به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 96 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    4,516
    سطح
    42
    Points: 4,516, Level: 42
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 97 در 48 پست

    Rep Power
    26
    Array

    دیگه واقعا از این شوهر متنفرم ترس تمام وجودمو گرفته

    سلام دوستان من قبلا تایبیک های زیاذی زاشتم جه قبل ازدواجم وجه بعدش قبلش که دوست بودیم هکه گفتن نکن این کارو ولی من گوش ندادم و راه خودمو رفتم بعدشم که دیگه... واسه کسایی که منو نمیشناسن من 28 و همسرم 31 من پزشک اون شعل ازاذ از اول دوستیمون تاکتیک نخواستنو به کار برئ من تو دوستی خیلی اذیت شدم ولی گذشت مشکل اینجاست که احساس مسکنم همسرم منو نمیخواد مثلا امروز یه بحث ساده تلفنی راه انئاخت و کوشی رو قطع کرئ و از صبح هرچی زنک کیزنم چواب نمیده حالم بده خیلی بده جون یاد گدشته افتادم موقع دوستیمون بازم شروع کرئه من نمیتونم اینجوز زفالراشو تحمل کنم دیگخ طاقت مدارم اون با همه همینجوریه وقتی لج کنه ح نمیده تصمیم کرفتک جدا بشم اگه خانوادک بفهمن میمیره مامانم ولی من تصمیم ئارم نگم بهشون واز پیششون برم برم یه شهر دیگه کار کنم و نگم جدا شدم به خدا من نمیتونم تحمل کنم الانم عقد هستیم فعلا همسرم حتی یه تکه طلا هم نخرید واسم بی ارزش ازدواج کرئم و بی ارزش هم جذا میشم راستی تصمیم گرفتم هیجی هم ازش نگیرک منکه هکه پولامو هم دادم بهش تا حالا دیگه هیچی نمیخوام

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 دی 93 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1392-5-07
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    1,146
    سطح
    18
    Points: 1,146, Level: 18
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 38 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مهریه حق مسلم هر زنی باید مهریه تون رو بگیرید اگر قصد همچین کاری رو دارید

  3. 2 کاربر از پست مفید aroosh تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92), roze sepid (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  4. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام الهه جان

    اروم باش تا بتونی درست تصمیم بگیری.

    خیلی مبهم توضیح دادی....

    اختلافتون سر چی بود؟

    اخه دختر خوب ادم سر این چیزها که سریع به جدایی فکر نمیکنه....

    الان چی داره ازارت میده؟چی رو نمیتونی تحمل کنی؟

    اون هم انسانه...نیاز داره برخی مواقع خودش با خودش خلوت کنه.

    ولی در نهایت من نفهمیدم مشکل چیه....
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  5. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اسفند 93 [ 18:29]
    تاریخ عضویت
    1392-4-03
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    106

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    22
    Array
    بازم دوستیای قبل ازدواج :(
    منم درگیرش بودم به شکلی ولی به ازدواج نرسید .
    زیاد در جریانه مسائل شما نیستم فقط واسه همدردی نظر دادم و شما هم دیگه در سنی نیستید که احساسی تصمیم بگیرید امیدوارم بهترین راهو انتخاب کنید .

    ببخشید aroosh عزیز میشه بفرمایید از نظره شما دقیقا چه چیز هایی حق مسلم خانم ها هست ؟
    شما تو تایپیکی که یک خانم سوال کرده بودن ( چطوری حق طلاق رو بگیرن ) نظر دادین که حق طلاق حق مسلم توست و باید بگیری باز اینجا میگید مهریه حق مسلم توست باید بگیری !
    الان دقیقا شما چه چیزهایی رو حق مسلم میدونید ؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید sobhan13 تشکرکرده است .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    الهه خانم عزیز، به نظر من مشکل شما اینه که برای خودت ارزش قائل نیستی. تجربه به من میگه که توصیه به شما که باید در برابر همسرتون چطوری رفتار کنید بیفایده است.

