به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 اردیبهشت 93 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1392-5-20
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    80
    سطح
    1
    Points: 80, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    55

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بخشش شوهرم برام قابل هضم نیست

    با سلام و احترام به همه همدردیهای گرامی
    شاید خواسته من از شوهرم نامعقول باشه نمی دونم می خوام با راهنمایی شما بدونم راه حل مشکلم چیه.
    من 3 - 4 ماهی میشه که عقد کردم . تا قبل از عقد، چند هفته دوران نامزدی شوهرم با ماشین خودش میومد دنبالم اما از زمانی که عقد کردیم دیدم چند دفعه با وانت پدرش اومد وقتی علتش را پرسیدم گفتن ماشینم را دادم تا زمانی که برادرم ماشین بخره پیش ایشون باشه هم به خاطر کار برادرم که زشته با ماشین دیگه ای باشند و هم به خاطر کلاس خانمشون (البته این مورد را من بهشون گفتم و ایشون هم تایید کردند)
    از اون روز به بعد دوسه باری شده که سر این مسئله با ایشون بحث می کنم به ایشون هم گفتم مسئله کار برادرتون برام قابل درکه و می تونم باهاش کنار بیام اما خانم برادرتون را نه خیلی برام سنگین تموم میشه
    شوهرم را هم درک می کنم چون موقعی که برادرشون ماشینشون را برای خرید خونه فروختن شوهرم بهشون گفتن ماشین من در اختیار شما و خوب یه کا رمشترک هم با هم دارند .....

    مشکل من با خودمه که این مسئله را هرچی سعی می کنم باهاش کنار بیام نمی تونم
    حتی بهشون گفتم این کار شما باعث شده من حس خوبی نسبت به جاریم نداشته باشم
    اما ایشون میگن باید صبر داشته باشم بعضی مواقع وقتی زیاد به این مسئله فکرمیکنم از شوهرم متنفر میشم .
    از دید خانواده ایشون من یه دختر مومن و قانع و خوب هستم حتی مادرشون تعریف من را هم پیش برادر شوهرم زیاد کرده که مثل خانم تو نیست و .... (خود مادرشوهرم بین صحبت هاشون گفتن که تازه باعث شد من ناراحت بشم )

    نمی دونم شاید موضوع خیلی کوچیکی باشه اما برای من اینقدرمسئله حساسی شده و ......
    ویرایش توسط *پرستو* : یکشنبه 20 مرداد 92 در ساعت 07:59

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 آذر 92 [ 08:53]
    تاریخ عضویت
    1392-4-22
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    512
    سطح
    10
    Points: 512, Level: 10
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 20 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام پرستو جان. من فكر ميكنم مشكل اصلي شما بخشش ماشين همسرتون نيست بلكه مشخص شدن اولويت هاي زندگيتون براي همسرتون هست (مثلاً اينكه نياز همسرش نسبت به برادر و خانم برادرش توي اولويت قرارداره). براي تشخيص اين موضوع توي بقيه رفتارهاش هم دقت كن ولي نه جوري كه خودش متوجه بشه، اگه درست بود متاسفانه براي حلش كاري بلد نيستم كه بخوام كمكت كنم .

    درمورد تعريف هايي كه ازت ميشه اين خيلي خوبه كه رابطه خوبي با مادرشوهر و جاريت داشته باشي، سعي كن اين قضيه روي ديدت نسبت به اونها و رفتارت باهاشون تاثيري نداشته باشه ، يعني اگه جاريت سوار وانت نميشه خوب نشه اين به خودش مربوطه ولي اگه براي تو هم سخته اين موضوع رو عنوان كن و با همسرت حرف بزن كه براي من سخته سوار وانت بشم اما بدگويي كسي رو نكن. موضوع مهم ديگه اينه كه در اثر تعريف اطرافيان توي رودربايستي قرار نگير كه باعث بشه برخلاف خواسته خودت چيزي رو قبول كني يعني باصطلاح بخاطر عزيز بودن باج بدي و همونجور رفار كني كه ديگران ميخوان نه خودت (نكته: اما هيچ وقت براي رسيدن به خواستت بي احترامي نكن و اجازه بي احترامي به خودت رو هم نده) اگه الان همش "بله" بگي بايد تا آخر زندگيت بله بگي.
    پرستو جان تو تازه وارد خانوادشون شدي و تمام رفتارت زير زره بين هست. سعي كن اين موضوع رو بين خودت و همسرت حلش كني.

