به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 شهریور 87 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1387-5-19
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    3,410
    سطح
    36
    Points: 3,410, Level: 36
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    رویاهای جوانی ، شکست ، حسرت ، تمنای یاری

    سلام دوستان ، در بیست سالگی با جوانی بیست ساله ( که عاشق من بود ) ازدواج کردم ، او جوانی بسیار بسیار فعال ، کاری و با رویاها و ارزوهای بزرگ بود ، استعداد و علاقه شدیدی به هنر و ورزش حرفه ای و تحصیل داشت ولی تمامی علایق و استعدادهایش را برای رسیدن به ارزوها و رویاهایش که انها را در تلاش و کارهای سخت می دید رها کرد و به مشاغل سخت مشغول شد ، ابتدا به یکی از سخت ترین و باورنکردنی ترین مشاغل نادر دنیا یعنی شکستن قطعات چدنی بزرگ ( فقط با پتک ) مشغول شد و چند سال در این حرفه سخت عرق ریخت ، بعد از چند سال با ورود دستگاههای بزرگ چدن شکن به بازار کار ، چدن شکنی با پتک ارام ارام به کنار رفت و او به خرید و فروش نوعی از فلزات با روشی خاص مشغول شد ، در ابتدا همه چیز خوب بود و زندگی ما هر روز بهتر از دیروز و ما هرروز شادتر از دیروز زندگی می کردیم ، ولی بعد از چند سال رفته رفته او از شغل خود اظهار نارضایتی کرد و تصمیم به رها کردن این حرفه و شروع کار جدید دیگری نمود ، و تلاش ما در ممانعت از این تصمیم او نتیجه ای نداشت ، (علت این تصمیم او و ترک حرفه تخصصی که سالها در ان زحمت کشیده بود ، ورود افرادی بی فرهنگ و مفسد که حتی قادر به بیان یک جمله درست فارسی نبودند ولی در دزدی و فساد استادان بی رقیبی بودند و این حرفه را به طور کل در دست گرفته و به تباهی و لجن کشیدند ، بود ) او می گفت که نمی خواهم تمام زحمات و سختیها و عذابهایی را که در طول سالها کشیده ام با همکاری با این افراد به تباهی بکشم ، به هر ترتیب شغل و تخصص خود را رها کرده و در پی یک شغل و حرفه جدید اواره بازار اشفته کار و انبوه بی کاران شد ، بیش از هفت سال در پی گمشده اش گشت و حاضر به بازگشت به حرفه خودش نشد و در طول این هفت سال ما هرچه داشتیم و نداشتیم از دست دادیم و تنها امید زندگی ما برای ادامه بقا دختر بچه چهار ساله زیبایمان بود که خداوند بعد از دوازده سال به ما عطا کرده بود ، بالاخره سرنوشت او را شکست داد و او مجبور و محکوم به بازگشت به حرفه خود که به گفته خودش کاملا در منجلاب و کثافات فرو رفته بود و محکوم به همرنگی با جماعت شد ، ولی هر بار و هر روزی که او به سر کار می رود خشن تر و بد اخلاقتر و زندگی ما سیاه تر می شود ، او روز به روز عصبی تر و غیر قابل تحمل تر می شود و به مانندافراد طاعونی و سرطانی از خداوند طلب نجات و یا مرگ می کند و این رفتارها زندگی را برای من و دختر کوچکم به کاووسی وحشتناک و غیر قابل تحمل تبدیل نموده ، هر چه که با او صحبت می کنیم نتیجه ای ندارد و در جواب ما می گوید ؛ من تمام استعدادها و علایق و توانمندیهای خود را برای رسیدن به رویاهایم رها کردم و امروز با 36 سال سن فقط حسرت برایم باقی مانده ودر این بازی ناجوانمردانه روزگار با دستان خودم سالها زجر و سختی و پاک زیستن را به تباهی و کثافت می کشم ، دوستان به نظر شما ما باید چه کنیم
    ایا در همدردی درمانی برای این درد هست و اگر نیست درمان این درد کجاست

