به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 92 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 23 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دوست پسر سابق زنم اومد شرکتم

    خدمت دوستان عرض کنم که چندین جلسه مشاوره رفتیم با زنم.منتها مشاور اصلا امیدی نداره به شرایط ما. خودمم تا اینجا هیچ علاقه ی خاصی ندارم بهش. بعدا اون صحبت ها رو میگم.یه ماجرای مسخره ای جدا از اون بحثا پیش اومد که نمیتونستم اینجا نگم
    دو روز پیش تو شرکت مشغول کارم بودم یهو دیدم در اتاقم با شدت باز شد و یه آقایی اومد تو پشت سرشم منشیم سراسیمه اومد تو و گفت این آقا گوش ندادن به حرفم همینطوری اومدن تو...
    خلاصه آقا بعد از کلی داد و هوار و فحش دادن به من معلوم شد یکی از دوستای سابق زنمه و ظاهرا زنم با ازدواج با من قالش گذاشته. گفتم خب حالا هدف شما از اینهمه فریاد زدن چیه؟ دیگه ازدواج صورت گرفته و ایشون زن منه گفت بدبخت با تو ازدواج کرده دختر نبوده و من بکارتشو از بین بردم و بخاطر پول و قیافه ت باهات ازدواج کرده و منو دوست داره و از اینجور حرفا. منم با خنده گفتم خب که چی؟اون مال گذشته بوده.گفت نه اتفاقا چند ماه پیش بازم با من بوده!
    من جا خوردم چون به گروه خونی زنم نمیومد اینطوری باشه با این حال خودمو زدم به اون راه و گفتم این دیگه مشکل من و زنمه و به شما ربطی نداره لطفا برین بیرون. نگهبان شرکتو صدا زدم که بیاد ببرتش بیرون. به زور فرستادنش بیرون در طی بیرون رفتنشم چند دفعه گفت بدبخت زن خراب گرفتی سرت کلاه رفته آبروشو میبرم منو قال گذاشته.
    خلاصه بعدظهر همون روز رفتم خونه ی زنم با گل.ازش خواستم بریم یجا صحبت کنیم. ماجرا رو در اوج آرامش و حتی گاهی خنده بهش گفتم و ازش پرسیدم کی هست این یارو و اینکه آیا براش مزاحمت ایجاد میکنه؟ اگه مزاحمت ایجاد میکنه بدم حالشو بگیرن. (حتی قسمتی که اون یارو گفته بود زنت چند ماه پیش بازم با من بوده رو اصلا بیان نکردم!) در این لحظه عجیب ترین صحنه ی زندگیمو دیدم!زنم شروع کرد به گریه کردن اول یکی از مجسمه های اتاقشو زد شکوند بعد کتابای روی میزو ریخت رو زمین و بعدش شروع کرد به خود زنی!من با تلاش زیاد نگهش داشتم گفتم خب حالا چی شده مگه یارو دیوانه س چرا گریه میکنی این کارا چیه ولش کن اصلا مهم نیست که منو پس زد و گفت من حجاب دارم این کارا رو نمیکنم اون دروغ میگه... دی همین بین مادرش اومد تو و پرسید چی شده و زنم با گریه ی شدید ماجرا رو براش گفت و مادرش گفت خب میریم پزشک قانونی تشخیص بدن. من گفتم من از این کارها متنفرم مگه زن من بی شخصیته ببرمش اونجا.یعنی چی اصلا.من اعتقاد ندارم به اینجور چیزا.زنم گفت تو تهمت میزنی به من که من خرابم. گفتم من چنین چیزی به تو گفتم؟!!؟!؟(اصلا و ابدا من این حرفو نزده بودم بهش!)
    خلاصه سرتونو درد نیارم.هیچ یادم نیست چطوری دیگه از اونجا اومدم بیرون.به حد مرگ سردرد داشتم و حالم از اینجور رفتارا و زندگی بهم میخورد.شب بهش اس دادم که حالت بهتره؟ جواب داد برو با دوست دخترای خرابت بگرد منم انقدر اعصابم خرد شده بود نوشتم باشه!

