پس این همه کارشناس اینجا چی کار می کنن؟ همشون بچه دارن و سرشون شلوغه؟؟ اگه واقعا نمی تونن کمک کنن چرا همچین سایتی درست کردن؟ مشکلات زیادی اینجا مطرح میشه و همه نظر میدن (در مورد تاپیکهای بخصوصی). من و خیلی از آدمهای دیگه به امید همین کارشناسا میایم چون دستمون به جای دیگه بند نیست و واقعا از این همه تبعیض دلم شکسته. اینجا هم پارتی بازی آخه؟؟
من نمی دونم باید از کجا شروع کنم. داستان زندگیمو بگم. آخه هیچکی نمیاد حداقل بگه من چیو توضیح بدم که راهنمایی کنن.
بابای من فقط دلش می خواد همه جلوش خم و راست بگن و چشم بگن. داره لج می کنه و می خواد ما بریم بهش التماس کنیم. می خواد نشون بده اگه اون نخواد ما هیچ کاری نمی تونیم بکنیم. همیشه دعوا کرده کتک زده هر کاری دوست داشته کرده اما این ما بودیم که کوتاه اومدیم و معذرت خواهی کردیم واسه کار نکرده. بابای من یه آدم خودخواهه. در ظاهر آدم نماز خون و قرآن خون و مسجد بروئیه اما این فقط ظاهرشه. بساط منقل و وافورش همیشه پهنه حتی شبهای قدر و تاسوعا عاشورا هم اول میکشه بعد میره مسجد. بیرون با همه خوبه و یه آدم نمازخون میشناسنش اما ما دلمون خونه از دستش. دیگه خسته شدیم بسکه کوتاه اومدیم. سر خواستگاری من دلمو خون کرد تا لحظه آخر نمیخواست بیاد. همچین مواقعی یادش میاد مثلا چرا دو سال پیش فلان حرفو زدی. منتظر میمونه هر جا کارت گیر باشه ضدحال می زنه. با همچین آدمی چیکار کنیم ما؟ بدون اون بریم؟ اونها پیش خودشون چی فکر می کنن؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)