به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 99 [ 15:43]
    تاریخ عضویت
    1392-5-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    5,087
    سطح
    45
    Points: 5,087, Level: 45
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    با بددهني و دمدمي بودن زنم چه كنم ؟

    سلام . بنده كارشناس كامپيوتر و همسرم كارشناس علوم تربيتي هست و با دو قوميت مختلف (كرد و فارس) البته پدر و مادر همسرم هم ترك و فارس هستند ولي پدر ومادرم هردو كرد ميباشند.
    نزديك به 11 ساله كه ازدواج كرديم و با همسرم 9 سال تفاوت سني دارم .حاصل ازدواجمون يك پسره كه 8 سال دارد . در ابتداي ازدواجمون مشكلي نداشتيم .من خونسرد بودم و اون جوشي .مديريت خرج خونه به عهده ايشان بود و مديريتش خوب بود .من بخاطر دوست داشتن پدرزن و مادرزنم و احترام به زنم دربست در اختيار آنها بودم و اگه كاري داشتند رويشان را زمين نميانداختم بطوريكه صداي همسرم دراومده بود ولي اگه در حق پدرومادرم اين كارها را بكنم واويلا دارم و همسرم يكدهم كارهاي مرا در حق خانواده ام انجام نداده .در بعضي از مواقع همسرم جملاتي را به زبان مياورد كه كپي برداري از پدرش بود (بددهان است )و به مرور زمان شروع به جبهه گرفتن مقابل مادر و خواهرام نمود هرچند هم آنها و هم ايشان داراي تقصير بودند و من هم كم تجربه در ميانشان گير افتاده بودم .ديگه كم كم مادرم را طوري خطاب قرار ميداد كه انگار مادر من بدكاره است !!!! بسيار وقيح و بي تربيت ظاهر شد ومن در مواجهه با اين حركت دست رويش بلند كردم كه شايد كاري اشتباه بود چون هيچ چيزي مثل فحش و الفاظ ركيك مرا ناراحت و غضبناك نميكند دست خودم نبود ولي جواب فحشهاش را نميدادم كه شايد خوب بشه .ولي خوب كه نشد تازه از پوست خودش آمده بيرون و بالاخره مرا هم مثل خودش كرد .حقيقتا طاقت اين همه فحش و بي ادبي را نداشتم و تابحال اين همه تحقير نشده بودم و وقتي تهديد كردم كه من هم فحش ميدم با بي غيرتي هرچه تمامتر جواب داد هرچه دوست داري فحش بده منم جوابتو ميدم .الان هم جلوي بچه فحش ميده و وقتي جوابش را ميدم ميگه چرا جلوي بچه فحش ميدي؟ .جالبه بچه هم همه اون فحشها را يادگرفته و به خودش برميگرداند اونم چه فحشهايي ميگويد تا فحش ندم دلم آروم نميگيره .در ابتدا شكايت به پدر ومادرش بردم ولي نصيحت آنهارا هم گوش نميده .3 تا خواهرن كه اكثر فاميلاشون از دست زبان 2 تا از خواهرها قطع رابطه كردند . مشاوره رفتيم ولي حرف مشاور را هم گوش نميده و خودمختاره .جالبه همين شخص معلم هم هست !!!!!!!!!!!!!!!! وانمود ميكنه كه مذهبيه ولي براي مراسمهاش . به هيچ يك از الگوهاي رفتاري امامان معصوم توجه نداره .حرفش با عملش زمين تا آسمان تفاوت داره .خسته شدم .تابحال اقدامي نكردم تا آبرو هردو طرف حفظ بشه ولي واقعا به آخر خط رسيدم چون بچه ام داره تلف ميشه و مشكلات روحي پيدا كرده .كلا خانواده شان سرشار از استرس و اضطرابند و هيچ كدام دكتر هم نميرن .الان هم رفتارامون همش تلافي جويانه اس .ديگه دوستش ندارم و فقط مادر فرزندم هست و علاقه خاصي بهش ندارم .حسادتش در حد تيم ملي هستش حتي به دوستي من ومادرم !!! براي مسافرت و... بايد التماسش كني و اگر كاري به انجام نرسه ميگه تو اسرار نكردي وگرنه منم راضي ميشدم .تو روابط جنسي هم بايد التماسش كني .بحرحال در اين مدت زندگي به اندازه 5 بارهم صبحانه بما نداده و خواب براش واجب تره و هميشه خودم صبحانه ميارم و بعد از نهاروشام سفره را جمع كرده و در بعضي اوقات ظرفها را ميشستم ويا جاروبرقي ميكشيدم .زرنگ نيست و تحرك نداره و حاضر نيست هم ورزش بره . خيلي خودخواهه و خودمختاره و حرف تو كتش نميره و خيرخواهي هيچكس رو قبول نداره ولي اگه بخاي 3 روز بدون آب و غذا برات مثل بلند گو صحبت ميكنه بدون اينكه اجازه صحبت به كسي بده !. من هم در مواجهه با مشكلات با بي تجربگي برخورد كردم و تقصيردارم ولي در حد توانم سعي كردم درستش كنم ولي ميگه خوشم مياد كه كم آوردي !!! نقاط مثبت هم داره ولي اين مشكلات تمامي آنها را ذايل كرده.نه پدرومادرم و نه ديگر اعضاي خانواده ام منزل ما نميان و تا حالا با ما يه مسافرت هم نيومدن .ديگر بريدم از اين همه تحقير و نميدونم راه نجاتم چيه ؟ويه مدتيه بطور جد به طلاق فكر ميكنم .
    ویرایش توسط parsiman : چهارشنبه 23 مرداد 92 در ساعت 22:24

