به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 دی 92 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1392-3-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    297
    سطح
    5
    Points: 297, Level: 5
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 15 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من و همسر دور از هم در یک بلاتکلیفی به سر می بریم.... راهنمایی کنید

    میلاد جان
    از کجای زندگی برای تو و دوستان بگویم که زندگی شما آییده تمام نمای زندگی خود می باشد که البته با بالارفتن سن ما کمی از سختی و تیزی آن کم شده است و شاید صبر و تحمل من زیاد شده است ولی در مورد زندگی خود عارضم که در طول 11 سال زندگی مشترک که حاصل آن یک دختر ده سال بوده است تاکنون یکبار به گرفتن حکم طلاق توافقی که سه ماه مهلت اجرا دارد انجامید و یکبار نیز بعد از طلاق توافقی 3 ماه جدا از هم بودیم و بچه با من و پدر و مادرم زندگی کرد و بعد از سه ماه با توجه به تمایلش جهت برگشت به زندگی و همچنین بی تابی مداوم بچه و سختی های که با آن درگیر بودم مجددا به رجوع و زندگی دوباره انجامید و الان که حدود 2 سال از آن زمان می گذرد دوباره ما دور از هم زندگی می کنیم و در حالی که او خانه مستقلی گرفته است و من در خانه سابق به زندگی ادامه می دهم و قرار بر طلاق توافق گرفته ایم که در این باره نیز اقدام کردیم که با توجه به اینکه در توافق ما قرار براین بود که او مهریه وحق وحقوق خود را ببخشد و در عوض حضانت بچه را بر عهده بگیرد که در جلسات داوری بعد از اینکه متوجه شد دختر بعد از 9 سالگی خود می تواند انتخاب کند که پیش مادر و یا پدر زندگی کند حانم من زد زیر توافق صورت گرفته و عنوان می کند که فقط در صورتی حاضر به طلاق می باشد که من وکالت کامل محضری فرزندم که در واقع قیمومیت او می باشد به او بدهم که در این زمینه نه من و نه خانواده ام مایل به این کار نیستیم و در حال حاضر در یک بلاتکلیفی به سر می بریم البته من در این مدت 3 بار به دیدن آنها رفته ام و حتی خانمم یکبار برای ماه رمضان کلی غذا درست کرده و برای من آورده است و لی بعد از این همه زندگی هر دو خوب می دانیم که این قطع و وصل کردن یک نرم در زندگی ما می باشد که از یک ابراز علاقه شدید و تمایل شروع و با یک نفرت و بی حرمتی به اتمام می رسد بنابراین هم من و هم همسرم به این نتیجه رسیده ایم که ادامه زندگی بسیار سخت است و انرژی من دیگر به انتها رسیده است و توانی به برگشت به آن زندگی و ادامه را ندارم ولی مابین ما خاطرات شیرین و دوست داستن هم وجود دارد و در حال حاضر در یک حالت بلاتکلیفی می باشیم و هر دو مردد از انجام اقدام قانونی بر علیه یکدیگر از جمله اجرا گذشتن مهریه از جانب او و یا گرفتن رای عدم تمکین از جانب من می باشیم و فقط گاه گاه هم دیگر را تهدید می کنیم در حال حاضر برای من نیز مانند شما شرایط ابهام آمیزی وجود دارد که پنج را ه حل برای من ایجاد کرده است:1- دادن وکالت دخترم و گرفتن طلاق توافقی 2- پیشنهاد پرداخت مهریه بصورت نیم سکه در ماه و سپردن نگهداری دخترم به او 3- ادامه دادن زندگی بصورت جدا از هم ولی عدم طلاق (و من کمک مالی به او بکنم) 4- پیگیری راه حل قانونی و گرفتن عدم تمکین و... 5- پیشنهاد برگشتن به زندگی قبلی و ادامه آن به خاطر بچه
    البته این را هم بگویم که خانم من با کمکهایی که بهش کرده ام و همچنین جدیت و پشتکار و روابط عمومی بالا از وضغیت مالی به نسبت مناسبی برخوردار است و می تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد و در حال حاضر نیز از 3 سال قبل و تا دو سال آینده من بابت وام خرید خودرو و یک وام دیگر که ایشان گرفته است ماهانه 500 هزار تومان از حقوق من که ضامنش شده بودم کم می شود. دوستان خوشحال خواهم شد که راهمنایی فرمایید که معتقدم خرد جمعی قطعا به تصمیم گیری بهتر می انجامد
    ویرایش توسط hamh : جمعه 04 مرداد 92 در ساعت 22:18

