به فروشگاه من مراجعه کردند ومن برای انجام کارهای ایشون شماره وادرس ایشون رودارم وازمادرتون بخواهیدکه برای اشنایی بیشترباخانواده ایشون تماس بگیرندودرباره اشناییتون چیزی نگویید
درواقع بیشترخانواده هازمانی که میشنونددختروپسرازقبل باهم اشنابوده اند سازمخالف میزنند وامروزفردامیکنند ولی اگربه شکل سنتی اقدام کنیدزودتربه نتیجه میرسید چون من خودم تجربه کردم ومیدانم که خانواده اقاپسروقتی بحث اشنایی پیش میادمیگویندکه مادختری روبرات درنظرگرفته ایم واله وبله بیابااون اشناشو واگراین دخترخوب بودباتوحرف نمیزد درحالیکه به نظرمن این پیش داوریهادرست نیست

[CheRagh]

دقیقاً به نکته خوبی اشاره کردید در این زمینه که خانواده اصرار دارند دختری مد نظر خودشان معرفی کنند.

بهتر میبینم اضافه کنم که :

سال گذشته وقتی مادرم نتونست به هر دلیلی پدرم رو راضی کنه ، خودم دست به کار شدم و از پدرم خواستم بعد از انجام کارهاش سری به فروشگاه من بزنه و باهم صحبت کنیم.
برای اولین بار با پدرم بدون واسطه در این زمینه صحبت کردم و ایشون به هرشکلی منطقی یا غیرمنطقی اصرار داشتند که تو که میخوای ازدواج کنی باید ما کسی رو برات انتخاب کنیم و وقتی من گفتم چرا کسی که من انتخاب کردم رو در موردش پرس و جو نمیکنید تنها جوابشون این بود که تو پدر و مادرتو آدم حساب نمیکنی و از فروشگاه رفتند.

مادر من هرگز هیچ موردی با انتخاب من ندارند اما از پدرم ترس در این زمینه دارند. از عمم هم شنیدم که پدرم سر ازدواج عمم همین رفتار رو داشتند و اصلا دلشون نمیخواست خواهرشون ازدواج کنند.

در حقیقت لپ مطلب اینطور هست که پدر من برخلاف ظاهرشون و زندگی و برخوردهای روزمرشون ، وقتی حرف از ازدواح نزدیکانشون باشه که ایشون حق دخالتی داشته باشند به بیشترین شکل ممکن مخالفت میکنند.