به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 مرداد 92 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1391-7-11
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    873
    سطح
    15
    Points: 873, Level: 15
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیانت شوهرم رو فهمیدم ، الان داره تلافی می کنه .

    سلام ، پارسال تو یه تاپیک دیگه توضیح دادم که شوهرم با اس ام اس بهم خیانت کرده و با یه زن که در استانه طلاق بوده چند ماه اس ام اس می داده . می گه راهنمائیش می کردم که طلاق نگیره و جوک می فرستاده و البته جوکهای بد مردونه هم براش می فرستاده . ( فامیل دورشون بوده )

    خلاصه بعد از کلی ماجرا ، بخشیدمش و اون ماجرا تموم شد .

    بعد از اون ماجرا بهم قول داد که دیگه شمارشو به غریبه ها نده . (شوهرم کارمند بانکه )

    الانم قسم می خوره که بعد از اون ماجرا دیگه از این کارا نکرده .

    پری شب سر یه موضوعی یه دعوای مفصل داشتیم ، اونم دلش از دست من حسابی پر بود ، دیروز گوشیمو دید ، دید که همکارم بهم اس ام اس داده ، اونم از خدا خواسته دنبال یه اتو می گشت .

    این همکارم اصلا اس نمی داد ، این اس ام اسش هم معمولی بود .

    ولی شوهرم گیر داده که چرا اصلا بهش شماره دادی ؟؟؟؟ می خواد براش اس بفرسته . اسهایی که اماده کرده که براش بفرسته رو دیدم ، اول گفته که شماره زنتو بده براش اس بفرستم ، بعدش کلی فحش و بد و بیراه .

    هنوز نفرستاده ولی ادم عقده ای و کینه اییه ، می دونم اخرش یه کاری می کنه .
    نمی دونم چه کنم .

    چقد من بدبختم ، گناه به اون بزرگیشو بخشیدم ولی الان اون داره ابروی منو می بره . اخه همکارم راجع به ما چه فکری می کنه ؟؟؟؟ اون که نمی دونه ماجرا از کجا اب می خوره . همکار نزدیکمه ، تو اداره روبروی هم میشینیم ، و به هزار و یه دلیل شمارمو داره .

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام؛میتونی به شوهرت بگی ازاین واکنشش(اهمیت دادن_نه قصد اس دادن) خوشحالی چون برای شما نشانه اینه که دوستت داره واگه هنوزقانع نشده میتونه حضوری بیاد وبا اون همکارصحبت کنه تاسوءتفاهم رفع شود//نکته اینجاست که شخصیت وافکارما پشت اس ام اس وچت ناخودآگاه غیرواقعی تراست.واگرشوهرت"واقعا"به فکرخودش عقیده نداشته باشد گامی جلو نمیگذاردولی ممکن است شمارا برای آن موقعیت تهدیدکند مثلابگویدمیام آبروریزی میکنم و...دراین صورت ابدا نترسید او پذیرفته که اشتباه کرده ولی نمیخادزیربارنمیرود....زیاد توضیح ندهید وپس ازتوضیح اولیه به اوبفهمانیدبقیه ناراحتیش به خاطرافکارخودشه وشما مسئول آن نیستید...................................... .................................................. .................................................. ......... اماپیامک دادن همکار شمابدون محتوای کاری،درخوشبینانه ترین حالت یه حرکت غلط انداز است ودرآینده ممکن است بازهم شوهرشما گوشیتان راچک کند وبه خاطرسابقه اولیه خودش، اینباربه خاطرلجاجت باشما چت وپیامک های دروغین یاواقعی بادیگران انجام دهد به نظرم بارفتاری به همکارتان بفهمانید دلیلی برای دادن اس ام اس نمیبینید.ازنظر اجتماعی هم،پیامک معمولی این شکلی متناسب باعرف نیست وبهتراست ادامه پیدانکند.

  3. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    del (یکشنبه 06 مرداد 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 مرداد 92 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1391-7-11
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    873
    سطح
    15
    Points: 873, Level: 15
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اصلا دلم نمی خواد به هیچ شکلی این ماجرا کش پیدا کنه ، اخه یه چیز معمولی بوده .

    این همکارم کلا یه کمی خاله زنکه ، با همه صمیمیه ، همکار قبلی که جای من بود ، خانومه ، با اینا صمیمی بوده ، الان تقریبا اونا فک می کنن منم مثل اونم .

