به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مرداد 92 [ 20:08]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    652
    سطح
    13
    Points: 652, Level: 13
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    48 ساعت تا طلاق کمک کنید

    سلام

    کاربر ای قدمی منو میشناسن یه پست 6 ماهه پیش زدم برای مشکلی داشتم

    میخوام خلاصه بگم مشکلمو خواهش میکنم همشو بخونید و کمکم کنید

    رابطه من و خانمم از 3 سال پیش از اینترنت بود بعد اشنا در اومدیم که همو میشناسیم همکار بودن

    ...پدرامون...

    تا 2 سال دوست بودیم خیلی معمولی در حدی که سالی 2 بار همو میدیدیم چون من دوست دختر های

    خودمو داشتم اونم دوست پسر های خودشو تا پارسال که اومد محل کار من کار کنه بیشتر اشنا شدیم

    و من دوست داشتم باهاش س=ک=س کنم ! اما نه قبول نمیکرد { از روی زرنگیش بود } تا اینکه

    کنجکاوی من منو بدبخت کرد رفتم وبلاگشو خوندم و خاطراطی که داشت منو احساساتی کرد و دلم

    سوخت براش برای سختی هایی که داشت و..... نمیدونم چی شد جذبش شدم دوسش داشتم

    نمیخواستم از دستش بدم و باید از مهر هم میرفت دانشگاه از دانشگاه اخراج شده بود به خاطر نمره

    های کم و باید میرفت پیام نور نمیخواست اینجا باشه میگفت نمیتونم به خانوادم بگم و...

    من کمکش کردم + کلی وقت گذاشتم و 4 میلیونی که خرج کردم یک ماه رفت به من گفت خاستگار

    امده باید بیام چون نوبت منه باید ازدواج کنم من یه چوری شدم خلاصه اومد و قبلا اون به من پیشنهاد

    ازدواج داده بود اما من گفتم به این دلایل نمیتونیم ازدواج کنیم اما اومد نمیدونم یادم نمیاد با چه عقلی

    گفتم میخوام باهات ازدواج کنم البته قبلش خیلی به من پیشنهاد ازدواج داد غیر مستقیم و مستقیم

    خلاصه تصمیم گرفتیم با خودم گفتم خوب هم اون از این بدبختیش میاد بیرون { منم دختری

    میخواستم مثل اون که فکرش بازتر باشه زرنگ باشه و....}

    =====================================

    زندگی و دوران عقد:

    برای عقد هم خیلی چیز ها رو تو پاچه من کرد خرید وسایل سفره عقد و... که وظیفه من نیود

    اما نمیدونم چرا قبول میکردم

    قبل عقد من بهش گفتم از بعضی رفتارات خوشم نمیاد نباید انجام بدی به جای اینکه بگه باشه

    میجنگید تا منو غانه کنه اما منم کم نمیوردم چون حرفش برای زندگی توی شهرستان غیر منظقی بود

    بعد عقد تا 20 روز اول همه جیز خوب بود که من رفتم سراغ گذشتش چون میدونستم داره دورغ میگه

    خوب خیلی چیز ها رو فهمیدم 2 روز باهاش دعوایی بودم اما بعد دیگه نه !

    یه شب تو سیستمی که من بهش دادم با هم داشتیم فیلم میدیدم عکساشو میدیدیم من رفتم

    سراغ پوشه های دیگه که دیدم استرسش بیستر شد و شک کردم بله دیدم فایل های صحبت های

    تلفنیش با دوست پسر قبلیش هست ! دنیا رو سرم خراب شد اخه لبتاب قبلیش گفتم بزار کنار

    لپتاپ جدید بهتره فایل هاتو بریز اینجا اخه ادم حسابی خوب پاک میکردی چرا نگه داری !

    ==================================================
    اتفاق بعدی لو رفتن یکی از دوستاش توی فیسبوک بود { وقتی دوست بودیم به من گفته بود اولین

    س-ک-س از جلو با یه مرد فلان سن داشتم بعد معلوم شد اون توی اد لیستشم هست هنوز !

