به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 آبان 92 [ 00:45]
    تاریخ عضویت
    1392-5-12
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    96
    سطح
    1
    Points: 96, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دروغگویی های شوهرم و رابطه داشتن با دیگران

    سلام. نمیدونم از کجا شروع کنم شاید بهتر باشه از روز اول نامزدیمون شروع کنم که با شوهرم رفتیم بیرون براش پیام اومد منم اتفاقی یه قسمتشو دیدم و کاملا مشخص بود که از طرف یه دختره چون محتویاتش این بود: دلت برام تنگ نشده ...وقتی ازش پرسیدم کی پیام داده قسم خورد یکی از کارگراشه پولش عقب افتاده یکم منو فحش داده نمیخوام تو فحشاشو بخونی!!! وقتی دیدم به دروغ به این راحتی به قران قسم خورد مطمئن شدم که یه پنهونکاری این وسط هست.نتونستم تحمل کنم زدم زیر گریه و گفتم توروخدا جلوی من قرانو قسم نخور من پیامتو دیدم .گوشیشو با گریه گرفتم و زنگ زدم به شماره ای که پیام داده بود یه دختر بود بهش گفتم من زنشم دختره قطع کرد شوهرم قسم خورد که منو با دنیا عوض نمیکنه و اون دختر مربوط به دوران مجردیشه و چون خبر نداشته ازدواج کرده اس داده..بهم قول داد که دیگه باهاش رابطه نداشته باشه ...ماه اول ازدواجمون من یکم پول پس انداز کرده بودم یهو دیدم نیست فهمیدم کار شوهرمه ازش خیلی اروم پسیدم تو پولو برداشتی گفت نه قسم خورد به عالمو ادم که برنداشته درحالی که مطمئن بودم کار خودشه بی اعتماد شدم بهش نه به خاطر پول نه .. به خاطر قسمای دروغش..یکم بعدش حسابم یهو صفر شده بود ازش پرسیدم گفت اره تو فلان بانک هرماه پول میریزم این ماه کم اوردم از حساب تو برداشتم ولی یادم رفته بهت بگم چند بار این قضیه تکرار شد ولی من هیچوقت به خودم اجازه ندادم کارتامو ازم قایم کنم همیشه دست خودش بود میخواستم هروقت که بخواد ازدانه ازحسابم برداشت کنه که کارش به دزدی نکشه ولی هنوزم برام سواله این پولا چیشد اونم تو شرایطی که من برای خودم کوچکترین چیزی نمیخریدم که پس انداز کنم شوهرم با چه وجدانی دلش اومد پولیو که من از خرج خودم زدم بدزده من که حتی زلاهامو بهش دادم که پول کم نیاره...چرا؟؟؟ بعد یه مدت گفت عابر بانکت گم شده.. بیخیال پولی که دوباره توش ریخته بودمو گفت بزار پس انداز بمونه حالام که کارت نیست اونو خرج نمیکنیم که بمونه واسه روز مبادا!!!حدس زدم کار خودشه ولی قسم خورد به خدا و پیغمبر که کارتم گم شده.. گفتم به روش نزنم بهش فرصت بدم...چند ماه گذشت همچنان پولا از حسابم کم میشدو من به روش نمیزدم امیدوار بودم یه جای کار خجالت میکشه...اخرش گفتم خواهش میکنم راستشو بگو گگفت گم شده گفتم خیلی پستی من از اول میدونستم دست توئه داری ازش استفاده میکنی ولی نرفتم درخواست کارت بدم چون فکر میکردم یه جای کار خجالت میکشی چند روز باهاش قهر بودم داشت دیوونه میشد مدام گریه و زاری میکرد که منو ببخش...غلط کردم ولی هیچوقت نگفت این پولا کجا رفت اونم تو شرایطی که بعضی وقتا حتی پول نداشتیم مواد خوراکی بخریم...