  2. کاربر روبرو از پست مفید hamh تشکرکرده است .

    milad08 (جمعه 04 مرداد 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 03 مرداد 94 [ 21:52]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    2,033
    سطح
    27
    Points: 2,033, Level: 27
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 93 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست خوبم خیلی ممنون که جوابم رو دادید
    -------------------------------------------------
    ای بابا ، نمیدونم واقعا باید چی بگم؟!!!

    حقیقتاً فکر همه جوابی رو می کردم الا اینکه فرمودید،انتظار داشتم بگید که مشکلاتتون تموم شده،اما ظاهراً این رشته سر دراز دارد .

    از خداوند میخواهم کمکتون کنه و بهتون صبر بده ، الهی بمیرم تو این مدت چی کشیدید.!.! ببخشید واقعا نمیدونم چی بگم

    - - - Updated - - -

    ظاهرا بالا رفتن سن هم تسکینی برای این اختلال نیست!!!!!!!

  4. کاربر روبرو از پست مفید milad08 تشکرکرده است .

    hamh (جمعه 04 مرداد 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 دی 92 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1392-3-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    297
    سطح
    5
    Points: 297, Level: 5
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 15 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون دوست عزیزم از ابراز همدردی تون
    10 سال زندگی قطعا با وجود یک فرزند امکان پذیر و قابل تحمل بود وگرنه زندگی با شخصی که واقعا احساس میکنی نمی توانی بشناسیش و تمام معادلات عالم جهت تجزیه و تحلیل رفتارش بی فایده است و در لحظاتی از زندگی منکر هر گونه خوبی ها و کارهای تو می شود و با چنان بغض و کینه ای در حضور دیگران از تو یا می کند که کاملا دچار از بین رفتن اعتماد به نفس می شوی و در برهه ای زمان دچار خشم و غضبی می شود که یارای مقاومت در مقابلش نیست و دچار چنان غرور و خود بزرگ بینی و انجام کارهای بدون فکری می شود که آدم حیران و سردرگم خود خواهد کرد و در دقایقی دیگر چنان از تنهایی و بدبختی و پایمال شدن زندگی 10 سال سخن به میان می آورد و انگشت اتهام به سوی تو میگیرد که در مانده به سویی میخزی ولی با همه این احوال لحظات شاد و لوندی را نیز برای تو پدید می آورد که در خاطرت باقی می ماند که به آسانی نمی توانی از او دل بکنی بله دوست من این برزخی که من و تو در آن دست و پا میزنیم را کمتر کسی می تواند تجربه و یا درک کند.

  6. کاربر روبرو از پست مفید hamh تشکرکرده است .

    milad08 (جمعه 04 مرداد 92)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 03 مرداد 94 [ 21:52]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    2,033
    سطح
    27
    Points: 2,033, Level: 27
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 93 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با عنایت به راهنمایی هایی که به من کردید به نظرم شما بر تمام ابعاد زندگیتون واقفید،و تا حدودی آینده زندگیتون براتون ترسیم شده است،

    اما به نظرم بد نیست یک تاپیک بزنید و از نظر دوستان و کارشناسان استفاده کنید.

    بعضی موقع ها یه چیزاییرو کسایی که زندگیرو از بیرون نگاه می کنند متوجه میشوند و کسی که درون ماجرا هست نمیتونن اونارو ببینن و به قول خود شما خرد جمعی اشتباه نمیکنه.