    گفتم چرا گفت میخواستم از بقیه بچه ها با خبر باشم ! قبل ازدواج هم اد کردمش من با خودم گفتم

    چرا بعد عقد پاک نکردی !!
    =================================================
    توی این مدت دعوا خیلی داشتیم اما روز بعد با هم خوب بودیم تا این اتفاق اخر ! جرقه توی ذهن من


    اومد به اطراف خودم نگاه میکردم با خودم میگفتم این همه دختر چرا اینو گرفتی ؟ نه فلان داره نه فلان

    دیگه همه جیز عوض شد من که زندگیمو دوست داشتم رفتم مشاوره ! بعد اینجا هم پست زدم

    مشاوره گفت هر چی بوده گذشته بوده اگه میبینی سر گوش میجنبه و درست نمیشه جدا بشید !

    و گفتم من به خانم های دور برم توجه میکنم گفت نرو سمتش گرفتار میشی { من گوش نکردم }

    دیگه هر اخلاق گندی که داشت زنم برای من بزرگ شد هی میخواستم از سرش بندارم تا بتونم

    باهاش زندگی کنم اما فایده نداشت دیگه هر کار میکرد هی من توجیهش میکردم اونم به جای قبول

    کردن هی میخواشت منو توجیه کنه میجنگید تا حرف اون باشه

    دیگه دعوا ها و اختلافات من برام توجیه نداشت زنم اینجوری باشه یه مدت اون افسرگی گرفته بود

    همش خواب بود بردمش دکتر گفت به پوچ گرایی رسیدم و......

    تا اینمه گفتیم بریم مسافرت رفتیم با یکی از دوستام مسافرت ! اما 10 ساعت نگدشته بود رفتار

    هایی میکرد که من بدم میومد و حرص من در میومد و در جوابش با حرف های بد و نشون دادن

    انگشت جواب منو میداد گفتم برگردیم طلاقتو میدم ! خسته شدم جواب میگفت اره نمیخوام با تو

    زندگی کنم و......

    =============================================
    خلاصه مشخصات زنم
    1: پدر و مادش شش سالش بود جدا شدند
    2: با زن باباش زندگی میکرند با فشار . کتک کاری
    3: خانواده مذهبی خلاف خودش که ....
    4: توی 3 سال به موفقعت های زیادی رسیده مقام و... که باعث مغرور شدنش شد
    5:تحت فشار برای ازدواج بوده سال های خر و یک شکست عشقی داشته
    6: همیشه دوست داشته با بالا بالا بپره !! خودش و خانوادش مالی نبودند
    ======================
    خلاصه مشخصات خودم
    1: زندگی نرمالی داشم
    2: کمی عصبی به خاطر مشکلات شغلی
    3: خیلی دلسوز و دارای عذاب وجدان شدید
    4: تنبل هستم

    ===========================================

    تازه زنم بعد از کلی دعوا و دادگاه و وکیل و مشکلاتی بعد طلاق داره 1 هفته پیش میگه بیا
    زندگی کنیم اینا حل میشه ! منم باور نمیکنم دیگه ! اخه تو زندگی چند تا دروغ که البته به گذشته داشته ربطی نداشته گفته منم اعتماد ندارم !

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام اقا احسان

    چه خبره این همه عجله برای ازدواج و این همه عجله برای جدایی؟!

    طلاق مگه شوخیه که شما پست زدی 48 ساعت تا طلاق؟!
    و یک نکته مهم دیگه

    الان دقیقا سوال شما چیه؟

    توصیه من به شما اینه:

    اول از همه بشین و خودت فکر کن.کاری به خانومت نداشته باش.ببین از زندگی چی میخوای؟دنبال چی هستی؟چی میخواستی که بهش نرسیدی؟از زنت چه توقعی داری؟خودت چه ایرادهایی داری؟
    چقدر مرد و مردونه میتونی اشکالات اخلاقی خودت رو برطرف کنی؟

    جواب این سوالا رو برای خودت پیدا کن.