  3. 2 کاربر از پست مفید سمان تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (یکشنبه 20 مرداد 92), *پرستو* (یکشنبه 20 مرداد 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    با سلام و احترام به همه همدردیهای گرامی
    شاید خواسته من از شوهرم نامعقول باشه نمی دونم می خوام با راهنمایی شما بدونم راه حل مشکلم چیه.


    نه عزیزم اصلا اینطوری نیس خ هم معقول!!!!!!!!!!!!!
    من 3 - 4 ماهی میشه که عقد کردم . تا قبل از عقد، چند هفته دوران نامزدی شوهرم با ماشین خودش میومد دنبالم اما از زمانی که عقد کردیم دیدم چند دفعه با وانت پدرش اومد وقتی علتش را پرسیدم گفتن ماشینم را دادم تا زمانی که برادرم ماشین بخره پیش ایشون باشه هم به خاطر کار برادرم که زشته با ماشین دیگه ای باشند و هم به خاطر کلاس خانمشون (البته این مورد را من بهشون گفتم و ایشون هم تایید کردند)
    خب هر کی باشه به این نتیجه می رسه حتما من کلاس جاریم رو ندارم( نمی خام نمک بپاشم اما می خام بگم : این رتارها باعث ازرده خاطر شدن ادم میشه. اونم خ زیاد

    از اون روز به بعد دوسه باری شده که سر این مسئله با ایشون بحث می کنم به ایشون هم گفتم مسئله کار برادرتون برام قابل درکه و می تونم باهاش کنار بیام اما خانم برادرتون را نه خیلی برام سنگین تموم میشه
    افرین. اینکه بگب چی ناراحتت کرده خ خوب. اما نباید بحث کنی. چون حتما برچسب حسادت روش می خوره کلا مساله بی ارزش میشه. به نظر من حست رو منتقل کنم
    مثلا بهش بگو البته اولش با کلی قربون صدقه و اینکه درک م یکنی چقدر برادر واسه ادم مهمه و ادم باید کمک کنه تا جایی که امکان داره و این بزرگی و گذشت شما رو می رسونه و منم خوشحالم با توام و بهت افتخار می کنم اما نباید به این جا برسه که نزدیک ترین ادمها به ادم کسایی که ادم رو خ دوس دارن رنجیده بشن. مثال بزن براش مثلا اگه من چیزی رو که شما احتیاج داری بدم به شوهر خواهرم یا حتی برادر خودت غ چه فکری در مورد من می کنی

    شوهرم را هم درک می کنم چون موقعی که برادرشون ماشینشون را برای خرید خونه فروختن شوهرم بهشون گفتن ماشین من در اختیار شما و خوب یه کا رمشترک هم با هم دارند .....
    افرین بر شما
    . فقط یادت نره همون قد که دیگران مهمن ادم هم مهم. اگه خ گدشت داشته باشی یعنی از حد تعادل بگذره دیگه احساساتت دیده نمی شه
    مشکل من با خودمه که این مسئله را هرچی سعی می کنم باهاش کنار بیام نمی تونم یه سری مسایل باید حل شن. ایشون قبل از اونکه برادر شوهر جاریتون باشن شوهر شمان.
    حتی بهشون گفتم این کار شما باعث شده من حس خوبی نسبت به جاریم نداشته باشم طبیعی است
    اما ایشون میگن باید صبر داشته باشم بعضی مواقع وقتی زیاد به این مسئله فکرمیکنم از شوهرم متنفر میشم . نه عزیزم تو خودت نریز . احتمال زیاد شوهرتون ادم خجالتی ای هستن. اتفاقا سعی کنین با بهترین برخورد هم اعتماد بنسشون رو هم حدود گدشت رو براشون مشخص کنین. اگه به این کارشون ادامه بدن پس فردا هم که شد مسایل برادرشون از مسایل خانواده خودت مهمتر می شه. در ضمن این باعث میشه در برادر شوهرو جاریتون توقع بیجا و حق و وطیفه ایجاد بشه( یعنی احساس کنن دارن که شوهر شما داره وظیفشون رو انجام می ده نه اینکه لطف می کنن. صبور باش نه صبور منفعل صبور فعال اینکه اعتراضی نکنی یعنی راضی ای؟ واقعا راضی ای!!!!!
    از دید خانواده ایشون من یه دختر مومن و قانع و خوب هستم حتی مادرشون تعریف من را هم پیش برادر شوهرم زیاد کرده که مثل خانم تو نیست و .... (خود مادرشوهرم بین صحبت هاشون گفتن که تازه باعث شد من ناراحت بشم )