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    شما آدم صبور و مقتدری هستی. سما با وجود این همه موضوع که فکرت را درگیر کرده باز هم خودت را بی اقصر نمیدانی. و باز هم واقع بینانه. صحبت کردی شما افکار مثبتی دارید در هرجا احتمال خطای خودت را دادی. ولی باز فکرت درگیر ه و برایم خیلی جالبه که چقدر صادق دنبال حل مشکلتونی کارها و افکارت قابل تحصینه ببین برا هر مردی سخته بی احآرامی به خانواده ببیند حالا اگه آنها حضور نداشته باشند که فک میکند اگه ازشون دفاع نکنه خیانت. به خانوادش کرده پس طبیعه هر مردی عکس العمل نشون میده (البته نه کتک پس همسرتون که با حرفاش. گاهی خودشو مقابل خانوادت قرار میده باید انتظار تشنج (کوچک یا گاهی بزرگ را داشته باشه ولی پارسیان عزیز اون زنه روحیه اش هرچه قد زمخت بشه باز ظریفه اون انتظار داره همسرش در جمع طرف اونو بگیره تاییدشان کنه دنبالش باشی بهگته هاش اهمیت بدی چه طور بگم دوست داره تو با رفتارات به خانوادت نشون بدی زنت را دوست داری و برات خیلی مهمه حتی اگه حرف حق نزنه تاییدش هم نکنی ولی باز پشتش باشی که بهت تکیه کنه ادامش هم دوباره مبفرستم

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 98 [ 13:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-28
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    5,299
    سطح
    46
    Points: 5,299, Level: 46
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    109

    تشکرشده 177 در 70 پست

    Rep Power
    22
    Array
    دوست گلم با توجه به یازده سال زندگی مشترک شما با خانومتون ..و ریشه ای بودن بعضی از مشکلاتی که اینجا ذکر کردین ...به نظر من بهترین راه واست اینه که یه مشاور خوب ومتخصص پیدا کنی و یه مدت خودت وخانومت بطور منظم مشاوره بگیرین..مشکلات شما بیشتر به لج ولجبازی شبیه هستش...امیدوارم زودتر به نتیجه و آرامش برسی ..

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 99 [ 15:43]
    تاریخ عضویت
    1392-5-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    5,087
    سطح
    45
    Points: 5,087, Level: 45
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    كاملا حرف حضرتعالي با حرفهاي خودش منطبقه و من نه جلوي خودش بلكه در نهان با خانواده ام درگير بودم و هر دفعه كه ميام درستش كنم با يه حركت اشتباه و عملي كاملا عصبي و بي تفكر همه چيزو خراب ميكنه و دوباره سرجاي اول برميگرديم مخصوصا بي ادبي هاش بيشتر مرا اذيت ميكنه .اگه مرا دوست داره دوست داشتنش خيلي زمخت و ناجوره و اصلا دور از احساسات زنانه هستش .مثلا يه بار براي ختم با پدرومادرم رفته بودم شهرستان آنقدر زنگهاي بي مورد و جملات بدور از منطق زد كه با حالت عصبي و اكثرا با سرعت 160 الي 180 كيلومتر فاصله 600 كيلومتري را 4 ساعته طي كردم و پدرومادرم قسم خوردن ديگه بامن هيچ جا نروند(ازدست زنم).بهش ميگم هميشه اين تلفنها نتيجه خوب نداره و ممكنه براي هميشه منو از دست بدي .ميگه به درك !