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    582
    امتیاز
    6,583
    سطح
    53
    Points: 6,583, Level: 53
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 574 در 212 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: رویاهای جوانی ، شکست ، حسرت ، تمنای یاری

    سلام عزيزم!
    چقدر دردناكه آدم روياهاشو براي رسيدن به واقيتي به فراموشي بسپاره كه يه روز به پوچي برسه!ماديات و تامين نيازهاي اساسي زندگي جزو مهمي از زندگي هر مردي كه تشكيل زندگي ميده ولي جواني توانائي و آرزوها وذوق رسيدن به بهترينها مثل بال پروازي ميمونه كه اگه ببنديش هر وقت كه پات به لجناي كف راه ميگيره آرزو ميكنه كاش هيچ وقت نمي بستشون.من فكر ميكنم شوهر شما به نوعي دچار از خود بيزاري شده چون به جاي اينكه آرزوهاشو بگيره و باهاشون بال پرواز بسازه موند و جنگيد و پاهاش به زمين چسبيد و حالا كه دور و برش را منجلاب گرفته از اينكه نه خودش را و نه كساني رو كه دوست داره نمي تونه بيرون بكشه عصبي و ناراحته!
    اميدوارم همدردي منو بپذيريد چون ميدونم ديدن زجر كشيدن كسي كه دوستش دارين چقدر سخته و براتون از خدا آرزوي صبر وگشايش ميكنم.اميدوارم به يه راه خوبي دست پيدا كنيد و موفق و شاد بشيد!

  3. کاربر روبرو از پست مفید niloofar 25 تشکرکرده است .

    niloofar 25 (شنبه 02 شهریور 87)

  4. #3
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: رویاهای جوانی ، شکست ، حسرت ، تمنای یاری

    سلام deldarvahid
    كلياتي كه شما در مورد زندگيتون داديد جهت راهنمايي و مشاوره مبهم و گنگ هست و نياز به اطلاعات دقيقتري هست.
    چطوري شوهرتان به اين نتيجه مي رسد كه اگر افراد نادرست در شغلي هست، او بايد شغلش را كنار بگذارد؟ آيا شغلي وجود دارد كه تمام افراد آن بدون مشكل باشند؟
    اگر ايشون پس از ترك شغلش توانسته است كه 7 سال بيكار باشد و از جيب بخورد،‌پس چرا با چنين پس اندازي شغلي جديدي براي خود دست و پا نكرد؟
    البته اينجا سايت مشاوره اقتصادي نيست كه من در مورد كار ايشون اظهار نظر كنم، اما به نظر مي رسد كه همسرتون دچار خطاهايي در نحوه نگاهشان به كار و زندگي باشه كه اين خطاها مانع از دستيابي ايشون به زندگي مطلوب مي شود.
    به نظر مي رسه براي اينكه شوهرتون در نحوه تفكر و انديشه اشان نسبت به كار و زندگي تغييري حاصل شود، حتما بايد به يك روانشناس باليني مراجعه كند. و متوجه شود چه ديدگاههايي نسبت به كار و زندگي داشته كه منجر به اين مشكلات كنوني اش شده است.
    در واقع وقتي مشكلي در زندگي براي ما پيش مي آيد 2 سري راه حل را ممكن است پيش بگيريم:
    1 - راه حلهاي احساس محور: ناراحتي،‌عصبانيت، قهر، لذت، جلب حمايت و ...
    2 راه حلهاي منطق محور: تدبير، مشورت، تعقل، پشتكار، برنامه و ....
    به نظر شما شوهرتان بيشتر احساس محور هستند و همچنين روش اسناد سازي ايشون نيز مشكل دارد.(براي آشنايي بيشتر با نظريه اسناد، به مثال آن در انتخاب همسر توجه كنيد. اينجا را كليك فرمائيد)
    به هر حال جهت اصلاح نحوه مشكل گشايي و اصلاح اسناد سازي ايشون و تغيير سبك و نگاهشون به زندگي نياز به مراجعه حضوري به يك روانشناس باليني براي شوهرتان اجتناب ناپذير است.

