من 27 سالمه و شوهرم 32. 2 ساله عقد کردیم و9 ماه عروسی. تو این مدت هروقت دعوامون می شه منو از خونه بیرون می کنه و دنبالم نمی یاد. ومن خودم برمی گردم ولی این دفعه چون دفعه هشتم بود دیگه برنگشتم اونم دنبالم نیومد.خیلی داغونم کمکم کنید ....
تشکرشده 4 در 4 پست
من 27 سالمه و شوهرم 32. 2 ساله عقد کردیم و9 ماه عروسی. تو این مدت هروقت دعوامون می شه منو از خونه بیرون می کنه و دنبالم نمی یاد. ومن خودم برمی گردم ولی این دفعه چون دفعه هشتم بود دیگه برنگشتم اونم دنبالم نیومد.خیلی داغونم کمکم کنید ....
تشکرشده 3,560 در 934 پست
سلام دوست خوبم
وضعیت شغلی تحصیلی شما و شوهرت چی هست ؟
سر چه مسائلی دعوا می کنید؟
خانواده تون در مقابل این اتفاقات چه عکس العملی دارن؟
The Happiness of Your Life Depends on The Quality of Your Thoughts
[SIGPIC][/SIGPIC]
تشکرشده 4 در 4 پست
من دانشجوی ارشد ریاضی بودم ولی بعد ازدواج درسم و ول کردم چون شوهرم نذاشت.شوهرم هم مهندس عمران.دعوا همیشه سر موضوعات الکی شروع میشه همیشه بهانه گیری های بی جا می کنه و اینقدر به اون دامن می زنه که به یه جنگ تموم عیار تبدیل می شه و بعد منو بیرون می کنه و دیگه دنبالم نمی یاد
تشکرشده 3,304 در 1,073 پست
سلام
سعی کن محیط منزل رو ترک نکنی تحت هیچ شرایطی
والان هم واقعا باید با مشاور صحبت کنی چون میترسم بگم نرو
بعد قضیه کهنه شه و عادت کنه
تشکرشده 15,106 در 3,401 پست
سلام بهار گرامی
به تالار همدردی خوش آمدی
مشخصه که از نظر روحی خیلی اذیت شدی!
می تونی بیشتر توضیح بدی راجع به خلقیات همسرت؟
واضح و با آرامش از رفتار و موضوع اختلافتون برامون بگو
خانواده شوهرت در دعواهای قبلی چه نقشی داشتند؟
منتظر پاسخت هستیم
O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O
http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif
tamanaye man(چهارشنبه 23 مرداد 92), مهرااد (یکشنبه 24 شهریور 92)
تشکرشده 10,022 در 2,339 پست
سلام بهار جان
قبل از هر چیزی از دوستان خواهش میکنم تاپیک افتهای احتمالی رو خوب و به دقت بخونن و فراموش نکنن خیلی از جوابهای ما میتونه سبب فروپاشی و یا پیوند یک زندگی بشه.
ما به هیچ عنوان حق نداریم ذهن مراجع رو به منفی بینی و ایجاد تفکرات منفی و خیانت و ...سوق بدیم. این حق رو نه از نظر انسانی و نه از نظر تخصصی نداریم.
پس خواهشا کمی محتاطانه تر و با تعقل و تفکر بیشتر اقدام به نوشتن پست کنیم.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
ببین بهار جان
من اصلا بهت توصیه نمیکنم که برگردی.چون خودم با شخصیتی مثل همسر شما زندگی کردم.اینجور شخصیتها تحت هیچ شرایطی برای برگشتن طرفشون قدمی برنمیدارن..مگر اینکه مقاومت طرف مقابلشون رو ببینن.و یه جورایی غرورشون خورد بشه
نمیگم به لجبازی کن اما اگر اینبار هم برگردی میشه همون اش و همون کاسه و مدتی دیگه میای میگه حالا شده دفعه چهلم که داره منو بیرون میکنه و ....
از لحاظ شرعی و عرفی و قانونی همسرت اصلا حق این کار رو نداره.
فقط و فقط برای محکم کاری باید مدرکی مبنی بر بیرون کردن شما از خونه توسط ایشون رو داشته باشی.
دقت کن هدف طلاق نیست.فقط داشتن مدرکه که اگر فردا روزی این اقا خواست اذیت کنه تو مدرک داشته باشی و اگر هم تغییرات کرد که یک کاغذه و پاره میکنی و میندازی دور.