    به قول یکی از ایمه میگن شیطان همه جا هس مخصوصا اونجایی که دارن ازت تعرف میکنن. اگه هدف از تعریف و خوب بودن شما اینکه اصلا اعتراض نکنی این یعنی سیاست. به نظر من بهتر پشت سر ادم بد بگن اما حق و حقوق ادم رعایت شه. بازم م یگم دوست گل من با ارامش بدون دعوا مشکل رو حل کن. بریزی تو خودت بعد از یه مدت از فشار منفجر میشی. شوهرتو عصبانی کنی باعث میشه به لجت بشینه. اصلا این س رو منتقل نکن که جاریتو دوس نداری اتفاقا بگو که براشون خ احترام قایلی ودرک م یکنی. نزار برداشت حسادت و این چیزای مسخره بشه. این حق شماس عزیزم

    نمی دونم شاید موضوع خیلی کوچیکی باشه اما برای من اینقدرمسئله حساسی شده و ......

    به احساست احترام بزار خودت می دونی که مهم


    حتما برو رفتار جرات مند رو بخون خب افرین گلم

  5. 3 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (یکشنبه 20 مرداد 92), *پرستو* (یکشنبه 20 مرداد 92), ساحل75 (یکشنبه 20 مرداد 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 اردیبهشت 93 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1392-5-20
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    80
    سطح
    1
    Points: 80, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    55

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سمان و مهرااد عزیز خیلی ممنونم از راهنماییتون
    مشكل اصلي شما بخشش ماشين همسرتون نيست بلكه مشخص شدن اولويت هاي زندگيتون براي همسرتون هست (مثلاً اينكه نياز همسرش نسبت به برادر و خانم برادرش توي اولويت قرارداره).
    همسرم یه ویژگی خوب که البته از دید مردم داره اینه که خیلی اهل کمک کردنه یه دفعه هم سر یه قرار هامون خیلی دیر کرد و بعد علتش که کمک به یکی از اقوام من بود را برایم توضیح داد منم چون شخص مورد نظر فامیل خودم بود از فرصت استفاده کردم و گفتم که اولویت اولت باید همسرت باشه، من هم می تونم شما را اولویت دوم خودم قرار بدم ...
    وقتی باهاش صحبت می کنم متنبه میشه و حتی تغییرات را چند روز احساس می کنم اما دوباره عین همون اول میشه...

    درمورد تعريف هايي كه ازت ميشه اين خيلي خوبه كه رابطه خوبي با مادرشوهر و جاريت داشته باشي، سعي كن اين قضيه روي ديدت نسبت به اونها و رفتارت باهاشون تاثيري نداشته باشه
    سعی کردم به روی خودم نیارم و لی دست خودم نیست متاسفانه نمی تونم ناراحتیم را توی چهره ام نشون ندم البته من جاریم را تو این مدت شاید 3-4 بار دیده باشم زیاد باهاشون رفت و آمد نمی کنه فقط مهمونی های رسمی میاد .
    اما نکته مهمی را گفتید من هم سعی کردم تا الان بد گویی جاریم را نکنم حتی در مورد بابام و عموم براش توضیح دادم (چون از بس روی این رفتار بابام حساس بودم دیقاً شوهرم شبیه ایشون شده ) و گفتم من برادرت و خانمش را دوسشون دارم دوست ندارم این احساسم تغییر بکنه گفتم از زمانی که این موضوع پیش اومده من مثل قبل دوستش ندارم .....