  5. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 11 شهریور 87)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 شهریور 87 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1387-5-19
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    3,410
    سطح
    36
    Points: 3,410, Level: 36
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Arrow RE: رویاهای جوانی ، شکست ، حسرت ، تمنای یاری

    از راهنمایی شما مدیر محترم و دلسوز همدردی متشکرم ولی باید خدمتتون عرض کنم که من نگفتم همسرم 7سال بی کار بود بلکه ایشان برای فرار از شغل خودش شغلهای زیادی رو عوض کرد ولی چون مهارت کافی و لازم در اون شغلها رو نداشت هر بار متحمل شکست و ضررو زیانهای زیادی می شد در مورد فرمایش حضرتعالی که فرمودید مگر در شغلی امکان دارد که همه سالم باشند باید باستحضار حضرتعالی برسانم که هر کسی شغلی را در یک محیط و با یکسری همکار شروع می کند و وقتی که در بازار رقابتی ابزار کار برای بقا در بازار خلاف باشد یا باید همرنگ جماعت شد و یا اینکه کنار رفت و بدنبال فضایی متفاوت گشت

  7. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: رویاهای جوانی ، شکست ، حسرت ، تمنای یاری

    سلام
    اينكه يا بايد مثل بقيه شد،‌يا كنار رفت، خود يك خطاي شناختي است.
    غير از اين «يا » كه گفتيد «يا» هاي ديگر هم مي تواند باشد. مثلا
    يا بي تفاوت بود
    يا سعي كرد محيط را تغير داد

    به طور خلاصه مي خواهم بگويم اين منطق «يايي» يكي از خطاهاي شناختي هست كه مي توان اصلاح كرد. لذا طبق پست قبلي من اقدام فرمائيد.

  8. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 04 شهریور 87)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 تیر 90 [ 14:27]
    تاریخ عضویت
    1387-5-28
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    4,167
    سطح
    41
    Points: 4,167, Level: 41
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 41 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رویاهای جوانی ، شکست ، حسرت ، تمنای یاری

    سلام خانم deldarevahid ازنوشته هات متوجه شدم که شما و همسرتون خيلی زندگيتونو دوست دارید اين خودش يک موفقيت بزرگه و نصفه راهو رفتيد . در مورد نحوه گذراندن امورات زندگی هم بايد بگويم عزيزم توی اين دوره زمونه اقتصادی کی بدون مشکله کی از کارش و درآمدش راضيه . ما خانم ها تنها کمکی که می تونيم به همسرانمون بکنين اينه که در محيط خانه آرامش را برقرار کنيم و وقتی همسرمون می ياد خونه در مورد کارشون و مشکلات کاريشون توی خونه صحبت نکنيم .
    انشاء ا.. موفق باشيد و زندگی به کامتون هميشه شيرين باشه .

  10. کاربر روبرو از پست مفید shfa تشکرکرده است .

    shfa (دوشنبه 11 شهریور 87)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اردیبهشت 92 [ 12:37]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,234
    امتیاز
    8,567
    سطح
    62
    Points: 8,567, Level: 62
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    277

    تشکرشده 281 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رویاهای جوانی ، شکست ، حسرت ، تمنای یاری

    عزیزم من کاملا با مدیر همدردی موافقم. من فکر می کنم همسر شما باید در مورد کارش کمی انعطافت به خرج بده و دست از ارمان های رویایی اش دست برداره. حق با همسر شماست ولی ایشون باید بدونند که یک تنه نمی تونن دنیا رو عوض کنند.
    از قدیم می گن : گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.

    دوست من منظورم این نیست که همسر شما هم در کارش خلافی انجام بده ولی می تونه چشم روی خیلی چیزها به خاطر خانوادش و ارامش خودش ببنده. چاره ی دیگه ای نیست.
    روی هر پله که بایستی خدا یک پله ازت بالاتره. نه به خاطر اینکه خداست. به خاطره اینکه دستتو بگیره...

    هر شب درانتهای شب نگرانیهایت را به خدا واگذار کن و آسوده بخواب. به هر حال او در تمام شب بیدار است ...