الان هیچ کاری از دستت برنمیاد جز صبوری....
شرایط تلخ و سختیه و منم گذروندم اما فقط باید صبور باشی...
ما برات دعا میکنیم.
موفق باشی
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
تشکرشده 4 در 4 پست
از همه خیلی ممنونم... ولی انگار کاسه ی صبرم لبریز شده ...خیلی خستم ...از اینکه شوهرم نسبت بهم اینقدر بی تفاوت عذاب می کشم...خانواده ی شوهرم فردا صبح یه مراسم دعا دارند...ایا دل شکسته ی عروسشون مهم تر نیست ...هیچکس تو این مدت یه تلفن هم به من نکرده ...فقط واسم دعا کنید
she (دوشنبه 04 شهریور 92)
تشکرشده 12 در 7 پست
شرایط خیلی سختی داری. دعا می کنم خدا کمکت کنه و همسرت متوجه اشتباهش بشه.همون طور که دوستمون ویدا گفه باید اطلاعات در مورد خودت و همسرت و دلیل دعوا هاتون بدی تا بشه در موردش نظر داد.اینکه همسرت چه اخلاقی داره،چقدر دوستت داره،چه طور با هم آشنا شدید،شروع کننده این بحث ها کدومتون بودید.فکر می کنم خود شما بهتر از هر فرد دیگه ای یتونید دلیل ای دعوا ها را پیدا کنید. و با بیان دلیل این دعوا ها احتمالا بشه دلیل رفتار همسرتون را هم پیدا کرد.اگر بهانه گیری می کنه نشان دهنده ان هست که مشکل دیگری هست که ایوشن را آزار میده و می خواد به این صورت اعتراض خودش را نشون بده.اما اگه واقعا با هم مشکل اساس دارید که سر اون مسئله دعواتون میشه باید اون مشکل را حل کنید. رابطه شما خانواده همسرتون چه طور هست؟ اصلا وان ها میدنند که شما را بیرون کرده؟خواهر شوهر دارید؟ اگه دارید و رابطه خوبی با ایشون دارید می تونید ازشون کمک بخواید.بخواید با برادرش از خانوادش بخواد با برادش صحبت کنند تا بیاد دنبالتون. همسرتون باید متوجه اشتباه خودش بشه وگرنه همین کارش را ادامه میده.خانواده خودتون چی اوناه چی میگن؟ نمی گن؟میتونید از انها کمک بخواید.اما به نظر من یه نفر باید با همسرتون صحبت کنه ایشون را متوجه اشتباهش بکنه که اگر حتی با شما هم مشکل داره نباید شما را بیرون کنه و باید مشکل را با صحبت حل کرد.و ایشون باید بیاد دنبالتون چون اگر دوباره خودتون برگردید اوضاع هیچ تغییری نمی کنه.
تشکرشده 4 در 4 پست
سلام هنوز دنبالم نیومده هفته پیش تلفن زدم به برادر شوهرم گفتم کسی نمی خواد تکلیف منو روشن کنه گفت جلسه می گذاریم ولی دیگه خبریش نشده دیگه صبرم تموم شده....شوهرم رفته به خانوادش کلی دروغ گفته که خودش رفته خودش هم برگرده اونا هم باور کردند....اخه کلا شوهرم دروغ زیاد میگه واسه همه چیز ریز و درشت
she (دوشنبه 04 شهریور 92)
تشکرشده 19 در 11 پست
بهار جان از شنیدن این ماجرا خیلی ناراحت شدم متاسفانه شوهر منم همینجوره هم به شدت دروغرمی گه هم مدام منو از خونه بیرون میکنه با این تفاوت که تو خونه بابات رو داری اما من بیچاره یه دستم رو بابام میگیره یه دستم رو مامانم به زور برم می گردونند هر بار از سری قبلی بد تر می شه یه بار قفل درو عوض می کنه یه بار تمام وسایلام و لباسام میکنه تو دو تا چمدون می زاره پشت در زنگ میزنه بابام بیاین ببرینش.... ازت خواهش میکنم بدون اقدامی از طرف اون برنگرد،به بهونه برداشتن چیزی از خونت برو و برگرد خودت رو اصلا جلوش مستاصل نشون نده ولی طوری هم شاد و شنگول نباش که فکر کنه بی خیالی
bahar17 (پنجشنبه 21 شهریور 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)