سلام من تازه عضو شدم , مثل شما دنبال راه حل برا مشکلات زندگیم.
دوسالو نیم هست که با هم زندگی میکنیم همسرم خوشگله ولی اصلا به خودش نمیرسه آرزو به دلم مونده یکبار برام آرایش کنه یا لباس مرتب بپوشه , هروقت میرم سراغش بو میده دیر به دیر میره حموم و موهای بدنش رو اصلاح نمیکنه , فکر نمیکنم ذره ای احساس و یا نیاز جنسی درش دیده باشم و این خیلی عذابم میده که همش من احساس نیاز دام و اون هیچ.........اون اول زندگی برام مهم بود که همسرم هم به لحاظ جنسی ارضا بشه ولی بعد یک مدت فهمیدم که کلا نیازی نداره فکر میکنم که اکثر زنها اینطوری هستن من هم بی خیال نیاز اون شدم ولی این کثیف بودنش رو نمیتونم تحمل کنم. من هر روز حمام میرم مرتب به خودم و ظاهرم میرسم گاهی فکر میکنم که من باید زن میشدم و اون مرد.
وقتی میبینم که چطور زنهای مردم همه تلاششون اینه که به چشم شوهر خوب بیان و چیکار کنن که شوهرشون راضی باشه حرصم میگیره اعصابم خورد میشه احساس میکنم که خیلی بهم داره توهین میشه بارها باهاش صحبت کردم ولی گوش نمیده بارها باهم سر این موضوع دعوامون شده کلا زن کثیفی هست و به خونه هم نمیرسه گاهی فکر میکنم که اول زندگی که باید پر از شو رو هیجان و اشتیاق باشه و عشق و مهربونی تو زندگی باشه اینطوریه دیگه وای به حال بعدش. بارها تصمیم گرفتم که ازش جدا بشم فکر میکنم ادامه این زندگی سرد رو نمیتونم تحما کنم ولی پای یه بچه در میونه.....
لطفا بگید چیکر کنم؟؟؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)