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    حرف زیادی برای گفتن ندارم ولی
    رفتارتون در قبال اون اقا خ خوب و مردانه بود . نمی دونم هدفتون از زدن تاپیک پی بود ایا این بود که حال دوستانی که رفتار شما رو به چالش کشیدن رو بگیرین یا نه. البته ببخشید مزاح کردم. قصد ازار شما رو نداشتم اما با اون اتفاقاتی که افتاد چقدر خوب شد که مشاوره رو ادامه م یدین
    خوشحالم به تفاوتهاتون پی بردین. شاید احساستون راجع به خانمتون تغییر نکنه اما لااقل اگه این بار بخاین به جدایی فکر کنین هم تصمیمتون عاقلانه خاهد بود هم عوارضش برای اون خانم کمتر خاهد بود.


    من متوجه نشدم الان مشکلتون ادعاهای این اقاست یا نه رفتار دور از منطق خانمتون؟

    اگه حرفهای این اقا براتون خ گرون تمام شده بالاخره باید حقیقت مشخص شه که در صورت تهمت این اقا عواقب کارش رو ببینه اگه نه واقعا بوده خب تکلیف شما راحت تر مشخص میشه

    نطر خودت چیه؟ خودت می خای چه کار کنی؟ ولی نیما جان عجب دوران پر تلاطم و پر از هیجانی داریهااااا!!!
    در مورد مشاوره هم ( من در جریان تاپیکهای قبلتون بودم)
    نقل قول نوشته اصلی توسط nima23 نمایش پست ها
    خدمت دوستان عرض کنم که چندین جلسه مشاوره رفتیم با زنم.منتها مشاور اصلا امیدی نداره به شرایط ما. خودمم تا اینجا هیچ علاقه ی خاصی ندارم بهش. بعدا اون صحبت ها رو میگم.یه ماجرای مسخره ای جدا از اون بحثا پیش اومد که نمیتونستم اینجا نگم
    دو روز پیش تو شرکت مشغول کارم بودم یهو دیدم در اتاقم با شدت باز شد و یه آقایی اومد تو پشت سرشم منشیم سراسیمه اومد تو و گفت این آقا گوش ندادن به حرفم همینطوری اومدن تو...
    خلاصه آقا بعد از کلی داد و هوار و فحش دادن به من معلوم شد یکی از دوستای سابق زنمه و ظاهرا زنم با ازدواج با من قالش گذاشته. گفتم خب حالا هدف شما از اینهمه فریاد زدن چیه؟ دیگه ازدواج صورت گرفته و ایشون زن منه گفت بدبخت با تو ازدواج کرده دختر نبوده و من بکارتشو از بین بردم و بخاطر پول و قیافه ت باهات ازدواج کرده و منو دوست داره و از اینجور حرفا. منم با خنده گفتم خب که چی؟اون مال گذشته بوده.گفت نه اتفاقا چند ماه پیش بازم با من بوده!
    من جا خوردم چون به گروه خونی زنم نمیومد اینطوری باشه با این حال خودمو زدم به اون راه و گفتم این دیگه مشکل من و زنمه و به شما ربطی نداره لطفا برین بیرون. نگهبان شرکتو صدا زدم که بیاد ببرتش بیرون. به زور فرستادنش بیرون در طی بیرون رفتنشم چند دفعه گفت بدبخت زن خراب گرفتی سرت کلاه رفته آبروشو میبرم منو قال گذاشته.
    خلاصه بعدظهر همون روز رفتم خونه ی زنم با گل.ازش خواستم بریم یجا صحبت کنیم. ماجرا رو در اوج آرامش و حتی گاهی خنده بهش گفتم و ازش پرسیدم کی هست این یارو و اینکه آیا براش مزاحمت ایجاد میکنه؟ اگه مزاحمت ایجاد میکنه بدم حالشو بگیرن. (حتی قسمتی که اون یارو گفته بود زنت چند ماه پیش بازم با من بوده رو اصلا بیان نکردم!) در این لحظه عجیب ترین صحنه ی زندگیمو دیدم!زنم شروع کرد به گریه کردن اول یکی از مجسمه های اتاقشو زد شکوند بعد کتابای روی میزو ریخت رو زمین و بعدش شروع کرد به خود زنی!من با تلاش زیاد نگهش داشتم گفتم خب حالا چی شده مگه یارو دیوانه س چرا گریه میکنی این کارا چیه ولش کن اصلا مهم نیست که منو پس زد و گفت من حجاب دارم این کارا رو نمیکنم اون دروغ میگه... دی همین بین مادرش اومد تو و پرسید چی شده و زنم با گریه ی شدید ماجرا رو براش گفت و مادرش گفت خب میریم پزشک قانونی تشخیص بدن. من گفتم من از این کارها متنفرم مگه زن من بی شخصیته ببرمش اونجا.یعنی چی اصلا.من اعتقاد ندارم به اینجور چیزا.زنم گفت تو تهمت میزنی به من که من خرابم. گفتم من چنین چیزی به تو گفتم؟!!؟!؟(اصلا و ابدا من این حرفو نزده بودم بهش!)
    خلاصه سرتونو درد نیارم.هیچ یادم نیست چطوری دیگه از اونجا اومدم بیرون.به حد مرگ سردرد داشتم و حالم از اینجور رفتارا و زندگی بهم میخورد.شب بهش اس دادم که حالت بهتره؟ جواب داد برو با دوست دخترای خرابت بگرد منم انقدر اعصابم خرد شده بود نوشتم باشه!
    در مورد سوالهام لطفا ذهن خانی نکنین من هیچ منظوری ندارم دوست من

