به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 92 [ 14:34]
    تاریخ عضویت
    1392-4-30
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    390
    سطح
    7
    Points: 390, Level: 7
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 طرف مقابلم رو خیلی دوست دارم ولی از این زندگی خسته شدم

    سلام دوستان . من خانمی 26 ساله هستم و دوسالی میشه که ازدواج کردم البته به صورت موقت . خیلی بهش وابسته شدم هم از نظر مالی و هم از نظر عاطفی . یک سال دیگه مهلت ازدواج ما تموم میشه . من هیچ خونواده ای ندارم که حمایتم کنند . تنها هستم بدون دوست و فامیل و حتی یه آشنا . همسرم یک زندگی دیگه هم داره . همیشه نگران هستم که اگه من رو ترکم کنه باید چیکار کنم . خیلی به هم ریخته وآشفته هستم . نمیدونم باید چیکار کنممن دیپلم هستم . شغلم فقط منشی برای شرکت ها . با این آقاتوی محیط کارم اشنا شدم . این که میگم کسی رو ندارم واقعا ندارم . یه پدر پیر معتاد که توی خرج خودش هم مونده . این آقابا خانومش از نظر عاطفی و ... مشکل داره یعنی اینکه پنج روز در هفته خونه منه و با هم زندگی میکنیم . همسرش از وجود من بی خبره . چونکه از خونواده پولداری هستش به شوهرش اهمیت نمیده ف درست نیست این حرف رو بزنم همیشه همسرم میگه اگه تو نبودی حتما من به راههای بد و احتمالا مریضی و نابودی کشیده میشده چونکه از نظر جنس با همسرش مشکل داره و اون بهش اهمیت نمیده حتی بهش گفته همینه که هست . ولی همسرم از این موضوع میترسه که اگه اون متوجه بشه چونکه فامیل هستن میگه خونوادش طردش میکنن . لطفا شما بگین چیکار کنم / خواهشا بدون سرزنش و نصیحت . ممنون . من قبلا هم این مشکلم رو مطرح کرده بودم و دوستان این تاپیک رو معرفی کردن

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array
    شرایطتون سخته خانوم کاکتوس
    متاسفم برای وضعیت پدرتون و اینکه انقدر تنها هستید و حامی ندارید
    حتما حرفهایی که بهتون میزنم تکراری هست ولی شما برای فرار از تنهایی و کسب حمایت بدترین و سنتی ترین راه را انتخاب کردید که اون هم صیغه شدن هست. اینطوری هم آینده و زندگی خودتون را به هم میریزید و هم یه زندگی دیگه را. مشکلاتی که این آقا با زنشون دارن یه نوع دیگه باید حل بشه نه با کشیدن پای شما به زندگی ایشون.
    شما هیچ چیز دیگه ای هم نداشته باشید نیروی بی کران جوانی را در اختیار دارید که بتونید روی پای خودتون وایستید
    لطفا از موضع شکست خورده و ضعف بیاید بیرون
    حتی با تحصیلات شما هم خیلی کارها میشه کرد مثلا از این موعد باقیمونده از عقدتون استفاده کنید و آرایشگری یاد بگیرید. مثلا میتونید خیاط خوبی باشید الان مردم با این هنر ها زندگی می چرخونند. انقدر به دیگران متکی نباشید دیگرانی که هر لحظه می تونند شما را ترک کنند و در وضعیت بدتری قرار بدند. سعی کن قوی باشی و قبل از همه چیز به فکر استقلال مالیت باش. بعیده دختری به جوانی شما نتونه انقدر درآمد کسب کنه که زندگی خودش را بچرخونه . والله من خانوم هایی را دیدم که یک تنه کار کردند و خرج چند تا بچه را هم تامین کردند چه رسد به خرج خودشون. این طرز تفکرتون خیلی اشتباهه که به خاطر حمایت مالی دو تا زندگی را به هم بریزید.
    به هر حال بر شماست که واسه این شرایطتون راه برون رفت پیدا کنید و خودتون را نجات بدید
    چون در بهترین شرایط شما زن دوم عقدی میشید که باز هم روی آرامش نخواهید دید. شما خیلی جوونی عزیز من هم میتونی ادامه تحصیل بدی هم می تونی به جز شغل های شرکتی و دولتی شغل دیگه ای برای خودت پیدا کنی مثل هنرهای دستی قالیبافی . هزار تا کار میشه کرد برای تامین مخارج .
    The Happiness of Your Life Depends on The Quality of Your Thoughts

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. کاربر روبرو از پست مفید نیلا تشکرکرده است .

