نوشته اصلی توسط
zdl1367
خانم بانو من سر کار میرم و تمام درآمدم هم صرف مخارج زندگ میشه. مشکل من در برخورد با اعضای خانودشون هست.که رفتار هاشون باعث میشه از نظر مالی کم بیاریم و من ناراحت میشم. دیشب کلی با همسرم بحث کردم. هیچی نگفت.دیروز عصر پدر همسرم آمد منزلمون همسرم خونه نبود به من گفت قسط هاتون را چرا ندادید گفتم نداشتیم. گفت به شوهرت بگو امشب بیاره بده من فردا میرم بانک ببرم بدم.یه طوری حرف میزد انگار ما داریم و از قصد نمی دیم، یا من ول خرجی میکنم و کم میاریم. من هم به ایشون گفتم باشه به شوهرم میگم. شب با شوهرم بحثمون شد سر همین موضوع که پدرش واقعا درک نمکنه مانداشتیم وگرنه نمیذاشتیم بدهی هامون بمونه.من فکر کردم منظورش از این که آمده به من میگه این هست که چهار تا النگوی توی دستم را بفروشم و این را به شوهرم گفتم. اونم گفت نه.گفتم پس چرا وقتی ما خودمون میدونیم بدهی داریم چرا هی بابا و مانت میان تذکر میدن. خودشون که میدونن وضعیت ما جه طوری هست.میدونن فعلا پولی نداریم پس چرا این حرفق را زد. به غیر از این که منظورش به من بود.(مادر شوهرم دوست داره تمام سختی های که خودش توی زندذگی تحمل کرده سر من هم بیاد، تمام طلاهاش را فروخته حالا باید منم بفروشم.البته من سرویسم 12 تا از النگو هام را برای خونمون فروختم حالا فقط یه حلقه عقد را دارم و چهار تا النگو واقعا نمیخوام اینها بفروشم.چون میدونم اگر فروختم دیگه خبری از خریدن نیست.)من با کسی چشم و هم چشمی ندارم اما وقتی جاریم و خواهر شوهرم هر وروز در حال تعویض طلا و لباس و این صحبت ها هستند و من میرم توی جمعشون احساس خوبی ندارم. حس حسادت ندارم اما وقتی از قصد آستین لباسشون را رد می کنن بالا که من النگو های جدیدشون را ببینم اعصابم به هم میریزه. میام گیر میدم به شوهرم.دیگه نمی دونم چکار کنم.
سلام دوست عزیز
شما باید صبر داشته باشید!
چرا دیدن چند تیکه طلا آرامش شما رو بهم میریزه؟ چرا اعصاب خودت به این راحتی خرد میکنی؟!!!!!ببخشید تعریف چشم و هم چشمی از دیدگاه شما چیه؟!!!!!!!!
ببین اینکه آدم توی تنگنا قرار بگیره ناراحتی داره، نمیشه گفت فقر هیچ تاثیری نداره! داره، ولی خودتون باید بتونید به بهترین نحو این دوران (که برای اکثر جوانان هست) رو به خوبی سپری کنید.
فکر میکنی همسرت میتونه بیشتر از این کار کنه و نمیکنه؟
یعنی از تواناییش حداکثر استفاده رو نمی کنه؟
اگه داره تمام تلاششو میکنه، خب اجازه بدید به همین منوال به تلاش هاش ادامه بده، کم کم وضع تغییر میکنه. ولی اگه بخوای اینجوری با این جر وبحث ها انرژیش رو تحلیل ببری، دیگه هیچی....!
شما موقع خواستگاری ایشون و وضعیت اقتصادیش رو دیدی و همینجور هم پذیرفتیش. حالا انصاف نیست که بهش ایراد بگیری!
اونم دلش میخواد مثل هر مردی بهترین زندگی رو فراهم کنه برای همسرش، داره تلاشش هم میکنه، تواناییش همینه!
جالبه که خودتون هم میدونید این کارهاتون هیچ کمکی به بهتر شدن اوضاع که نمی کنه هیچ،بدتر هم میکنه، ولی بازم دارید ادامه میدین...
عزیزم میدونم خیلی سخته یه خانم جوان دوست داره لباس بگیره طلا بگیره وسایل منزل وچه وچه بگیره. ولی
باید حقیقت رو قبول کرد.
متاسفانه این امکان اول زندگی خیلی وجود نداره . مگر تعداد اندکی از مردم
سعی کنید در آرامش با هم کار کنید.تا بتونید به زودی به وضعیت نرمالی برسید.
دوست عزیز،وضعیت اقتصادی اکثر خانواده ها در حال حاضر خیلی بهتر از شما نیست. حالا که پذیرفتی و ازدواج کردی، روزگار رو به کام خودت و همسرت تو تلخ نکن! بذار پول تلخ میکنه کافیه!
راستی بهتره فعلا بچه دار نشید به نظر من. تا یه کم اوضاعتون روبراه بشه
انشالا زودتر مشکلات حل میشن
علاقه مندی ها (Bookmarks)