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    من فک میکنم صبر کردن اگه به منزله دست رو دست گذاشتن کاری نکردن با شه الان تقریبا براتون سمه. چون از یک طرف تو ناراحتی و یه ایراداتی را مقصرش آن میدانی. دلت گرایش به سردی میره و شاید کاری کنی که وضیت بدتر بشه از یه طرف هم همسرت توقعاتی ازت داشته نتونست ی پاسخ مثبتی بدی. و ازت دور بشه و شاید هم هیچ کدام از نیاز های که الان مطرح کردی را هم در حال حاضر واقعا خبر نداشته باشه که بخواد در تلاش برای جبران باشد. و شاید افکار خانما الان اینطوری باشه که من یازده ساله باهاشم بهترین غذا رو درست کردم خونه مرتب شاغل بودم حتی نتونست کی گوشت و سبزی و میوه خریدم و باک کردم کی بهذبچه رسیدم. وقتی میاد خونه اگه کمک کرد ظرفی شست دیگه آقا بدهکار میشه.. این همه بدو بدو همه چیز مرتب دریغ از یهذتشکر. خشک و خالی اصلا من به چشش نمیام. ا... ببین پارسیان من گفتم شاید.... پالان هم میگم صد در صد افکار خانومت اشتباه باشه ولی یه سری افکار اشفته متمعا باشهالان ذهنش را در گیر کرده حالا درست یا غلط..

    - - - Updated - - -

    من خیلی راحت میتونم اون. میتونم مسال دیگه که مطرح کردی هم برات باز کنم اما منتظرت میمانم کدامش اشتباهی فک کردم

    - - - Updated - - -

    شاید هم باخودش. میگه من داخل آموزشگاه برا خودم آدم موفقی هستم اما ششوهرم بهمن توجهی نداره آره وقتی به لجم کار میکنه همش طرف خونوادشه احاسم براش مهم نیست پس من هم هرچی فهش تو زندگیم بلدم نثااش میکنم ببین من نمیگم درست یا اشتباههست میگم اونم یه چیزای درگیر ش کرده

    - - - Updated - - -

    شاید هم باخودش. میگه من داخل آموزشگاه برا خودم آدم موفقی هستم اما ششوهرم بهمن توجهی نداره آره وقتی به لجم کار میکنه همش طرف خونوادشه احاسم براش مهم نیست پس من هم هرچی فهش تو زندگیم بلدم نثااش میکنم ببین من نمیگم درست یا اشتباههست میگم اونم یه چیزای درگیر ش کرده

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 99 [ 15:43]
    تاریخ عضویت
    1392-5-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    5,087
    سطح
    45
    Points: 5,087, Level: 45
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    بحرحال آنقدر افكار و رفتارش پيچيده اس كه درمانده شدم .ازيه طرف درگيري كار بيرون از خونه و ازطرف ديگر درگيري خونه بجاي آرامش ! مني كه خونسرد بودم شدم جوشي (يكي از خواسته هاي خانومم ) و عصبي كه با يه حرف از كوره درميرم .همسرم هم بدون عوض كردن استراتژي خود همچنان با فرياد ، ناسزا و بي ادبي ميخاد حق خودش را بگيره !بيچاره فرزندم كه با اين چندگانگي بايد دست وپنجه نرم كنه

    - - - Updated - - -

    يكي از عوملي كه باعث پيشرفت روزافزونش در آموزشگاه شد و باعث شد از رقبايش پيشي بگيره خود من بودم كه به كمك علم روز و اينترنت توانستم اورا به جلو پيش ببرم ولي اينا را نميبينه و همش دوست داره من بگم كه اگر حقوق تو نباشه زندگيمون فلجه .با اينكه بارها گفتم و تحسينش كردم و با راهنماييهاي من بهتر هم شده ولي نميدانم چرا اينا را نميبينه ؟

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    ببین پارسیان راه کاری برا اون هم ببراتون میگم پدری که ایچقدر فکر احساس پسرشه که لطمه نخوره یعنی ارجع میدونه بر روح و روان اشفته خودش متمعا هستم هم پدر خوبیه هم میتونه همسر خوبی باشه منتها در این برهه زمانی یه مشکلات فکرشو در گیر کرده و همین که میبینم چه پر حوصله میشینه برای حلش متمعا هستم با درایت ش به بهترین وجع حلش میکنه میدونم برا مردی که پی کار میره تلفن های پی در پی روانیش میکنه و به بدترین شکل زجذش میده. زنا هم دور شوهرشون میشن دوست دارند مداوم در تماس باشن. وقتی میگه به درک از دستت بدم خدای خودت قبول داری از دلش باشه.... نه اگه اینطور بود حداقل حرف جدایی میزد اون میخواد بگه تو به احاسم من بی توجه بودی و از تلفنها بد برداشت کردی منم به تو بی توجه همین.