    البته خود شوهرم بی تقصیر نیست ، ما با هم همکاریم ، اون با همه بگو بخند داره و صمیمیه ، این همکارم هم چون یه جورایی خودشو دوست شوهرم می دونه احساس صمیمیت می کنه .

    من اصلا از اس ام اسش خوشم نیومد ولی نخواستم الکی کشش بدم .


    می خوام برم بهش بگم ، گفته بودم بهت که با همکارا اینقد صمیمی نشو و شوخی نکن . حالا اونا به واسطه تو حس می کنن به منم نزدیکن .
    یا می خوام بهش بگم یه روزی تو با زن یکی دیگه این کار رو کردی که کارت خیلی زشت تر بوده ، و این انعکاس کار خودته . مطمئنا اگه شوهر اون می فهمید با توجه به اینکه در حال طلاق بودن ، این ماجرا رو به دادگاه هم می کشید ، شانس اورده که شوهرش نفهمیده .

    نمی دونم گفتن این حرفا درسته یا نه ؟؟؟ می ترسم خرابتر بشه .

    در ضمن این کارایی که می کنه از رو علاقه به من و اینا نیست . چون من سر اون ماجرا خیلی بهش سخت گرفتم ، تا مدتی می گفتم به هیشکی اس نده ، بعدشم شمارشو به کسی نده . الان مثلا داره تلافی می کنه ، میگه پس چرا خودت شمارتو دادی ؟؟؟؟؟ داره لج می کنه .

    - - - Updated - - -

    حالم خیلی بده ،
    الان که فکر می کنم زیادم مهم نیست ، فوقش بهش بگه چرا به خانومم اس دادی ، اونم از اونجائیکه خاله زنگه بره به بقیه همکارا بگه و همه بگن شوهرش حساسه ، غیرتیه ، عجب آدمیه و ..... ، مهم نیست .

    الان مهم اینه که چرا با من اینجوری برخورد می کنه . انگار که مچم رو گرفته ، حالت پیروزمندانه داره .

    به خودم گفتم اگه این ماجرا رو کش بده ، منم گند اون ماجرای قبلی رو در میارم . گفتم که اون خانوم فامیل دورشون بوده ، می رم به بچش ، به فامیلاش ، به پدر شوهرم حتی به پدر و مادر خودم می گم .

    دیگه خسته شدم از بس که فیلم بازی کردم . کلی ماجرای اینجوری داشتیم که نذاشتم هیشکی بفهمه ، ولی دیگه خسته شدم . زدم به سیم اخر .

    اخه چقد من بدبختم ، اون ماجرای به اون بزرگی رو افتاد به پام که منو ببخش ، تا منو نبخشی نمی رم ، همین الان بگو که بخشیدی . اونوقت این ماجرای به این کوچیکی رو گرفته داره عذابم می ده ، در ضمن ما یه بچه 4 ساله داریم و الانم من باردارم .
    حرصم از اینه که اصلا به حالات روحی من فکر نمی کنه و به سلامت بچه فکر نمی کنه و ماجرای به این کوچیکی رو سوهان روحم کرده .

  5. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درچند موضع داری منفعل رفتارمیکنی۱‏_هیچ الزامی به پیش گرفتن رویه همکار قبلی نداری شماشخص دیگه ای هستی باروحیه وافکاروشخصیت خاص خود۲‏_وقتی خودت بیگناهی خودت روقبول داری نیازی به دادن توضیحات اضافی نداری۳‏_اس ام اس همکار جزء فرعی ترین وغیرضروری ترین بخشهای زندگی شماست.وروابطت باشوهر جزواصلی ترین بخش.این حق راداری که ازهمکارت بخواهی اس ندهد این هیچ لطمه ای به روابط شما درمحل کارنمیزند وناراحت شدن احتمالی همکاربه خودش مربوط است فکرنکنم درک موقعیت وشرایط یه خانم متاهل ازهمکارمردی که محترمانه میفهماند اس نده،کارسختی باشه_____اما درموردشوهرت حتی اگر قصدتلافی دارد شماملزم به دیدن موقعیت خاص ایشان ودرک ناراحتی او هستی نه مرتبط کردن به قبل،اینکه شما به اومیگویئد ناراحتی اش راحمل بر دوس داشتن خود میدانید دادن اعتبار به شوهر وبه هم زدن تکنیکهای غلط رفتاری است که نتایج ناخوشایند دارد(اگرمایل هستید قضیه کش پیدانکند)بعدازاون جمله ولحن حاکی از درک شما مطمئنا روی شوهرت تاثیردارد وبه محل کارنخواهد رفت___ابدا به او نگوئید این کار انعکاس رفتارقبلی شمابوده بااین کار رسما اعلام میکنید که شماو همکار خیانت(‏ نوشتاری)کرده اید.وکاملا شوهرت راسرلج میندازید.