بعد از کلی گریه و التماس بخشیدمش دزدی پول دیگه تموم شد گرچه دیگه بهش اعتماد نداشتم ازش بدم اومده بود هرچقد اون محبت میکرد من بیشتر متنفر میشدم نمیتونستم با مردی که به دروغ با قران قسم میخوره رابطه جنسی داشته باشم ..مدتی گذشت چند بار امتحانش کردمو دیدم دیگه دزدی پول تموم شد...در همه حال شدید بهم ابراز علاقه میکنه قهر کردن من دیوونش میکنه...به خاطر من با خانوادش کلی جنگید تا بامن ا زدواج کنه میگه راحت به دستت نیاوردم که راحت از دستت بدم....ولی درست وقتی که اعتمادم بهش رگشت فهمیدم با یه دختری رابطه داره تحقیق که کردم فهمیدم همون دختریه که روز اول نامزدیمون اس داده بود... وقتی به شوهرم گفتم قسم خورد هیچی در کار نیست ایندفعه دیگه زذم به سیم اخر کلی دادو بیداد کردم گفتم چرا منو خر فرض میکنی هربار که دروغ میگی و به دروغ قسم میخوری ازت متنفر میشم بدجور داغون بودم زنگ زدم به دختره گفتم واسه چی با شوهرم رابطه داری شاخ دراورد نمیدونست شوهر من متاهله..شوهرمم گفت اون خبر نداره من زن دارم..گفتم من خودم روز اول بهش گفتم گفت بعدش من بهش گفتم که اون خواهرم بود خواست منو اذیت کنه...خلاصه شوهرم گفت به خاطر اینکه به اون دختر بدهی داره باهاش رابطه داره تا اون دختر پولاشو نخواد منم کلی گریه و زاری کردم خواستم جدا شم یا خودکشی کنم قول داد دیگه باهاش کات کنه دختره هم وقتی فهمید اون زن داره ظاهرش ازشوهرم متنفر شدو باهاش کات کرد.فقط مرتب نفرین میکرد میگفت اون پولا از گلوت پایین نمیره......بعد اون بازم ازشوهرم دلسرد شدم ولی تو ظاهر بهش بیشتر محبت کردم اینبار اون رابطه جنسیشو کلا قطع کرد میگفت حس جنسی ندارم ولی بیشتر از قبل ادعای عاشقی میکرد و بیشتر از قبل بهم میگفت دوست دارم تمام تلاشش این بودکه مبادا ناراحتم کنه..ولی دو روز پیش دوباره وقتی بهش اس دادم که زودتر بیا پیشم دلم برا تنگ شده (چون اخیرا یه شهر دیگه کار میکنه) دیدم یه اس اومد که معلوم شد با یکی دیگه داشته اس بازی میکرده و اون لحظه من پیام میدم و اون اشتباهی پیامی که واسه اون میفرستاده رو واسه من فرستاده چون اسم اون دختر توش بود....داغون شدم بهش اس دادم که خیلی پستی طنگ طد کلی گریه و زاری که اشتباه برداشت کردی و کلی چیزایی که بازم میدونم دروغه باهاش قهر کردم ولی اینقدر اس دادو زنگ زد که جوابشو دادم یه روزم کلا با گریه گذشت اطش متنفر شدم ولی نمیخوام ازش فاصله عاطفی بگیرم که این دختره راحت هرکاری خواست بکنه... دارم دق میکنم همش دنبال بهونم گریه کنم دیروز خودشم زذ زیر گریه میگه من یه تار موی تورو به اون نمیذم تو اشتباه میکنی از اونروز ذوباره ابراز علاقش چندین برابر شده ولی من متنفر شدم با زور جوابشو میدم تو باطن نمیخوام صداشو بشنوم......ببخشید طولانی شد شما بگین من چیکار کنم؟ چه رفتاری نشون بدم؟ زندگیمو دوست دارم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array
    فقط می توانم باهات همدردی کنم و بگم برای اتفاقایی که افتاده متاسفم
    ولی این و می دونم که این بار نباید به راحتی ببخشی اش
    باید ترس از دست دادنت رو داشته باشه تا دیگه اشتباهاتش و تکرار نکنه
    انشالله کار شناسان تالار میایند و راهنماییت می کنند