    برای تسکین رنج هایی که تحمل کردید هم شاید بهتر باشه

    - - - Updated - - -

    این رو هم میدونیم که روزهای خوب هم با هم خیلی داشتید ، منم همینطور بودم ، من از زندگیم راضی بودم و از بودن کنار همسرم لذت میبردم ، البته این رو هم میدونم که این لذت ماه عسل عشقی که به همسرم داشتم بود ، نه رفتار های همسرم . فکر می کنم در مورد شما هم همینطور بوده

    - - - Updated - - -

    عجب درد سختیه که دریا باشی و قطره ببیننت
    عجب درد سختیه که بزرگ باشی و کوچیک ببیننت
    عجب درد سختیه...........

  8. کاربر روبرو از پست مفید milad08 تشکرکرده است .

    hamh (جمعه 04 مرداد 92)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    آقای Hamh لطفا یک تاپیک مجزا برای خودتون باز کنید. به نظرم با توجه به پستهاتون ابهاماتی در زندگی شما وجود داره. شاید مشکلاتتون قابل حل باشه/
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  10. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    hamh (جمعه 04 مرداد 92)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 03 مرداد 94 [ 21:52]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    2,033
    سطح
    27
    Points: 2,033, Level: 27
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 93 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    و عجب بد دردیه عشق که کسی مثل شما و کسی مثل من باز هم وقتی صحبت از روزهای خوب و خوش به سر می آید روزهای بد یادمون میره و به همونا دل خوشیم و باز هم دستو پامون میلرزه.
    --------------------------------------------------
    آن روز دیده بودم این فتنه‌ها که برخاست
    کز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی

    عشقت به دست طوفان خواهد سپرد
    حافظ چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی
    ویرایش توسط milad08 : جمعه 04 مرداد 92 در ساعت 23:40

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 دی 92 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1392-3-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    297
    سطح
    5
    Points: 297, Level: 5
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 15 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست خوبم میلاد عزیر انشاله اگر عمری بود و وقت یاری دهد قطعا این کار را خواهم کرد و از تجربیات و همفکری دوستان و سروران این سایت از جمله شما استفاده خواهم کرد

  13. کاربر روبرو از پست مفید hamh تشکرکرده است .

    milad08 (جمعه 04 مرداد 92)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 شهریور 92 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 22 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام محبت اضافه میشه وظیفه
    فکر کنم یکم میترسه
    دخالت خانوادش مخصوصا مادرشه
    جداشدن براش مهم نیست.بیشتر پول مهمه
    از زندگی چیزی نمیدونه.
    فکر میکنه به خاطره پوشش توز ندان نگهش داشتید و به کارهایی که دوست داره اهمیت نمیدی
    رفتارش خیلی بد بوده مخصوصا در مورد خانواده شما. البته ثبات هم نداره با حرف بقیه زود گول میخوره
    بنظرمن فعلا کاری انجام ندید دوست داشتن تو وجودش هست توکلت به خدا اگه ببینه که به ظاهر برای شما بودو نبودش اهمیتی نداره پشیمون میشه. کاری به کارش نداشته باشید. یکی دیگه پرش می کنه
    من تو این شبها دعا می کنم که کارتون درست بشه یعنی هرچی صلاح هست بشه. امیدوارم

    - - - Updated - - -

    سلام محبت اضافه میشه وظیفه
    فکر کنم یکم میترسه
    دخالت خانوادش مخصوصا مادرشه
    جداشدن براش مهم نیست.بیشتر پول مهمه
    از زندگی چیزی نمیدونه.
    فکر میکنه به خاطره پوشش توز ندان نگهش داشتید و به کارهایی که دوست داره اهمیت نمیدی
    رفتارش خیلی بد بوده مخصوصا در مورد خانواده شما. البته ثبات هم نداره با حرف بقیه زود گول میخوره
    بنظرمن فعلا کاری انجام ندید دوست داشتن تو وجودش هست توکلت به خدا اگه ببینه که به ظاهر برای شما بودو نبودش اهمیتی نداره پشیمون میشه. کاری به کارش نداشته باشید. یکی دیگه پرش می کنه
    من تو این شبها دعا می کنم که کارتون درست بشه یعنی هرچی صلاح هست بشه. امیدوارم

  15. کاربر روبرو از پست مفید ساینا م تشکرکرده است .

    milad08 (یکشنبه 06 مرداد 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.