    احساس می کنم شوهرم چاره ای نداره ، برای همین دوست داشتم این قضیه برایم حل می شد اما نمیشه بعد از بحث هامون دلم براش میسوزه و معذرت خواهی می کنم میگم بی خیال حرفهای من شو بعد از چند روز دوباره میگم عجب اشتباهی کردم معذرت خواهی کردما.....

    پرستو جان تو تازه وارد خانوادشون شدي و تمام رفتارت زير زره بين هست. سعي كن اين موضوع رو بين خودت و همسرت حلش كني.
    تا اونجایی که شناخت نسبت بهش پیدا کردم فکر نمی کنم صحبتهای من را به خانواده اش انتقال بده
    اما راه حل را واقعاً نمی دونم

    خب هر کی باشه به این نتیجه می رسه حتما من کلاس جاریم رو ندارم( نمی خام نمک بپاشم اما می خام بگم : این رتارها باعث ازرده خاطر شدن ادم میشه. اونم خ زیاد
    نه عزیزم نمک نمی پاشی چون دقیقاً همین موضوع من را آزار میده و باعث خودخوری من میشه
    حتی به شوهرم گفتم من اولین بارمه که سوار وانت شدم خودش ماشینهای برادر و خواهرهام را هم دیده اما هیچکدوم حرفهام فایده ای نداشته
    حتی میدونه با ناراحتی سوار میشم بعضی مواقع شوخی هم میکنه

    مثال بزن براش مثلا اگه من چیزی رو که شما احتیاج داری بدم به شوهر خواهرم یا حتی برادر خودت غ چه فکری در مورد من می کنی
    براشس مثال زدم که اگه یه روزی خواهرت ازدواج کنه و شوهرش ماشینش را بده به برادرش شماها ناراحت نمیشید جوابش بهم اینه که تو باید درک کنی.....

    فقط یادت نره همون قد که دیگران مهمن ادم هم مهم. اگه خ گدشت داشته باشی یعنی از حد تعادل بگذره دیگه احساساتت دیده نمی شه
    مشکل من هم همینه که نمی دونم تعادل کجاست می ترسم کوتاه اومدنم باعث بشه در آینده وقتی مثل مامانم پیر میشه یه کوله باری از کینه از شوهرم رو دوشم داشته باشم وگرنه که اصلاً فرض می کردم که از اول ماشین نداشته .....

    احتمال زیاد شوهرتون ادم خجالتی ای هستن.
    نه خجالتی نیست ولی فکرم یکنم دیگران را به خودش ترجیح میده
    یه دفعه که بحث می کردیم بهش گفتم این فداکاری های تو یه ویژگی خیلی خوبه و شاید چون من را هم جزئی خودت می دونی میخواهی فداکاری ها شامل حال من هم بشه اما به هر حال مهمترین وظیفه را در قبال همسرت داری اما فقط می شنوه و تایید می کنه بعضی وقتها هم که هیچ مسئله ای بینمون نیست همینطوری میگه حلالم کن یا ببخشم .

    صبور باش نه صبور منفعل صبور فعال اینکه اعتراضی نکنی یعنی راضی ای؟ واقعا راضی ای!!!!!
    نمی دونم باید چیکار کنم یه موقع هایی غیر مستقیم به قول خودش بهش تیکه میندازم با اینکه می دونم از اینکار هم بدش میاد.