    لطفا بچه بازی های دادگاه و طلاق و ....رو هم بذارید کنار و درست و حسابی بشینید تصمیم بگیرید.
    متاسفانه هردوی شما رفتاری کودکانه دارید و برای ازدواج واقعا ناپخته هستید.
    بنابراین حتما نیاز دارید پیش یک مشاور حاذق برید.

    این رو هم اضافه کنم
    شما اگر میخواستی در مورد گذشته همسرت کنکاش کنی باید قبل از ازدواج میکردی نه الان.الان میدونی نتیجه اش میشه چی؟
    افتادن در راهروهای دادگاه و اجرا گذاشتن مهریه و زندان رفتن و ....اخرش هم طلاق.

    میگن قبل از ازدواج چشمات رو باز کن و بعدش ببند.اوکی؟

    وقتی ایشون امده و به شما گفتی من با فلانی فلان رابطه رو داشتم الان دقیقا من نمیفهمم حساسیت شما برای چیه؟
    مگه شما نپذیرفتی و ازدواج کردی؟



    پیدا کردن فایلهای صوتی صحبت ایشون با دوست پسرش سنگین تر بوده یا داشتن رابطه ج.ن.س.ی ایشون و اقرارش؟!!
    .................................................. .................

    برادر عزیزم

    زندگی خیلی فراتر از این حرفهاست.
    الان این خانوم رو شما با این مشخصات انتخاب کردی.و فرض رو بر این بذار که ایشون قراره هیچ تغییری نکنه.

    میتونی باهاش ادامه بدی یا نه...

    - - - Updated - - -
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.

    ویرایش توسط maryam123 : دوشنبه 07 مرداد 92 در ساعت 03:01

  3. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    taraneh89 (دوشنبه 07 مرداد 92), باران بهاری11 (جمعه 11 مرداد 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مرداد 92 [ 20:08]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    652
    سطح
    13
    Points: 652, Level: 13
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    ممنون برای پاسخ

    برادر عزیزم

    زندگی خیلی فراتر از این حرفهاست.
    الان این خانوم رو شما با این مشخصات انتخاب کردی.و فرض رو بر این بذار که ایشون قراره هیچ تغییری نکنه.

    میتونی باهاش ادامه بدی یا نه...

    مشخصه نه !

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 92 [ 16:50]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    109
    سطح
    2
    Points: 109, Level: 2
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام برادرعزیز.شماازاول باعقلتون تصمیم نگرفتیدالانم به نظرمن با خوبی ازهم جدابشید چون این زندگی مثل این ضرب المثل میمونه فالی که نکوست ازبهارش پیداست.پس به نظرم اگه بدون جنگ باشه تمومش کن.

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مرداد 92 [ 20:08]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    652
    سطح
    13
    Points: 652, Level: 13
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام منم

    بله دوستان و دور و بری های منم همینو میگن من اصلا از روی منظق ازدواج نکردم و احساساتی وارد شدم خیلی مشکلات دیگه بوده من نمیتونم بیان کنم

    الانم دارم 30% مهریه رو میدم به خاطر اینکه دستش روی کسی دراز نباشه ! این کارمم از روی احساسات دارم انجام میدم !

    اما اخه 2 ماهه بعد از عقد که مشکلات پیش اومد با خودم همش میگفتم اینهمه کیس خوب اینهمه موقعیت بهتر زود ازدواج کردی تازه اینهمه عیب داره !

    که اخرش به طلاق منحر شده

    اما اما اما عذاب وجدان دارم میگم با خودم بیخود کردی گرفتیش چرا بعد به کیس های دیگه فکر کردی ؟ فکر نمیکنی بهونه گیری میکنی ! اون ضرر میکنه و باعث بانیش تویی و......

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    خوب احسان جان عجله نکن و احساسی تصمیم نگیر با کمک یه مشاوره شاید بتونی یه تصمیم خوب بگیری یه تصمیم قاطع که دیگه بدونی این تصمیم رو از روی عقل و نه احساس گرفتی

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مرداد 92 [ 20:08]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    652
    سطح
    13
    Points: 652, Level: 13
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    malakeh

    این تصمیم طلاق 4 ماهه گرفته شده خیلی با خودم کلنجار رفتم اما نشد که نشد !