    - - - Updated - - -

  3. 2 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    malakeh (دوشنبه 14 مرداد 92), nima23 (دوشنبه 14 مرداد 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array
    نیما جان سلام
    خوندم خیلی تلخ بود واقعا سردردی که میگی رو حس میکنم
    چرا قبول نکردی بری پزشک قانونی چون حق شماست که زن شما باکره باشه چون قرار بر این بوده مگر اینکه قبل ازدواج بدونی
    اگر بکارت نداشته باشه یه دروغ گنده گفته و شما راحت میتونی متهمش کنی. اگر هم موضوع اشتباه باشه عذرخواهی میکنی ..
    ببین توی زندگی قراره اعتماد باشه خوب پس بذار یه بار برای همیشه تموم بشه یا اعتماد صورت میگیره یا شکت به یقین تبدیل میشه
    اینم بدون گاهی ادمای مریضی مث اون اقا چون شکست عشقی خوردن میخوان زندگی یکی دیگه رو هم خراب کنن پس خیلی منطقی و عقلانی بگو به خانمت که این حرف ها چیه و چرا زده شده . بهش بگو بهش اعتماد داری ولی برای اینکه این قضیه تموم بشه یه دکتر زنان یا پزشک قانونی بریم.
    ایشون نباید ناراحت بشن چون قضیه یه عمر زندگیه شوخی که نیست. میدونین یه درصد اگر دختر نباشه ینی چی؟ ینی حتی ممکنه خداینکرده بیماری های دیگه هم داشته باشه پس بهتره منطقی باشین.
    چند روز بهش کاری نداشته باشین مطمینا شما رو دوست داره ولی شاید با خودش مشکل داره و درگیره...اون اقا رو فراموش کنین چون مال گذشته بوده فقط همین قضیه رو حل کنین چون خیلییییییی مهمه