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    عزیزم مجدد سلام. تیکه انداختن خ کار درستی نیس. از هم دورتون م یکنه. شک نکن گلم که محبت و ایثار بیش از حد دوتا اثر رو حتما داره :

    1) ایجاد توقع در دیگران

    2) ایجاد توقع در شما برای جبران لااقل مقداری از ان محبت و چون جبران نمیشه تبدیل میشه به کینه

    3) وابسته بار اوردن دیگران

    ا این که شد سه تا. خب ایرادی نداره. گذشت زمانی ارزش داره که ادم از موضع قدرت داره می بخشه.


    به نظر می اد شما انسان مهربانی هستی ( من به خود شما کار دارم) شاید مهربانی بیش از حد به رفتار انفعالی بینجامد پس حتما اینجا رو بخون و اینجا رو .



    در کل من حس می کنم باید خ جوان باشی و چون تازه زندگی مشترک رو شروع کردی نیاز داری یه سری مهارتهای ارتباطی رو یاد بگیری.


    ببین گلم من مجردم اما خ دیدم که تو این سایت دوستان اول ازدواج می کنن بعد سر و کله مشکلات که پیدا شد به خاطر بلد نبود یه سری روشها می زنن احساسات هم رو داغون می کنن. پس شما بیا قبل از اینکه خدای ناکرده دلی بشکنه روابط گرمتون خدای ناکرده ولرم شه این مهارتها رو یاد بگیر.


    تو این جاها معمولا نیاز که کاملا شوهرت رو همراهی و هم حسی کنی و بعدش خواستت رو بگی.


    بردن بحث به سمت لج و لجبازی هیچ فایده برای هیچ کدومتون نداره بلکه شما رو از هدفتون دور می کنه. حتما سعی کن تاپیکهای اینجا رو بخونی ببینی چطوری خانمها با محبت و تغییر رفتارشون زندگیشون رو گل و بلبل گردن.


    لینکهای مهرت هاط ارتباطی رو ندارم پیدا کردم برات می فرستم تا اون موقع خودت هم گشتی تو لینک مقاله های خانواده و.. بزن. معمولا مشاورین این سایت
    روانشناسان محترم:
    مدیر همدردی فرشته مهربان بالهای صداقت ( البته مشاور نیستن اما به قولی کار بلدن) SCI ...هستن. چستهای این عزیزان رو بخون ببین چه رو شهایی رو پیشنهاد م یکنن
    شبت خوش
    ویرایش توسط مهرااد : یکشنبه 20 مرداد 92 در ساعت 22:59

  8. کاربر روبرو از پست مفید مهرااد تشکرکرده است .

    *پرستو* (دوشنبه 21 مرداد 92)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 اردیبهشت 93 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1392-5-20
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    80
    سطح
    1
    Points: 80, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    55

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مهرااد جان
    خیلی ممنونم از لینکهایی که واسم گذاشتید حتماً این چند روز وقت میذارم و می خونمشون .

  10. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 10 آبان 92 [ 13:08]
    تاریخ عضویت
    1391-12-29
    نوشته ها
    196
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    285

    تشکرشده 366 در 142 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اینکه بعد از قول دادن ماشین به برادرش، حالا زیرش بزنه، بله! غیرمعقول هست.

    شما در روابط برادرها دخالت نکنین.

    در مورد کلاس جاری تون هم حرف توی دهن شوهرتون نذارین و ذهن خوانی نکنین.

    دعوا سر همچین مسئله ای در نهایت به ضرر خودتون تمام خواهد شد.

  11. کاربر روبرو از پست مفید Rude Boy تشکرکرده است .

    *پرستو* (دوشنبه 21 مرداد 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. میل به ازدواج در کنار ترس از آن ، راه حل چیست ؟
    توسط یه آدم در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 تیر 94, 15:02
  2. همسرم پشت من نیست
    توسط hamdard20 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 مرداد 93, 09:00
  3. چک لیست بهداشت روانی = چک لیست مسلمانی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن دین و روانشناسی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 خرداد 93, 03:00
  4. در مسابقه ی زندگی گل زدن هنر نیست بلکه گل شدن هنره !
    توسط مو طلایی در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 مرداد 90, 10:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.