  9. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1392-1-03
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    2,228
    سطح
    28
    Points: 2,228, Level: 28
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    133

    تشکرشده 132 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دقیقا چه کمکی از دست ما بر میاد؟ 48 ساعت تا طلاق وقت دارید و میگید 4 ماهه تصمیم گرفتید. خب یعنی قاطعانه میخواید جدا شید؟

    به نظرتون وجود چه چیزهایی باعث میشه که به زندگیتون با دید بهتری نگاه کنید و این تصمیم رو عملی نکنید؟

  10. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مرداد 92 [ 20:08]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    652
    سطح
    13
    Points: 652, Level: 13
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    Lnaz عزیز

    وقتی خانمم کثیفه چه جوری اعتماد کنم به غدایی که برام میاره؟؟؟

    وقتی خانمم بیخیاله روسریش میوفنه همه میبینند توی ماشین میگم نکن میگه برو بابا

    وقتی خانمم برای 6 هزار تومن به من دروغ میگه

    وقتی میگه انقدری که تو منو دوست داشتی من تو رو دوست نداشتم

    وقتی میگه حالم از شما که شنتی هستیدبه هم میخوره

    وقتی برگه ازمایش میاره میگه من بچه دارم بیچارتون میکنم بعد مشخص میشه منفیه !

    وقتی انقدر حریم ما شکسته شده که راحت میزنه تو گوشم منم شکه میشک و خشکم میزنه

    وقتی میخواد درس بخونه پیشرفت خوشو بکنه { به جایی رسید چه تضمینیه حاشا نکنه بگه طلاق }

    وقتی خانمم قیافه معمولی داره اونقدر .. نیست همه بگن چقدر تو اسگلی طلاقش بدی

    وقتی همه پل های پشت سرش خراب کرده !!

    جنبه نداره

  11. #10
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 22 فروردین 94 [ 08:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,362
    سطح
    29
    Points: 2,362, Level: 29
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    60

    تشکرشده 184 در 87 پست

    Rep Power
    0
    Array


    از احسان جان و تمام سایت معذرت میخوام.مرد مگه دیوونه ای با این زن زندگی کنی؟!!داشتم میخوندم که گفتم شاید آخرش بگی شوخی کردم.دیدم نه واقعیه.
    احسان جان یه سوال:من وست دختر زیاد داشتم.حتی تو ترکیه و کانادا هم دوست دختر دارم و اصلا بی جنبه نیستم.الانم میخوام آروم آروم زن بگیرم.واقعا این خانم چجوری با عرض معذرت خرت کرد که باهاش ازدواج کردی؟



    ویرایش مدیر همدردی: چنین مطالبی به هیچ وجه مورد تایید همدردی نیست.
    لطفا دوستان قبل از اینکه بخواهندمشورت بدهند، حداقل یک نگاهی به تاپیک آفتهای احتمالی مشاوره بیندازد.
    ویرایش توسط مدیرهمدردی : پنجشنبه 10 مرداد 92 در ساعت 16:40 دلیل: به علت راهنمایی های بسیار اشتباه

  12. کاربر روبرو از پست مفید achilis تشکرکرده است .

    mohammad6599 (جمعه 11 مرداد 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 27 مرداد 97, 08:50
  2. روش های جلب اطاعت
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 آبان 96, 19:08
  3. انتخاب : فراموشی یا شجاعت
    توسط man-bedoone-sahar در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 27
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 مرداد 93, 17:40
  4. * ساعت 21 را فراموش نکنیم *
    توسط lord.hamed در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 25 تیر 92, 22:55
  5. مرکز خدمات مشاوره ای صنعت نفت
    توسط مدیرهمدردی در انجمن معرفی سایت های روانشناسی،مشاوره ازدواج و خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 28 دی 86, 13:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.