RE: اختلافات زن و شوهر
سلام. برادر گرامی یک کمی دارید بی انصافی می کنید. شما تو حرفاتون نوشتید من به خاطر اون این هزینه عروسی رو تقبل کردم. این چه حرفیه ؟ اون عروسی شما هم بوده. به همسرتون حق بدهید که جشن عروسی می خواسته. این اتفاق فقط یکبار تو زندگی هر دختری می افته. در مورد مسائل مالی در قدم اول این وظیفه شماست. شما به عنوان سرپرست خانواده موظف به تامین همسرتون هستید. حالا اگه به دلایلی زیر بار این مسئولیت دارین کم می یارید نباید با توپ و تشر از همسرتون کمک بخواهید. باید ازش خواهش کنید. نرم برخورد کنید.
من خودم 2 ماهه عقد کردم و همسرم سربازه. تمام هزینه ها روی دوش منه. حتی خانه رو هم من خریدم و زیر بار سنگین اقساطشم. ولی با میل خودم دارم این کار رو می کنم. با رضایت قلبی خودم. چون فکر می کنم ارزششو داره. این زندگی هر دو نفر ماست. همسرم هم همیشه با احترام و قدرشناسی از من تشکر می کنه. خوب من وقتی این برخورد رو می بینم به زندگی بیشتر دلگرم می شوم و بیشتر مایه می ذارم. از طرفی هم مطمئنم که همسرم این روزهای سخت رو حتما برام جبران می کنه.
به جرات می تونم بگم 99% خانم ها همین هستند. وقتی به زندگیشون دلگرم باشند خیل گذشت ها خواهند کرد. شما باید با همسرتون به نرمی برخورد کنید. اصلا شاید شما تا به حال برخوردی داشتید یا اتفاقاتی افتاده قبل از ازدواجتون که اون به شما بدبین شده باشه.
خودتون گفتید در شب عروسی شما متاسفانه برخورد هایی بین دو خانواده اتفاق افتاده. شاید همسرتون هنوز از دست شما دلخوره و وقتی هم که شما این موضوع رو عنوان کردید ناگهان ذهنیت منفی تری در ایشون ایجاد شده. کمی همسرتون رو درک کنید. دیگه از این موضوع حرفی نزنید. بلکه سعی کنید پایه های عاطفی زندگیتون رو محکم تر کنید. مطمئن باشید وقتی همسرتون ببینه شما با تمام وجود برای زندگیتون تلاش می کنید و خالصانه دوستش دارید، به کمکتون می یاد.
شاد و موفق باشید
روی هر پله که بایستی خدا یک پله ازت بالاتره. نه به خاطر اینکه خداست. به خاطره اینکه دستتو بگیره...
هر شب درانتهای شب نگرانیهایت را به خدا واگذار کن و آسوده بخواب. به هر حال او در تمام شب بیدار است ...
علاقه مندی ها (Bookmarks)