    - - - Updated - - -

    شاید به اصل موضوت نپرداختم خواستم بدونی میفهمم چه میگی. درک میکنم. و تا خداحافظی نکردم امشب هستم بهت میگم چکار کنی و اطمینان بهت دارم که آدم مصلت اندیشی هستی و میتونی با توجه به حرفهایی من و دیگر دوستان حلش کنی

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 99 [ 15:43]
    تاریخ عضویت
    1392-5-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    5,087
    سطح
    45
    Points: 5,087, Level: 45
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ميدوني من ميدونم از دوري من احساس ناراحتي داره ولي وقتي زنگ ميزنه نميگه كه دلم برات تنگ شده يا كي انشاا... برميگردي بلكه با الفاظ تحريك آميز شروع ميكنه به عصبي كردن من .روزي باهم قهر كرده بوديم و من مريض شدم و مريضيم روزبه روز بدتر شد .در اين وهله از زمان كي بايد از من مراقبت ميكرد همسرم يا مادرم ؟ سه روز رفت منزل مادرش و دست آخر پدرم مرا دكتر برد .جالبه با تمام خوبيهايي كه در حق خانوادش كردم اونا هم اقدامي نكردند واين منو سوزوند.

    - - - Updated - - -

    اگر تمام همكارهاي مرد بهش زنگ بزنند از جايي كه بهش اطمينان دارم برام اهميتي نداره ولي كافيه منشي شركت بمن زنگ بزنه .

  9. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    میگم زنت عصبیه و زود به هر مساله ای پاسخ میده و همین شاید خیلی وقتا باعث شده که حرفی بزنه که از دل اطرافیان به زودی در نره و شاید یه کم غرورش باعث میشه دیگه عذر خواهی هم نکنه و هی شما ادامه بدید اون جواب های بدتری بده وا اوضاع خرابتر از قبل بشه و شما هم اگه جواب ندید روان خودت اشفته بشه پس بهش در همون لحظه احوالتو نسبت به کارش بگو. و منطقه را ترک کن مثلا بگو اصلا این برخورد دوست نداشتم شایسته تو نبود و برو شده برا ده ثانیه برو اتاق کناری. بذار ادامه تار نشه که عصبانی شه ولی در مورد نزدیکی. حالا اینو میگم بع نزدیکی ادامه میدم من فک میکنم فقط یک گفتگوی سالم و دوستانه که اگه خواستی شرایطشو بهت میگم که آماده کنی میتونه رابطه زخم خودتون ترمیم کنه که این هم باید جدا از جدا از جواب دادن خط به خط اشتباههست نه مثلا دو به دو جواب دادن نباشه دوستان در باره نزدیکی هم همسرت باید متوجه بشه که جامع پر از همه چیز است و خدا نکند که مسی درگیر بشهذباید بفهمه چقدر آدم پاکی هستی که با وجود مشکل ریز و درشت. به دنبال ارامش از همسرتون باید بهش گوش زد بشه که با نه گفتن هاش نه تنها عزیز نمیشه بلکه باعث میشه شوق جنسی در اون لحظه میل جنسی در دراز مدت و حتی به دنبال اینها لذت خانواده داشتن ازت بگیرهن

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 99 [ 15:43]
    تاریخ عضویت
    1392-5-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    5,087
    سطح
    45
    Points: 5,087, Level: 45
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزيز خودش شايد همه اينهارا بدونه و تو كتابها و مجلات خونده باشه ولي همش تاكيد ميكنه به حرفهاي مادر بزرگش كه گفته هميشه مردو تشنه نگه دار يا .....
    جالبه باجناقمم هم با خانمش همين مشكلو داره ولي خانمش دوست داشتنش واقعي تره.جالبه بدوني كه زنش درخواست زيادي داره ولي شوهرش بعلت شرايط شغليش نميتونه زياد باهاش باشه .

  11. کاربر روبرو از پست مفید parsiman تشکرکرده است .

    mercedes62 (پنجشنبه 24 مرداد 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.