راستش خانواده همسرم به دلیل اختلاف فرهنگی من رو از اول قبول نداشتند و همسرم هم بدلیل اینکه دلش نمیخاد کسی ازش ناراحت بشه محکم دفاع نمیکرد اونا شهرستان دور هستند وقتی ازسال قبل عروس جدید گرفتند که اهل همون جاست بیشتر نمود پیدا کرده خوبی هایی که من درحق پدر و مادر و خانوادش کردم جاریم نکرده ولی متاسفانه کوچکترین ایراد من رو میبینن و کم محلی میکنن ولی ایرادات اون خانم رو نمیبینن البته اون شوهرش محکم دفاع میکنه من تک دختر هستم ولی روز سال نو و همه عیدها سه ساله اونجا بودم با اینکه زبونشون همه چیشون با من فرق داره تازگی شوهرم فهمیده که اینا اینجورین ولی کاری نمیتونه کنه فکر کنم جاریم داره باردار میشه شوهر من بچه نمیخاد مادرشوهرم داره خودش رو میکشه من دیگه میخام اونجا نرم
داره رو زندگیم تاثیر میزاره اون خانم فقط با پول داره روی خانواده شوهرم کار میکنه واصلن خونه دار و مرتب و مهمون دار نیست ولی من که مهندس بیکار ولی خونه دار و مهمون دار و از این چیزا هستم کسی نمیبینه
خیلی خستم کمکم کنید واقعا هزینه مشاوره هم ندارم خانواده شوهرم کسی رو دوست دارند که خانوادش رو ول کنه اون خانم همین کار رو کرده ولی اون جمعیت خانوادش زیاده کمتر وابسته است ولی من تو فرهنگ تهران تربیت شدم
کمکم کنید دوستان
باور کنید مادرش یکماه اومد خونمون سرویس بهداشتی هم تمیز میکردم از مریضی داشت میمرد من به شوهرم گفتم ببرش دکتر من لباس ارزون خریدم ولی پول دکتر مادرش رو داد ولی جاریم هیچ دلسوزی نکرد مسافرت بردیمش همه جا کفشش هم میدادم کفشداری برای زیارت این شده مزدم ولی به محض اینکه کوچیکترین کار اشتباهی کنم نمیبخشه و بد برخورد میکنه که همه میفهمن
- - - Updated - - -
کمکم کنید دوستان
چه کنم ؟ همسرم هم روز به روز سردتر میشه
علاقه مندی ها (Bookmarks)