به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 92
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 فروردین 97 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1392-6-14
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    3,965
    سطح
    40
    Points: 3,965, Level: 40
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    28

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 سرنوشت یک پسر عاشق دارای بیماری دوقطبی

    سلام . من نوزده سالمه . سه ساله عاشق یک دختر شدم . اما جلو نرفتم . اون اول بهم چشمک و لبخند زد ( سه سال پیش وقتی 15 سالش بود ) . اما چون من جلو نرفتم . دیگه محلم نمی کنه . چند روز پیش دیدم داره تنهایی با تلفن حرف می زنه و می خنده . نمی دونم شاید دوست پسر داره . اما فکر کنم خیلی موزیه . به نظر شما الان برم جلو و بهش پیشنهاد ازدواج بدم . من دانشجوام . کار هم ندارم . به نظر شما از الان تا اون موقع می تونم باهاش دوست باشم . یا نه؟ . شما می گویید که پسر پاک با دختر پاک . اما من تو جامعه میبینم یه پسره حالشو می کنه . بعد با یه دختر نجیب ازدواج می کنه . اما پسر هایی که دوست دختر ندارن . سرشون کلاه رفته . مثل من که هم تک فرزندم . و هم دوست و رفیقی ندارم . همیشه تنهام . اما یه موضوع دیگه . . .. . . من علائمی دارم که نمی دونم ناشی از عاشقی یا بیماری دو قطبی . اون علائم هم اینه که من وقتی از کنار دیوار رد می شم فکر می کنم سرمو به دیوار زدم . وقتی از خیابون عبور می کنم فکر می کنم سپر ماشینا به سرم خورده . وقتی تو خونه هستم فکر می کنم خودمو از پنجره انداختم بیرون . به خاطر همین همیشه در هارو می بندم . پدر و مادرم از دستم کلافه اند . موقع غذا خوردن هم همیشه می ترسم کسی تو غذام سم ریخته باشه . نمی دونم این علائم عاشقیه با بیماری دو قطبی . تورو خدا کمک کنید . تو رو خدا

  2. کاربر روبرو از پست مفید امیرحسین تشکرکرده است .

    majidmajid (شنبه 27 مهر 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام دوست عزیز به همدردی خوش آمدید


    دوست من اصلا رابطه ی دوستیو پیشنهاد نمی کنم. اون پسرایی که گفتی حال نمی کنن احساساتشونو بازیچه دست یه عده قرار میدن و چون به یه نفر قانع نیستن بعد ازدواج اگر هم خیانت نکنن چشمشون دنبال این و اونه چون به این شیوه عادت کردن. تصور کن این خانم حین دوستی با شما با چند نفر دیگه هم ارتباط داشته باشه که با چیزایی که گفتید اصلا بعید نیست اون وقت ببین چقدر ناراحت میشی. اگه به خاطر یه نفر دیگه ولت منه اون وقت می فهمی چقدر راحت با احساسات شما بازی شده. اگه اون پسرای نجیب دختر خوب گیرشون نیومده از بی دقتی خودشون توی انتخابشون بوده.

    دوست عزیز تشخیص بیماری دوقطبی یا هر چیز دیگه ای کار شما نیست. شما اگه میخواید مطمئن بشید باید به روانپزشک رجوع کنید.
    پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
    من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم

  4. کاربر روبرو از پست مفید shapoor تشکرکرده است .

    امیرحسین (پنجشنبه 14 شهریور 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 فروردین 97 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1392-6-14
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    3,965
    سطح
    40
    Points: 3,965, Level: 40
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    28

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون که مشکلاتمو خوندید و نظرتونو دادید . میشه به دیگران هم بگید بیان و مشکلاتمو بخونن . اخه من تازه عضو شدم و نمی دونم چه جوری از دیگران دعوت کنم . ممنون

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط امیرحسین نمایش پست ها
    میشه به دیگران هم بگید بیان و مشکلاتمو بخونن . اخه من تازه عضو شدم و نمی دونم چه جوری از دیگران دعوت کنم . ممنون

    اینجا نمی شه از دیگران دعوت کرد خود دوستان عنوان تاپیکو می بینن و میان.
    پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
    من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 فروردین 97 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1392-6-14
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    3,965
    سطح
    40
    Points: 3,965, Level: 40
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    28

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در مورد روانپزشک هم . اخه شهر ما کوچیکه . انچنان روانپزشکی توش وجود نداره . تازه من به مادرم می گم برم پیش روانپزشک . با من بد برخورد می کنه

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    شما چند وقته که علائمی که گفتیدو دارید؟ به مادرتون از مشکلتون گفتید ایشون چی گفتند؟ نظر پدرتون چیه؟ دوست عزیز تا حالا خودت سعی کردی به جای اینکه در و پنجره هارو ببندی با احساساتت مقابله کنی؟
    پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
    من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم

  9. کاربر روبرو از پست مفید shapoor تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (جمعه 15 شهریور 92)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 فروردین 97 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1392-6-14
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    3,965
    سطح
    40
    Points: 3,965, Level: 40
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    28

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حدود شش ماهی میشه که این علائم رو دارم . روز به روز داره شدید تر میشه . اونا وقتی می بینن من دارم این کارا می کنم . بهم می گن چون تو پشت کامپیوتر میشی اینجوری هستی . من زیاد با اونا حرف نمی زنم . اونا خیلی مسن هستند و حوصله من رو ندارند . پدرم متولد 1323 و مادرم متولد 1328 هست . منم متولد 1373 هستم . خیلی در ازدواج کردند ( در سال 63 ) و خیلی دیر منو به دنیا اوردن ( 1373)

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    خب دوست من شما به تازگی دچار این خلقیات شدی واسه همینه که با مخالفت والدینتون روبه رو می شید. من به آقای sci عزیز (کارشناس سایت) می گم بیان به تاپیکتون.
    پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
    من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم

  12. 2 کاربر از پست مفید shapoor تشکرکرده اند .

    sci (پنجشنبه 14 شهریور 92), فرهنگ 27 (جمعه 15 شهریور 92)

  13. #9
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    145
    Array
    سلام پسر خوب،
    شما برای ازدواج و حتی فکر به ازدواج خیلی جوان هستید. برای آشنایی هم عجله نکنید.
    - خب بیا یه لیستی از مسائلی که ناراحتت می کنه تهیه کن/ هر چیزی به ذهنت می رسه رو بنویس/ روی یک کاغذ/
    - لیستی که تهیه کردی و خلاصه کن/ مشکلات تکراری رو حذف کن/
    - لیست جدیدت رو دوباره باز نگری کن و موارد مشابه رو کلی تر بنویس
    - حالا به یک لیست جدید رسیدی نه؟
    اون لیست رو اینجا بنویس تا مشکلت رو حل کنیم. مشکل شما دو قطبی نیست فعلا!

  14. 7 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    asemani (جمعه 15 شهریور 92), Pooh (پنجشنبه 14 شهریور 92), shapoor (پنجشنبه 14 شهریور 92), فرشته مهربان (جمعه 15 شهریور 92), مصباح الهدی (یکشنبه 21 مهر 92), violet (جمعه 15 شهریور 92), باران بهاری11 (پنجشنبه 14 شهریور 92)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 فروردین 97 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1392-6-14
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    3,965
    سطح
    40
    Points: 3,965, Level: 40
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 185
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    28

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Icon19

    سلام و با تشکر از کارشناس محترم. مشکلاتم به نظرم اینه . 1- ناراحتی و ترس از مرگ و اسیب دیدن بدنی 2 - خیالات و توهمات و ارزوهای دور . مثلا می خوام ادم معروفی بشم . یا فکر می کنم دارم اسیب می بینم . 3 - تنهایی و نداشتن دوست و رفیق 4- سر کوفت زدن پدر و مادر . اونا به من میگن که پسر خالت رو ببین که اینجوری که اونجوریه 4- احساس می کنم دیده نمی شم . 5 - نیاز جنسی دارم . دختر های خوشگل رو می بینم که با شوهرانشون یا دوست پسرانشون هستن حسرت می خورن و فکر می کنم چرا یه دونه از اونا من نباید داشته باشم . از طرفی روم نمیشه با اون دختر یا با هیچ دختری حرف بزنم. خودارضایی شدید می کنم . 6 - بعضی موقعا همکلاسی های دوره دبیرستان رو می بینم اونا به من حسرت می دن و می گن ما با اون دختر اینکارو کردیم اونکارو کردیم. 7 - همشه فکر می کنم یا باید زنم زیبا باشه یا باید ادم معروفی بشم . می ترسم هیچ کدوم از اینا نشه

  16. 3 کاربر از پست مفید امیرحسین تشکرکرده اند .

    Pooh (پنجشنبه 14 شهریور 92), shapoor (پنجشنبه 14 شهریور 92), فرشته مهربان (جمعه 15 شهریور 92)


 
صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دست دادن دختر به پسر عمو و پسر خاله ها
    توسط Amir ali1234 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 فروردین 97, 12:35
  2. تیکه انداختن پسرم وسط کلاس درس...بازیگوشی بی اندازه پسرم
    توسط آرام دل در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: جمعه 18 مهر 93, 00:57
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 خرداد 92, 09:21
  4. علاقه ی شدید پسر به پسر از نوع دیوانه وارش
    توسط hadimoradi38 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 10:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.