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 اسفند 87 [ 18:25]
    تاریخ عضویت
    1387-8-24
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    3,212
    سطح
    35
    Points: 3,212, Level: 35
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 138
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رویاهای جوانی ، شکست ، حسرت ، تمنای یاری

    به نام خدا با سلام زمانه زمان بدی است درکتا ن می کنم یک بار جراحی با من داشت صحبت می کرد ا و به من گفت : ببینید الان در این ساختمانی که من هستم و در این شهر جراحان دیگری هم هستند . فلان کس نزد من می اید من میدانم نیاز به جراحی ندارد ولی همکار من اورا جراحی می کند ومثلا صد تومان می گیرد نظر تو چیست که من مثلا سی تومان بگیرم و او را جراحی کنم .
    من نظرم این بود که این کار کلا غلط است و این فرد نباید این کار را بکند . اوگفت در این صورت مریض ها مر ا بی سواد می دانند وفتی با گروهی از جراحان روبرو می شوند که نظر واحدی دارند و من خلاف نظر اکثر انها را .
    این واقعیتی است که الان بسیاری ار حرفه ها با ان روبرو هستند .د وستی داشتم که درشهر کوچکی طرح پزشکی خویش را می گذراند .چون دران شهرسایر پزشکان به راحتی از داروهای قوی استفاده می کردند و ا یشان نمی کرد حتی از ایشان به قاضی شهر شکایت شده بود . ایشان به شدت ناراحت بود و گفته بود من می روم ونسخه های این پزشکان را به نظام پزشکی می برم . فوق العاده سخت است .
    اشنایی می گفت استادی در دانشگاه نصیحت می کرد جدی که اصلا فلان دارو را به مریض ندهید . در درمانگاه ما دیدیم خودش ان دارو را داد و قتی پرسیدیم گفت من چه کنم اگر ندهم می رود جای دیگر .
    وافعا این معضلی است وقتی درجامعه پزشکی اینگونه باشد وای به حال سایر جاها .من درخیلی شغل ها دیده ام مفاسد را ولی یک نصیحت به شما و شوهرتان دارم وقتی می خواهید درست زندگی کنید باید خدا شما را تایید کند نه مردم . مرد درست از پوشیدن لباس مندرس وداشتن خانه محقر باکی ندارد . اگر شما می خواهید در این زمانه هم خدا را داشته باشید و هم خرما را , بدانید نخواهد شد . خیلی اوقات باید قربانی بدهید . معنی دین همین است . مگر در صحرای کربلا نمی دانستندحق با امام حسین است دلهاشان با او بود و شمشیرهاشان برخلاف او . انسان وقتی د ردوراهی انتخاب قرار می گیرد گاهی باید چون ائمه قربانی شود . اگر گفته ا ید خدا , باید بدانید که جان و مال خود را صادقانه باید در طبق اخلاص بگذارید . ولی این را بدانید که خدا بندگان خوب خود را رها نمی کند . روزی از جایی که گمان نمی کنید می رسد و برکت و خیر در زندگی جاری میشود .کم ولی با کیفیت وارد زندگی میشود ونسل تضمین می گردد . این را بدانید که تلاش درست جواب دارد منتها به نوعی که شایدباور نکنید . شما دنبال تجمل و تایید بقیه نباشید کار درستی را شوهرتان با توجه به استعدادش دوباره شروع کند کاری مفید و مجدانه ان را ادامه دهد و با افراد قوی ومقاوم هردوی شما همنشین شوید و از مشورت افراد با شعور و خدا پرست استفاده کنید . مطمئن باشید خدا جای حقی نشسته است . یک وجدان راحت با میلیاردها الماس و یک اخرت خوب با کل دنیا قابل مقایسه نیست . نسل صالح نتیجه لقمه حلال است . هنر الان زندگی برخلاف جریان فساد است . موفق باشید . اقا خواهد امد.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 آبان 94, 12:25
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 16 اردیبهشت 93, 08:57
  3. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20
  4. چطور با رویای از دست رفته کنار بیام؟؟
    توسط meshky در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 بهمن 90, 05:08
  5. آنچه مادرتان نمی توانست به شما بگوید...
    توسط بالهای صداقت در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 08 آبان 89, 13:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.