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    65
    Array
    نمیدونم اون اقاتاچه حدراست گفتندولی بعضی ازادمهامریضی خاصی دارندوچون دوستشون بایه نفردیگه ازدواج کرده میخوان انتقام بگیرند چون دیدم وشنیدم که گفتن اگه غرورم بشکنه بدمیشکنم وکینه به دل میگیرم وهرطوریکه شده جوابش رومیدم
    برای عدم اثبات حرف اون اقاوبرای اینکه خیال خودتون هم راحت بشه ومدام دغدغه فکری نداشته باشیدپیش متخصص زنان وزایمان بریداینکه کاری نداره برای خانمتون هم خوبه حتی اگه بیماری یامشکل خاصی داشته باشندمشخص میشه وبسیاری ازمسائل دیگه که لازم درجریان قراربگیرین یه روززودتریادیرترفرقی نداره بالاخره خانمتون میخواست پیش متخصص بره زودتربره

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    در مورد رفتارای خانمتون می تونم بپرسم خانمتون چندتا خاهر برادر دارن؟


    فکر می کنم تک فرزند باشن؟


    ایا این نوع رفتارها تو خانوادشون هم دیده میشه؟
    البته اقا نیما انقدر تفاوت زیاد در مورد شما و خانمتون که این ارتباط خ جای بررسی داره.

    در مورد ملکه خانم دوست عزیز من نوشتم پاک شد من از ارسال امروز تون تشکر می کنم خ زیبا بود و خ روش کار کرده بودی انشالله مشکلات شما و اقا نیما زودتر حل شن. در موزد پست قبلیتون تا جایی که خاطرم هست غالب بچه ها رفتار عجولانه اقا نیما رو زیر سوال برده بودن نه خدای ناکرده توهین به خانمهای بی حجاب و...در هر صورت نمی خام تاپیک رو منحرف کنم از اقا نیما هم عذر می خام نتونستم از ملکه جان تشکر نکنم ( حالا که دم دست بود)

  7. کاربر روبرو از پست مفید مهرااد تشکرکرده است .

    malakeh (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  8. #6
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا نیما توی این دوره و زمانه دیگر این حرف ها مطرح نیست. چه حرف هایی ؟ اینکه زن من قبلا دوست پسر داشته یا نداشته. چون الان جامعه عوض شده است . جوانها دوست دارند برای شناخت جنس مخالف هم که شده یا حتی برای اینکه دیگران مسخره شان نکنند ( واقعا خیلی فشار می آورند) یک دوستی ساده را هم که شده تجربه کنند. متاسفانه این دوستی ها ضررهای عاطفی بدی به هر دو طرف می زند و انتقام گیری های بعدی را به دنبال دارد. متاسفانه افرادی که این شکست عاطفی را دیده اند هر حرکتی می کنند. پس نه دوست پسر داشتن دلیل باکره نبودن همسر شما است و نه حرف ها و حرکات زشت و شنیع آن مرد که به شرکت آمد.

    ساده کردن مساله به این پیچیدگی در باکره بودن یا نبودن واقعا دور از عقل است. شما یا خودت رابطه دوستی قبل از ازدواج نداشته ای و می خواهی همسرت هم مثل خودت باشد و حتی یک دوستی تلفنی را هم نداشته باشد یا خودتان دوستی های ساده یا هر نوع دوستی دیگری را تجربه کرده اید و می پذیرید که همسر شما هم مثل خودتان باشد. به همین سادگی. اینکه بروی و تجسس کنی مشکلی حل نمی کند. شما دو نفر یا اعتقاد به دوستی قبل از ازدواج دارید ( هم برای خود و هم برای همسر ) و هر دو تجربه کرده اید که در این صورت دیگر تجسس در گذشته هم بی معنا است چون خودت می دانی در دوستی چه قدر دختر و پسر با هم رابطه عاطفی دارند و حتی اگر دختر باکره هم بماند دیگر مثل یک دختر بدون دوستی نیست. پس باید بدون سوال در مورد بکارت او را بپذیری.

    یا اینکه هر دو ( هم شما و هم همسر شما ) اهل هیچ گونه رابطه دوستی حتی تلفن و اس ام اس و حتی چت نیستید. پس در این صورت نباید به حرف های یک مرد پرخاشگر اهمیت دهید. و به هم اعتماد کنید.