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 آبان 92 [ 00:45]
    تاریخ عضویت
    1392-5-12
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    96
    سطح
    1
    Points: 96, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون شب نیلوفری عزیز.اوضاع روحیم بدجور داغونه باهاش حرف میزنم ولی ته دلم ازش بدم میاد بهش میگم بگو جریان چیه میگه به خدا به قران من باهاش رابطه ای ندارم میخوام هرطورشده پرینت مکالماتشو دربیارم میگه برو دربیار ولی اگه دیدی هیچی نیست اونموقع من نمیبخشمت..

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مهر 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1391-6-23
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,928
    سطح
    26
    Points: 1,928, Level: 26
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    عزیز دلم از خوندن مشکلت فوق العاده ناراحت شدم
    دوست من به نظر من تنها روشش همونطور که دوست عزیزمون گفتن اینه که سعی کنی ترس از دست دادنت رو بندازی به جونش
    این خیلی بده که شما چنین گناه بزرگی مثل خیانت رو که براتون هم اثبات شده سریع و تنها با چندتا اس ام اس میبخشید البته برا بار اول این بخشیدن منطقیه ولی وقتی بارها و بارها تکرار بشه واقعا بده و باید سریعا یه واکنش اساسی و درست حسابی نشون بدین

    حداقل چندروز قهر کن که بفهمه چیکار کرده واقعا داره شاخام درمیاد آخه مگه میشه اینقدر راحت از خیانت گذشت

    عزیزم من خودم خیانت رو دیدم و چشیدم

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 آبان 92 [ 00:45]
    تاریخ عضویت
    1392-5-12
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    96
    سطح
    1
    Points: 96, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام گلی عزیز من از یادم نرفته فقط انکار میکنه و منم ایندفعه مدرکی برای اثباتش ندارم چون اینجا نیست فقز یه راه هست که میشه اثبات کرد اونم اینه که پرینت مکالماتشو دربیارم .نمیدونم چزوری میشه پرینت سیم کارت یکی دیگرو دراورد... اعصابم خرده اون داره بیشتر از قبل محبت میکنه و میگه اشتباه برداشت میکنی خیلی جالب و بدون نقض اثبات میکنه که سوتفاهم شده و خیانتی درکار نیست قهر میکنم غوغا میکنه مرتب زنگ میزنه گریه و زاری میکنه ....طوری که اخرشم منو مقصر میکنه...من هیچ دلیلی برای اثبات حرفم ندارم جز اینکه پرینتش تو دستم باشه

  6. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array
    خیلی سخته بخشیدن همچین ادمی توی زندگی ولی خوب شما خیلی صبوری و بهت تبریک میگم ...
    حتما عاشقانه دوسش داری که زندگیت رو هم دوست داری
    اما در مورد همچین مردی باید بگم خیلی سخته دوباره اطمینان کردم واسه بدهی اگه رابطه داره میتونی کمکش کنی که بدهیش رو بده و کات کنه ولی من بعید میدونم کسی واسه بدهی با کسی رابطه داشته باشه

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 98 [ 13:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-28
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    5,299
    سطح
    46
    Points: 5,299, Level: 46
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    109

    تشکرشده 177 در 70 پست

    Rep Power
    22
    Array
    دوست عزیز..امیدوارم از حرفم ناراحت نشی...به نظر من تو با کسی توی رابطه هستی که سرتا پا دروغه وثبات شخصیت نداره...اون آقا دنبال تجربه های جدید و دوس دخترای تازه س..کاملا مشخصه که داره بهت خیانت میکنه..تصمیم به زندگی با آدم دروغگو خودش به تنهایی سخته..چه برسه که خیانتکار و بی وفا هم باشه وهزینه خیانت و خوشگذرونی هاش رو هم از حساب شما برداشت کنه!!!.. نذار دیگه بازیچه هوسبازی اون باشی ..اگه ازدواج نکرده بودی میگفتم بهتره همین امروز جدا شی ازش... ..اما با شرایط حال حاضر و ازدواجت با ایشون به نظرم یه مشاور کاربلد پیدا کن و ببرش مشاوره..امیدوارم نتیجه بگیری...
    ویرایش توسط پسرایرونی : دوشنبه 14 مرداد 92 در ساعت 00:05

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 آبان 92 [ 00:45]
    تاریخ عضویت
    1392-5-12
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    96
    سطح
    1
    Points: 96, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقا محمد. چیزی که برام جالبه که اون دختر میدونه که اون زن داره ولی بازم باهاش رابطه داره..ازینش میترسم..چند وقت پیش فلش مربوط به دوران مجردی شوهرمو پیدا کردم وقتی ریکاوریش کردم عکسای خیلی بدی دیدم که دختره خودش از خودش گرفته بود ... حالم بهم خورد هم از شوهذم هم ازون دختره...ولی گفتم مربوط به گذشته میشه و اصلا به روی خودم نیاوردم شوهرم میگه تورو خواستم که به خاطرت باهمه جنگیدم اگه به اون علاقه داشتم که ازدواج با اون راحت تر بود برام.....نمیدونم از یه طرف شدیدا بهم ابراز علاقه میکنه از طرف دیگه با اون رابطه داره و من مدرکی برای اثبات ندارم... هرکی میاد میگه متاسفم من تاسف شمارو نمیخوام دوستای خوبم نمیخوام کسی برام دل بسوزونه من راه حل میخوام..من زندگیمو دوست دارم اوایل علاقه ای به شوهرم نداشتم اما الان دوسش دارم ..کمکم کنید زندگیمو درست کنم کمک کنید تو این شرایز رفتار درست داشته باشم نمیدونم چیکار باید کرد..نگین قهر کن این شرایزو بدتر میکنه جبهه گیری میکنه چون من مدرک ندارم..اون الان تو یه شهر دیگست اگه من باهاش قهر کنم رابطش با اون دختره صمیمی تر میشه چون تنهاست میره سمت اون دفعه پیش اینجا بود قهر کردم گفتم میخوام جدا شم داشت دیوونه میشد چون تحت کنترلم بود میدونستم نمیتونه با اون دختره تماس بگیره شرایط تحت کنترل من بود اما الان نه اگه قهر کنم دختره جاش تو زندگی من محکمتر میشه و چون ازم دوره راحت تر با قهر من کنار میاد...این نظر منه اگه اشتباه مبکنم بگین ..یه چیز دیگه به شوهرم گفتم میخوام بیام پیشت اونم خیلی استقبال کرد داشت بال درمیاورد نمیدونم از یه طرف خوشحاله میرم پیشش از یه طرف میدونم با اون رابطه داره گیجم

