یه روز (چندهفته پیش) داشتم توی خیابون راه میرفتم یه دخترو با دوتا از دوستاش دیدم داشتند از کلاس زبان میومدند.... یعنی چی بود این دختر....! یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید... نیکول کیدمن جلوش باید لنگ بندازه ... بعد راه افتادم رفتم دنبالش اون دوتا دوستش که ازش جدا شدند سوار اتوبوس شد منم سوار همون اتوبوس شدم و ایستگاهی که پیاده شد پیاده شدم رفتم توی کوچه ای که رفت بهش سلام کردم اونم جواب سلاممو داد دیگه گفتم خداروشکر مث اینکه میخواد پا بده ... بعد با یه لحن شوخی گفت اینجا نزدیکه خونمونه جای مناسبی نیست بعد تا دم در خونشونم رفتم ولی فایده نداشت قبول نمیکرد که باهم حرف بزنیم من بیعرضه هم نتونستم بهش شماره بدم البته شماره هم میدادم احتمال زنگ زدنش صفر بود ... چون خیلی خیلی خوشگله پدرسوخته ... موقعیتای بهتر از من رو هم 100 % رد کرده چه برسه به من یه لا قبا... منم نه قیافه دارم (البته زشت نیستم ولی خوشگلم نیستم) نه پول مول دارم نه یدونه ماشین دارم که حد اقل با ماشین برم سراغش شاید فرجی بشه ... حالا خلاصه امروز هم باز اتفاقی دیدمش که داشت میرفت کلاس زبانش ... باز بهش سلام کردم نمیدونم منو یادش بود یا نه ... از دستم فرار کرد ... میگه من با هیچ پسری دوست نمیشم! (دروغ میگه ... معلومه از اون هفت خطاست) بعد من احمق رفتم یه کافی نت اون دور و برا بود 1 ساعتی خودمو علاف کردم بعد برگشتم یه گوشه وایسادم گفتم شاید برگرده از کلاسش باهام حرف بزنه ... باز راه افتادم رفتم دنبالش خودمو زودتر رسوندم به ایستگاه اتوبوس وقتی منو دید یه هو خندش گرفت لبخند(پوزخند) زد البته به من نگاه نکرد به به زمین نگاه میکرد ...) باز من دلگرم شدم گفتم حتما میخواد قبول کنه باز سوار اتوبوس شدم همون ایستگاهی که اون پیاده میشه پیاده شدم اما این دفعه بدترین برخوردو داشت ... بعد یه یارو اومد گفت این همسایه ی ماست دور و برش نگرد که برات بد میشه و چندتا داداش بیشعور هم داره ببیننت میزنند شل و پلت میکنند ...
حالا من فقط روزا و ساعتایی که میره کلاس رو میدونم و توی اون ساعتا اگه برم اون دور و برا شاید بتونم ببینمش... اما چجوری میتونم باهاش حرف بزنم و بتونم راضیش کنم ؟ البته آدرس خونشونم هنوز یادم مونده اما کله شقیه اگه برم اون دور و برا +اینکه خودش هم اگه بخواد حرف بزنه باهام صددرصد توی محل خونشون حرف نمیزنه...
من خودم متنفرم از این نوع مزاحمتهای خیابونی اما بدجوری به دلم نشسته .... مخ زدن رو هم بلد نیستم .... اگه یک ماشین میداشتم چقدر خوب بود ... بسوزه پدر بی پولی...
یه سوال مهمتر : آیا از طریق آموزشگاه زبان میتونم شمارشو گیر بیارم ؟ یک راه بهتر : از طریق بقیه ی افرادی که به اون کلاس میرن؟ (اما اینجوری که اول باید برم مخ یکی دیگه رو بزنم ... تازه از کجا معلوم که اون طرف باهام همکاری کنه؟) یه راه دیگه که خیلی احمقانه است هم زده بسرم ... اینکه بریم خواستگاریش توی خواستگاری مخشو بزنم که بیاد با هم دوست شیم !!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)