  6. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    del (یکشنبه 06 مرداد 92)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    اول از همه سعی کن آرامش خودتو حفظ کنی
    بعد هم اصلا موضوعات مربوط به خیانت شوهرتو به فامیلاتون نگو که فقط اثرات بد داره حتی یه نتیجه مثبت هم نداره
    خانم عزیز که به شوهرت میگی حتی شماره به کسی نده چرا خدت شمارتو به همکارت میدی
    حق با شما رابطه کاریه و موضوع خاصی نیست
    پس به همین دلیل به شوهرت هم نباید خیلی سخت بگیری که اون الان به این وضعیت بیفته

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 مرداد 92 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1391-7-11
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    873
    سطح
    15
    Points: 873, Level: 15
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اگه من به شوهرم گفتم شمارشو به کسی نده ، برا این بوده که اون شمارشو به افرادی می داده که هیچ رابطه کاری نداشته و همین مساله چند بار مشکل ساز شده . مثلا یه بار یه خانوم اومد پول واریز کنه ، سیستم قطع شد ، اونم شمارشو داد که بعدا زنگ بزنه که نمی دونم چه کنه . یعنی به یه مشتری گذری ... بعدشم اون خانوم اس می داده و ابراز علاقه می کرد و ازش تعریف می کرده و ... که شوهرمم بهش گفت که زن و بچه داره و ماجرا تموم شد . تازه بعدشم از دلبری دست بر نمی داشت ، اس داد که خوش به حال زنت ، چقد خوشبخته ، چه شوهر وفاداری داره !!!!!!!!!!!

    خب چرا باید شمارشو به هرکی بده که کار به اینجا بکشه ؟؟؟؟؟؟؟ برا همین من سخت گرفتم .

    من نگفتم که شمارتو به همکارت ، یا کسی که رابطه کاری داری نده .

    دیروز عصر نشستیم با هم صبحت کردیم ، گفتم حرف حسابت چیه ؟؟؟ بهش گفتم من کی گفتم به همکارت شماره نده ؟؟ بعد گفتم که چطور به فلانی اس می دی . گفت من با شوهرش دوستم ، گفتم خب اون همکار من هم فک می کنه با تو دوسته ، درسته زیاد رابطه ای با هم ندارین ولی همون یکی دو بار که با هم باشگاه رفتین و فلان جا همو دیدین رو می ذاره پای دوستی .

    کلا اون ماجرا ختم به خیر شد . فک کنم یه جورایی قانع شد . ولی ....

    من دیگه قانع نمی شم . دیشب موقع افطار اومد یه شوخی کرد ، ولی من زدم تو ذوقش ، از دلم در نمی ره ، دیگه خسته شدم . اگه بدونید سر این قضیه چند بار مشکل بوجود اومد و من گذشتم و بخشیدم ( در واقع گول خوردم که باورش کردم )

    الان همش دارم به خودم می گم ، ایا واقعا یه مرد به یه زن مطلقه می تونه بی منظور و فقط همینطوری اس ام اس بده ، اونم اس ام اس بد !!!!!! پارسال به خاطر پشیمونیش ، به خاطر اوضاع اون زمان بخشیدمش ولی الان مثل یه زخم کهنه سر باز کرده ، الان که خوب فکر می کنم نمی تونم با اون حرفا خودمو قانع کنم . دیگه دلم باهاش صاف نمی شه .

    نمی دونم ، شاید به خاطر بارداریمه که حساس شدم ، انتظار داشتم به خاطر شرایطم بهتر برخورد کنه ولی اون خیلی بد و خصمانه برخورد کرد . حرکاتش و رفتارش که یادم میاد نمی تونم این ماجرا رو هم ختم به خیر بدونم و مثل همیشه گول بخورم . دیگه خسته شدم . خسته .