  9. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 92 [ 03:10]
    تاریخ عضویت
    1392-5-14
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    2
    سطح
    1
    Points: 2, Level: 1
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیز دلم.مگه نمیگی از طریق پرینت گوشی میتونی مطمین بشی هنوزم با اون دختره هس یا نه؟
    مگه نمیگی ظاهرا شوهرت میگه تموم کرده با دختره؟
    توکه با شوهرت تعارف نداری دو سری مچشو گرفتی.شوهرت حقی نداره که بگی اگه پرینتو بگیری و اشتباه کرده باشی نمیبخشمت!
    اندفه که باز بهت محبت کرد بهش بگو عززیم من دو دفعه همچین چیزیو دیدمو بدبین شدم.توام اگه واقعا دوسداری منوو زندگی با منو.بیا دوتایی بریم باهم پرینت موبایلتو نشونم بده.اگه باز قسم ایه خورد بگو چون دفعات قبلم تو همین شرایط دروغ گفته بودی حساس شدم تا نبینم مطمین نمیشم تماااام.اگر هم دورین ازهم.فعلا باهاش تا کن.وقتی اومد پیشت اینکارو کن.

  10. 2 کاربر از پست مفید khanoomi68 تشکرکرده اند .

    shabe niloofari (دوشنبه 14 مرداد 92), دخترک (چهارشنبه 06 شهریور 92)

  11. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اردیبهشت 98 [ 12:25]
    تاریخ عضویت
    1392-5-25
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    4,615
    سطح
    43
    Points: 4,615, Level: 43
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    این نظر شخصی منه واسه مشکل شما ،به نظر من اینکه همسر شما با کسی دوست بوده و شما در دوران نامزدی پی بردی و گذشت کردی خب منطقی بوده اما الان که ازدواج کردین نمیشه راحت ازش گذشت و باید بدون گریه و زاری و خیلی منطقی باهاش حرف بزنی و ازش دلیل بخوای که چرا همچین رابطه ای رو با داشتن شما باز هم ادامه میده و مطمئن بشی شاید واقعا همسرت تو یه شرایط بحرانیه که اون خانم براش ایجاد کرده و نمیتونه از شرش راحت بشه و اگه همسرت واقعا پشیمونه و میخواد جبران کنه با کمک همدیگه شر این مزاحم رو از زندگیت کم کنی ولی اگه وافعا همسرت ببخشید "قبیحانه" این رابطه رو ادامه میده بهتره خیلی محکم جلوش وایستی یه جایی باید دوست داشتن رو کنار گذاشت و محکم برخورد کرد تا همسرت بفهمه حق نداره با وجود شما به کس دیگه ای حتی فکر کنه

  12. کاربر روبرو از پست مفید بهار480 تشکرکرده است .

    دخترک (چهارشنبه 06 شهریور 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خانواده ی شوهرم وشوهرم با مخفی کاری و دروغگویی منو احمق فرض میکنن!!!
    توسط پشیمانی در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 آذر 93, 09:11
  2. عذاب وجدان در مورد دروغگویی
    توسط hello در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 24 خرداد 92, 13:18
  3. دروغگویی همسر
    توسط Tinaa در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 شهریور 91, 18:11
  4. دروغگویی مادر شوهر
    توسط رنیا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 11 شهریور 91, 00:42
  5. دروغگویی همسرم
    توسط nature در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 21 مرداد 91, 00:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.