به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به همسرم اجازه مسافرت بدهم؟

    سلام
    همسرم می خواد تعطیلات رو با دوستاش بره شمال، از من پرسید بره یا نه، من اولش بد برخورد کردم و گفتم نه، اونم گفت باشه نمی رم بعد دلم براش سوخت دیدم که دوست ندارم فکر کنه با ازدواج محدود شده گفتم که بره ، گفت اینجوری بم خوش نمی گذره که تو خوشحال نباشی، اما گفتم هستم برو، اما ته دلم دوست داشتم که پیش من می موند این تعطیلات رو، به نظرتون کار درستیه که تنها با دوستای مجردش بره؟

    - - - Updated - - -



    - - - Updated - - -

    منتظر نظراتتونم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    دوست عزیز در رابطه با سوالی که در عنوان تاپیک مطرح کردید دیگه فکر کنم کمی دیر شده و شما اجازه رو دادید.

    در مورد پرسشتونم که گفتید کار درستی بوده یا نه همه چیز بستگی داره. مثلا" اینکه همسرتون ممکنه بعدا" بد عادت بشه و یا برعکس با روحیه ای جدید برگرده و لطف شمارو هم جبران بکنه.

    اما به عنوان نظر شخصی خودم میگم که درست نیست یه مردی خانمشو تنها بذاره و با دوستاش بره مسافرت(و البته برای خانم ها هم همین طور) شایسته هست که زن و شوهر ایام خوشی مثل تعطیلات رو باهم بگذرونند.

    ولی چون یه بار گفتید نه به نظرم بذارید برن حالا یه بار هم چون با رضایت شما بوده به جایی بر نمیخوره.

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یه مدت همش سر کار بوده تفریحی نداشته، من اگه جاش بودم همچین موقعیتی پیش میومد نمی رفتم ، ولی خوب آدما فرق دارن با هم، آدم رفیق بازی نیست ، با اینکه عقدیم ولی دوست داره بیشتر وقتش رو با من باشه ، حالا این موقعیت پیش اومده اگه بگم نرو هم نمیره ، هم دوست دارم بره هم دوست ندارم، می خوام خودش بفهمه که نباید بره نه اینکه من بگم

  4. کاربر روبرو از پست مفید maryva تشکرکرده است .

    shapoor (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    maryva جان

    شما الان تو دوران عقد هستید ، به نظر من میتونستی مخالفتت رو یه جور دیگه عنوان کنی اینکه از در دوستی و عشق و محبت وارد دل همسر عزیزت میشدی و بهش میگفتی میدونم این مدت خسته شدی و خیلی زحمت کشیدی و نیاز به تجدید قوا داری دوست داری برو ولی کاشکی یه برنامه ریزی میکردی با هم میرفتیم یا اگه دوستاش متاهل هستند با خانوم هاشون برن و شما هم برید

    اصلا نظر همسر شما نسبت به سفر کردن شما به تنهائی چطوره آیا ایشان این اجازه رو به شما میدهند آیا اجازه میدهند که شما با دوستانتان زمانی را بگذرانید به تنهائی ؟

    سعی کن با دلیل و منطق با همسرت صحبت کنی و قانعش کنی

  6. کاربر روبرو از پست مفید malakeh تشکرکرده است .

    del (دوشنبه 21 مرداد 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    گفت اگه بخوای با هم می ریم من با اونا نمی رم اما می دونم دوست داره بره چون براش زیاد پیش نمیاد که با دوستاش باشه، مشکلی نداره من پیش دوستام باشم، میگه من بهت اعتماد دارم دوست دارم همیشه خوشحال باشیو بهت خوش بگذره

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    عزیزم بحث اعتماد نیست قطعا تو هم به شوهرت اعتماد داری و باید به هم اعتماد داشته باشید ...

    ولی چیزی که هست شما تازه اول راه هستید سعی کنید زمانهای بیشتری با هم باشید و همسرتون رو هم آزاد بزارید به نظر من تو شرایط و موقعیت شما (عقد بودنتون) سه روز مسافرت تنهائی زمان زیادی می تونه باشه میشه مثلا یه 5 شنبه برن جمعه برگردن یه شب نباشن نه اینکه 3 روز باز بستگی به دید خودت داره و نظر خودت

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میدونم من چطوری اینو بهش بگم ؟، من خودم اینا رو می دونم ، چرا اون خودش تشخیص نمیده

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-22
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,495
    سطح
    21
    Points: 1,495, Level: 21
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من خوشحالم شوهرم نرفت مسافرت موند پیش من ، از این خوشحالم که من گفتم بهش برو یه جورایی سربلند شدم ، خودشم فهمید بهش اعتماد دارم و محدودش نمی کنم الان محبتش بیشتر شده بهم، خدایا شکرت

  11. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 شهریور 92 [ 13:57]
    تاریخ عضویت
    1392-5-11
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    170
    سطح
    3
    Points: 170, Level: 3
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryva نمایش پست ها
    من خوشحالم شوهرم نرفت مسافرت موند پیش من ، از این خوشحالم که من گفتم بهش برو یه جورایی سربلند شدم ، خودشم فهمید بهش اعتماد دارم و محدودش نمی کنم الان محبتش بیشتر شده بهم، خدایا شکرت
    خوشحالم برات.بهتیرین اتفاقی که میتونست بیفته افتاد. و من اگه جای تو بودم به خاطر این تصمیمش تشویقش می کردم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.