    این قسمت هم خطاب به خانم ملکه است : شما هر عقیده ای دارید برای خودتان است. اینجا تالار مشاوره روانشناسی است و هیچ کس حق ندارد به عقاید مذهبی کس دیگر توهین کند. شما اگر می خواهی بی حجاب باشی به خودت مربوط است اما حق ندارید زن های با حجاب یا هر گروه دیگری را که عقیده مخالف شما را دارند متهم به فساد کنید. اینجا برای راهنمایی دوستان است نه خالی کردن کینه های شما از زنان محجبه یا هر گروه دیگری.

  9. 3 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 14 مرداد 92), reyhan (دوشنبه 14 مرداد 92), yaaldaa (دوشنبه 14 مرداد 92)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 92 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 23 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad2012 نمایش پست ها
    نیما جان سلام
    خوندم خیلی تلخ بود واقعا سردردی که میگی رو حس میکنم
    چرا قبول نکردی بری پزشک قانونی چون حق شماست که زن شما باکره باشه چون قرار بر این بوده مگر اینکه قبل ازدواج بدونی
    اگر بکارت نداشته باشه یه دروغ گنده گفته و شما راحت میتونی متهمش کنی. اگر هم موضوع اشتباه باشه عذرخواهی میکنی ..
    ببین توی زندگی قراره اعتماد باشه خوب پس بذار یه بار برای همیشه تموم بشه یا اعتماد صورت میگیره یا شکت به یقین تبدیل میشه
    اینم بدون گاهی ادمای مریضی مث اون اقا چون شکست عشقی خوردن میخوان زندگی یکی دیگه رو هم خراب کنن پس خیلی منطقی و عقلانی بگو به خانمت که این حرف ها چیه و چرا زده شده . بهش بگو بهش اعتماد داری ولی برای اینکه این قضیه تموم بشه یه دکتر زنان یا پزشک قانونی بریم.
    ایشون نباید ناراحت بشن چون قضیه یه عمر زندگیه شوخی که نیست. میدونین یه درصد اگر دختر نباشه ینی چی؟ ینی حتی ممکنه خداینکرده بیماری های دیگه هم داشته باشه پس بهتره منطقی باشین.
    چند روز بهش کاری نداشته باشین مطمینا شما رو دوست داره ولی شاید با خودش مشکل داره و درگیره...اون اقا رو فراموش کنین چون مال گذشته بوده فقط همین قضیه رو حل کنین چون خیلییییییی مهمه
    محمّد عزیز مگه شما در جریان صحبت های من در تاپیک های قبلیم نبودین؟ من اونجا به صراحت گفتم که مساله ی بکارت ذره ای برای من اهمیت نداره و باکره بودن زنم هم حق مسلم خودم نمیدونم بلکه این مساله مربوط به خودشه نه من. من شکی ندارم در این مورد.یعنی اصلا برام اهمیتی نداره صرفا ازش پرسیدم چون فکر کردم شاید اون آقا داره آزارش میده یا تهدیدش میکنه.همین.

  11. #8
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اگر آن مرد باز هم پیدایش شد از طریق قانونی اقدام کنید. از کجا معلوم به شما دو نفر آسیب نزند. من از این آدم ها زیاد دیده ام. دست به هر کاری می زنند. مواظب باشید.

  12. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 92 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 23 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    آقا نیما توی این دوره و زمانه دیگر این حرف ها مطرح نیست. چه حرف هایی ؟ اینکه زن من قبلا دوست پسر داشته یا نداشته. چون الان جامعه عوض شده است . جوانها دوست دارند برای شناخت جنس مخالف هم که شده یا حتی برای اینکه دیگران مسخره شان نکنند ( واقعا خیلی فشار می آورند) یک دوستی ساده را هم که شده تجربه کنند. متاسفانه این دوستی ها ضررهای عاطفی بدی به هر دو طرف می زند و انتقام گیری های بعدی را به دنبال دارد. متاسفانه افرادی که این شکست عاطفی را دیده اند هر حرکتی می کنند. پس نه دوست پسر داشتن دلیل باکره نبودن همسر شما است و نه حرف ها و حرکات زشت و شنیع آن مرد که به شرکت آمد.