    گاهی باید واقعیتهای زندگی رو پذیرفت. هر کدوم از ما (مخصوصا ماهایی که توی این انجمن هستیم) کاستی ها و ضعفها و رنجهایی توی زندگی داریم که اینکه چطور بیانش کنیم

    خیلی میتونه توی حلش به ما کمک کنه. اینکه مسائل رو قاطی نکنیم برای اینکه تکلیفمون با خودمون روشن بشه، البته اگه بخوایم حلش کنیم که این حل کردن همیشه به معنی

    تموم کردنش اونطور که میخوایم نیست گاهی طوری حل میشه که اصلا دوست نداریم. مسئله اصلی شما اینه که شوهرتون بهتون علاقه نداشته و نداره و شما دوست دارین بهتون

    علاقه داشته باشه(این کل صورت مسئله شماست). و اینکه شما در برابر شوهری که بهتون علاقه نداره چکار کردید: دودستی بهش چسبیدین و ازش آویزون شدین.

    من متاسفانه توی این وضعیت شما هیچ نشانه ای از ارزش و بزرگی شما نمی بینم و بعید میدونم کسی انتظار یک زندگی باارزش و زیبا برای کسی داشته باشه که نشانه ای

    از ارزش و زیبایی در او دیده نمیشه. خلاصه اینکه شکایت شما و این تلاشتون برای گرفتن راهنمایی برای بهتر شدن این زندگی بیهوده است چون شما الان بهترین زندگی رو دارید

    که لیاقتشو دارین.

  9. 3 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92), mahsa63 (سه شنبه 15 مرداد 92), sanjab (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 مهر 92 [ 21:25]
    تاریخ عضویت
    1392-5-15
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    191
    سطح
    3
    Points: 191, Level: 3
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 29 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من تاپیک های قبلی تونو نخوندم ولی به نظرم شما اول باید یه کم روی اعتماد به نفس خودت کار کنی و طوری رفتار کنی که همسرت به سمتت بیاد .
    در ضمن طلاق آخرین راهه نه اولین راه

  11. کاربر روبرو از پست مفید خانوم خونه تشکرکرده است .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 96 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    4,516
    سطح
    42
    Points: 4,516, Level: 42
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 97 در 48 پست

    Rep Power
    26
    Array
    ممنونم از دوستانی که واسم وقت میذارن <خوب من قبول دارم که شوهرم عاشق من نبوده و نیست ولی اگه از من خوشش نمیومد چرا وقتی که واقعا میتونست بره نرفت وکموند باهام<یهمشکل اصلی هم که ما دارین اینه که میگه چرا تو کار من دخالت میکنی دعوامون هم به خاطر همین بود ما یه مقدار بدهکاریم شبش بهش گفتم پول لازن داشتم واسه فلان کار از مامانم قرض کردم گفت باشه فردا میدم منم ناراحت شدم گفتم مگه پول گرفتی و بمن نگفتی هیبهش اس دادم اخه من تلفن بانک همه کارتاشو دارم پک میکردم پول لبود بعد که گفت ناراحت شدم گفتم تو پولارو از من قایم میکنی اونم یه دفعه اس بد داد که .....من پولو نقد گرفتم میخواستم فردا همشو بریزن تو کارتت ولی اگه میخواست بفرسته جرا نگفت اصلا بعذشم گفت از فردا برو سرکار خرجی تو خودت در بیار و .... خیلی ناراحت شدم به خدا من از پول لباس خودم میزنم میزارم واسه زندگیم شب به خیر گفتم چواب دادو خوابیدم صبح بهش اس دادم پول فرستاذی میخوام برم فلان چیزو بخرم بعدش زنگ زدم جواب نداد بهش گفتم چرا جواب ندادی اونم جواب داد گفت

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام
    الهه خانوووووووم من امروز تاپیکاتون رو خوندم دوست من. شما چشماتو بستی وداری با تخیلاتت زندگی می کنی 100 تا دلیل واضح دیدی که همگی تایید دوست نداشته شدن شماس با این وجود با دو سه تا ذهنخانی بی محتوا و شک، داری تحلیل می کنی که اره دوسم داره!!!!!!!!!!!!