    ardeshirk (شنبه 26 مرداد 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    کاکتوس جااااااااااااااان. شما کافیست به تاپیک قبلیت مراجعه کنی و به حرفهای مدیر همدردی و فرشته مهربان گوش بدی. مطمینا پاسخ این دو عزیز خیلی به دردت خواهد خورد و بدان که گلم باید انقدر صبور باشی که بتونی زندگیت رو نجات بدی و دنبال معجزه نباش با گوش کردن به اهمون حرفها معجزه واست رخ می ده. باااااااااااااااااااااااا ور کن.
    نقل قول نوشته اصلی توسط کاکتوس نمایش پست ها
    سلام دوستان . من خانمی 26 ساله هستم و دوسالی میشه که ازدواج کردم البته به صورت موقت . خیلی بهش وابسته شدم هم از نظر مالی و هم از نظر عاطفی . یک سال دیگه مهلت ازدواج ما تموم میشه . من هیچ خونواده ای ندارم که حمایتم کنند . تنها هستم بدون دوست و فامیل و حتی یه آشنا . همسرم یک زندگی دیگه هم داره . همیشه نگران هستم که اگه من رو ترکم کنه باید چیکار کنم . خیلی به هم ریخته وآشفته هستم . نمیدونم باید چیکار کنممن دیپلم هستم . شغلم فقط منشی برای شرکت ها . با این آقاتوی محیط کارم اشنا شدم . این که میگم کسی رو ندارم واقعا ندارم . یه پدر پیر معتاد که توی خرج خودش هم مونده . این آقابا خانومش از نظر عاطفی و ... مشکل داره یعنی اینکه پنج روز در هفته خونه منه و با هم زندگی میکنیم . همسرش از وجود من بی خبره . چونکه از خونواده پولداری هستش به شوهرش اهمیت نمیده ف درست نیست این حرف رو بزنم همیشه همسرم میگه اگه تو نبودی حتما من به راههای بد و احتمالا مریضی و نابودی کشیده میشده چونکه از نظر جنس با همسرش مشکل داره و اون بهش اهمیت نمیده حتی بهش گفته همینه که هست . ولی همسرم از این موضوع میترسه که اگه اون متوجه بشه چونکه فامیل هستن میگه خونوادش طردش میکنن . لطفا شما بگین چیکار کنم / خواهشا بدون سرزنش و نصیحت . ممنون . من قبلا هم این مشکلم رو مطرح کرده بودم و دوستان این تاپیک رو معرفی کردن

  5. 2 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    del (شنبه 26 مرداد 92), faghat-KHODA (سه شنبه 22 مرداد 92)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام کاکتوس جان در تکمیل پست قبلیم بگه که :

    دوست نازنین شما زندگی سختی داشتی . از نعمت یه خانواده خوب محروم بودی و من واقعا نمی تونم چقدر سختی کشیدی.

    اما دوست نازنین اگه می خای زندگیت بهتر بشه و پیشرفت کنه و به انچه دوست داری برسی.

    اول باید روشها و انتخابهایی که کاکتوس قبل داشته رو کنار بگداری چون خودت متوجه شدی که تصمیم گیریهات خ منطقی نبوده و بیشتر گرفتارت کرده( من قصد سرزنش ندارم دوست گلم)

    دومین کار استفاده از شیوه ی انسانهای موفق هستش. رفتن پیش یه مشاور هزینه بر و اصلا ممکنه که شما علر رغم هزینه جواب هم نگیری. اما این جا تو تاپیک قبلیت دوتا از بهترین مشاورها مثل مدیر همدردی و فرشته مهربان برات وقت گداشتن. سعی کن پاسخهاشون رو بدقت بخونی و کاربردی کنی. و بعد بیای بازخورد بگیری ازشون.


    مطمین باش دو پست این دو عزی انقدر جامع هست که بتونه زندگیت رو تغییر بده.

    اگه بخای ایندت مثل گدشتت نشه باید روشهای جدید رو امتحان کنی. شاید خانوادت یه روزی زندگیت رو خراب کردن اما این دلیل نمیشه که الان خودت زندگیت رو خراب کنی.


    من با تمام وجودم برات دعا می کنم ولی واقعا با یه مقدار صبر و شجاعت و آگاهی می تونی زندگیت رو بسازی. سی کن از رها کردن چیزهایی که مال تو نیستن هراسی نداشته باشی تا انچه مال تو هستش نصیبت بشه. در پناه حق دوست نازنین خودم

  7. کاربر روبرو از پست مفید مهرااد تشکرکرده است .

    del (شنبه 26 مرداد 92)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 92 [ 14:34]
    تاریخ عضویت
    1392-4-30
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    390
    سطح
    7
    Points: 390, Level: 7
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنون از راهنمایی های شما دوستان عزیز . یه تصمیماتی گرفتم . به نتیجه که رسیدم با شما دوستان در میون میزارم . فقط باید کمی صبر کنم و قدرت تحملم رو بالا ببرم .

  9. 2 کاربر از پست مفید کاکتوس تشکرکرده اند .

    مهرااد (دوشنبه 04 شهریور 92), بالهای صداقت (دوشنبه 04 شهریور 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. وسایل برای استفاده کردن هستند و انسانها برای دوست داشتن
    توسط setareh در انجمن هیجانات و احساسات
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 آبان 89, 01:16
  3. +دختری را دوست دارم که ازش خواستگاری میکنم و منفی جواب میده . واجبه.
    توسط گیو در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 آذر 87, 13:57
  4. وابستگی های افراطی به دوست
    توسط shadi در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 دی 86, 09:31

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.