    ساده کردن مساله به این پیچیدگی در باکره بودن یا نبودن واقعا دور از عقل است. شما یا خودت رابطه دوستی قبل از ازدواج نداشته ای و می خواهی همسرت هم مثل خودت باشد و حتی یک دوستی تلفنی را هم نداشته باشد یا خودتان دوستی های ساده یا هر نوع دوستی دیگری را تجربه کرده اید و می پذیرید که همسر شما هم مثل خودتان باشد. به همین سادگی. اینکه بروی و تجسس کنی مشکلی حل نمی کند. شما دو نفر یا اعتقاد به دوستی قبل از ازدواج دارید ( هم برای خود و هم برای همسر ) و هر دو تجربه کرده اید که در این صورت دیگر تجسس در گذشته هم بی معنا است چون خودت می دانی در دوستی چه قدر دختر و پسر با هم رابطه عاطفی دارند و حتی اگر دختر باکره هم بماند دیگر مثل یک دختر بدون دوستی نیست. پس باید بدون سوال در مورد بکارت او را بپذیری.

    یا اینکه هر دو ( هم شما و هم همسر شما ) اهل هیچ گونه رابطه دوستی حتی تلفن و اس ام اس و حتی چت نیستید. پس در این صورت نباید به حرف های یک مرد پرخاشگر اهمیت دهید. و به هم اعتماد کنید.

    این قسمت هم خطاب به خانم ملکه است : شما هر عقیده ای دارید برای خودتان است. اینجا تالار مشاوره روانشناسی است و هیچ کس حق ندارد به عقاید مذهبی کس دیگر توهین کند. شما اگر می خواهی بی حجاب باشی به خودت مربوط است اما حق ندارید زن های با حجاب یا هر گروه دیگری را که عقیده مخالف شما را دارند متهم به فساد کنید. اینجا برای راهنمایی دوستان است نه خالی کردن کینه های شما از زنان محجبه یا هر گروه دیگری.

    نوپوی عزیز
    ممنون که از ابتدای داستانم با من همراه بودین
    مثل اینکه شما متوجه منظور من نشدین. اصلا مساله ی بکارت اینجا برای من اهمیتی نداشته. سوال من از زنم هم برای این بوده که بفهمم آیا اون آقا داره اذیتش میکنه یا نه.شاید زن من خحالت میکشیده به من بگه که فردی داره اذیتش میکنه. وگرنه باکره بوده یا نبودن یا دوست بودن یا نبودن ذره ای برای من اهمیت نداره.حرف اون آقا مبنی بر اینکه چند ماه پیش هم با من بوده به روی خودم نیاوردم چون حس کردم چرند میگه.

    ملکه که حرف بدی نزدن فقط گفتن من با اینکه بی حجابم تا الان از این حرفا نزدم.چیزی غیر از این گفتن؟

  13. کاربر روبرو از پست مفید nima23 تشکرکرده است .

    malakeh (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  14. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    ضمن اینکه با حرفهای نوپوی عزیز کاملا موافقم
    خطاب به دوستانی که آقا نیما رو تشویق به مراجعه به پزشک و پزشکی قانونی می کنن باید عرض کنم که ایشون با این خانم عقد کرده هستن و رابطه کامل هم طی این مدت داشتن. بنابراین جایی برای مراجعه به پزشک باقی نمی مونه .

  15. 3 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    reyhan (دوشنبه 14 مرداد 92), یکی مثل شما (دوشنبه 14 مرداد 92), بی دل (دوشنبه 14 مرداد 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دختری را دوست دارم که میدانم او قبلا پسری دیگر را دوست داشته، چیکار کنم؟
    توسط behroozoorheb در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 اردیبهشت 93, 06:42
  2. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  3. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00
  4. +دخترها جواب بدین چه پسرهای رو دوست دارین
    توسط ramin2009 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 دی 87, 16:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.