    من نمی گم چی کار کن خوب یا بد. میگم که تو این چند سال چی گیرت اومد؟ ایا می خای تا 100 سال دیگه هم این چیزا گیرت بیاد؟ اگه نتایجت راضی کننده است و قانعی ادامه بده
    اما ایا شما ادمتی؟ این حق رو نداری که دوست داشته بشی
    تا کی می تونی به این نیازت سرپوش بزاری
    تا کی می خای از پولت استفادهه بشه و چیزی عایدت نشه

    بگذریم به هر حال هر کی نجار زندگی خودشه. فقط بدون انتخاب امروزت ایندت رو رقم می زنه

    دوست من یکی از بهترین کارا الان اینکه یه مدت رهاش کنی ببین اونم تشنت میشه!!!!!!!!!!!! اگه شد که عالی ولی اگه نه لااقل تکلیف خودت رو شن کردی
    هر چند می دونم این پستم فایده ای نداره اما نمی دونم چرا زدم . ادمهایی از جنس شما الهه خانم شاید تو زندگی خودشون به انوچه می خان نرسن اما یه درس عبرت گندن برا بقیه ادمها. که بابا چیزی که مال تو نیست رو رها کن تا بهتر از اون گیرت بیاد به قول چینیها تا استکانت رو خالی نکنی چای گرم و تازه گیرت نمی اد.

    کاش قبل از اونکه درس عبرتی بشی برا بقیه برا خودت می شدی حیف از شما خانوووم حیف حیف حیف. حیف این استعداد. فکر کردین دوست داشتن تنها دلیل که میشه باهاش زندگی کرد. تو زندگیت فقط داری با احساس عمل می کنی
    ویرایش توسط مهرااد : سه شنبه 15 مرداد 92 در ساعت 19:25

  14. 4 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92), roze sepid (چهارشنبه 16 مرداد 92), فرانک بانو (پنجشنبه 17 مرداد 92), دختری تنها (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 96 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    4,516
    سطح
    42
    Points: 4,516, Level: 42
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 97 در 48 پست

    Rep Power
    26
    Array
    دوستان حالا من باید چیکار کنم اگه بخوام جدا بشم باید کاملا قید خانوادمو بزنم جون هیچ حمایتی ازم نمیکنن حتی نباید بهشون بگم فقط باید بزارمو برم یه شهر دیگه چون اونا کاملا مخالف بودن مامانم خیلی التماس کرد که ولش کنم و باهاش ازدواج نکنم ولی کو کوش شنوا <دیگه تصمیم گرفتم بهش اصلا زنگ نزنم میدونم سراغمو نمیگیره واسش مهم نیستم اصلا مثلا شبی که دعوامون شد روزش ئنبال کار خونه اون رفته بودم سرم مجکم خورد به در اسانسور غش کرئم بهش اس دادم هیچی نگفت شبش گفتم چرا اصلا حالمو نپرسیدی گفت میدونم هیچیت نشده اگه چیزیت میشد به همه میگفتی خبردار میشدن همه و من تورو خوب میشناسم منم خسته شدم تو تمام عمرم لذت دوست داشته شدنو نچشیدم اصلا نمیدونم چجوریه نمیدونم چکار کنم بخدا کم اوردم خیلی

  16. 2 کاربر از پست مفید الهه4 تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92), roze sepid (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 96 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    4,516
    سطح
    42
    Points: 4,516, Level: 42
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 97 در 48 پست

    Rep Power
    26
    Array
    من خیلی فکرکردم واقعا تصمیمو گرفتم میخوام بزارم شوهرم بره میخوام ازش جدا بشم البته من پیشنهادشو نمیدم صبرمیکنم ببینم خودش چکار میکنه ولی در نهایت اینکارو میکنم از فردا هم کارای رفتنمو انجام مبدم از خانوادم هم خداحافظی میکنم و میرم بهشون میگم میخوام واسه تخصص بخونم میگم کارم شهر دیگه است همونجا هم درس میخونم که نبینمشون فقط میخوام بدونم واسه جدا شدن پدرمو نمیخوان فقط میخوام تموم بشه خونه و هکه چی هم بهش میدم مهریه هم نمیخوام یه سوال دیگه ما که تو عقدیم میفرستن پزشک قانونی واسه معاینه اخه من دخترم <فقط پیزی واسم جالب ما انسانها تا سرمون به سنگ نخوره نمیفهمیم فقط واسم دعا کنین که بتونم

  18. کاربر روبرو از پست مفید الهه4 تشکرکرده است .

    roze sepid (چهارشنبه 16 مرداد 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.