سلام
دوستان عزیز من اومدم اینجا که عاجزانه خواهش کنم کمکم کنید
من و همسرم تا الان خدا رو شکر هم هیچ مشکل حادی نداشتیم ، یه سری تفاوتها بین فرهنگها هس که قبلا بیان کردم و خب طبیعی هس!! ولی من یه ادم فوق العاده زود رنجی هستم و سر کوچکترین مسئله فورا بهم برمیخوره و میرم توخودم از شوهرم ناراحت میشم و قهر میکنم و قهر کردنمم طوری هس که کلا میرم تو هم و معمولا از قیافم میباره که ناراحتم و توقع دارم شوهرم بیاد و بپرسه چرا ناراحتم و... و اگه نیاد ناراحتیم بیشتر میشه و طلبکارتر میشم و جالب اینکه اون وقتی میبینه من بهم برخورده اصلا به روخودش نمیاره که متوجه شد که من ناراحت شدم و مثل روال قبل رفتار میکنه.(بنظرم میخواد به من بفهمونه این مسائل اصلا جای ناراحتی نداره ، حقداره ولی نمیدونم چرا من نمیفهمم) ولی تا زمانی که حرفش زده نشه و نیاد جلو اروم نمیشم . وقتی هم میاد سعی میکنه ارومم کنه و بعدشم میگه این مسئله اصلا جای ناراحتی نداره تو زندگی (بازم حق داره ، مثلا بچه داداشش فوق العاده شیطونه و همش ازش دلخورن و تنبیهش میکنن ولی شوهر من تو همون لحظه قربون و صدقش میره و... من ناراحت میشم و مسائل به این مسخرگی).مثل اگه یه چیزی رو بهم نگه بشدت ازش ناراحت میشم ،سر یه مسله بیخود ازش ناراحت بودم بعد تو همون لحظه از ابجیش شنیدم گفت بیا این قرص رو بخور شاید سرما خورد باشی منم ناراحتیم بیشتر شد که چرا به من نگفته سرما خورده،بعدش که گفتمش گفت ابجیم از سرفه کردنم گفت شاید سرما خوردی من چیزیش نگفتم!
وقتی قهرم دوستدارم بیاد باهام حرف بزنه ولی اون خودشو سرگرم کارای دیگه میکنه و مثلا چند ساعت بعدش میاد جلو و ابراز میکنه هیچی نشده ولی من نمیتونم مثل اون باشم
تو رو خدا بگید چطوری این راه نادرست قهر کردن رو کنار بذارم
یه جورایی دوستدارم مطابق میلم برخورد کنه ولی این اشتباه محض هس میدونم ولی نمیدونم چطور خودمواصلاح کنم. رفتارم تو این زمینه بچه گانه است و من به هیچ عنوان چنین رفتاری رو نمی پذیرم . اکثر مواقع جلوش بروز نمیدم ولی درون خودم اذیت میشم با اینکه 26سالم هس و از نظر شوهر دختر فهمیده ای هستم ولی این مسئله بشدت داره اذیتم میکنه .خواهش میکنم کمکم کنید نمیخوام این زود رنجیم زندگیمو خراب کنه
علاقه مندی ها (Bookmarks)