  9. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهرخوبم،ماجرا ختم به خیرشده دلتو باشوهرت صاف کن،منم یه بار سیستم قطع شد یه ارباب رجوع که خانم بود چند باراومده بودو رفته که آخرسربه من گفت از راه دورمیام اداره شماره هارو وصل نمیکنه شمارتو بده،منم اون موقع خودم خسته بودم(‏ توجیه بیجا)حوصله نه گفتن نداشتم و شمارمودادم(فداکاری بیجا)ولی کار او راه افتاد واقعاراست میگفت بعدش مدارکو اس ام اسی دادم،هیچ اتفاقی هم نیفتاد(ولی بازم توجیه نمیکنم شماره دادن این شکلی رو)این چیزاممکنه پیش بیاد اما ما برای دفعات بعدی آمادگی ذهنی پیدامیکنیم ازاین فداکاریهای نابجا نکنیم؛مطمئن باش شوهرت هم درآینده این کارو نمیکنه...درموردهمکارهم ،ما هم همکار خانم داشتیم که موقع مرخصی اگه خیلی کارضروری بوده اول ازیه همکارخانم دیگه خواستیم بهش زنگ بزنه بعدش مدیراداره درصورت نبود خودمون دروقت اداری ترجیاباشماره اداره،بازم تناسب نداره همکارهای زن ومرد به شماره هم اس بدهند بهتره انتقاد شوهرتوازاین جهت بپذیری مطمئن باش منظوربدی نداره،

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 مرداد 92 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1391-7-11
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    873
    سطح
    15
    Points: 873, Level: 15
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 20 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقای امین . گفتم که از نتیجه کارم براتون بگم .

    اون روز که گفتم تقریبا اون ماجرا ختم به خیر شد ولی من به شوخی شوهرم جواب بد دادم و به قهرم ادامه دادم . دلم می خواست بیاد بگه چته و من بگم که اصلا انتظار نداشتم که اینجوری برخورد کنی و مراعات حال منو که باردارم نکنی . ولی نگفت . و دو سه روز بعدش دوباره با یه بهانه دیگه زدیم به تیپ و تاپ هم که در حقیقت باعثش همون قهره بود .

    خلاصه با اعصاب داغون رفتیم سر کار ، بهم اس ام اس داد که دیگه تحملتو ندارم ، خیلی سرخود شدی ، دیگه بهت اعتماد ندارم ، هر کاری می خوای می کنی و ...

    منم بهش جواب می دادم که الکی حساس شده و اصلا طوری نیست که فکر می کنه .

    خلاصه هی اون گفت و من گفتم ، دو تامونم مغرور و حق به جانب . هیچکدوممون نمی خواستیم کوتاه بیایم . تا اینکه شوهرم گفت با فلان حرفت اشکمو در آوردی ، این حرفش یهو دلمو نرم کرد . اومدم اینجا و حرف شما رو خوندم و براش فرستادم .

    بهش گفتم که من خوشحالم که واکنش نشون داده ، و اونو می ذارم پای اهمیت به من و غیرت . درست مثل من در مورد اس ام اس های قبلی تو ( اس ام اس های مختلف دخترا بهش ) ، یادته می گفتم او واکنشا از سر غیرت من نسبت به تو بود ؟؟؟

    بعد بهش گفتم ولی این راهش نیست که بریم به روی همکارم بیارم و الکی موضوع رو کش بدیم و تبدیلش کنیم به یه معضل ، من خودم با جواب ندادن به اون و رفتارهای سرد این روزام دارم بهش می فهمونم که من و تو باهاش دوستی نداریم .

    بهش گفتم بذار خودم مسئله رو حل کنم همونطور که تو در برخورد با اون دخترایی که بهت اس می دادن می گفتی خودم جوابشونو دادم و قضیه تموم شده .

    این حرفام معجزه کرد . یهو انگار اب ریختی رو اتیش . شوهرم که صبح خیلی عصبانی بود ، یهو نرم شد . البته اون لحظه جوابی نداد ولی بعد ازظهر که رفتیم خونه دیگه عصبانی نبود و همه چیز ختم به خیر شد .

    ممنونم ازتون اقای امین .

  11. #9
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خداروشکر خوشحال شدم.موفق باشید.به نظرم درآینده اگه بحثی پیش اومد قضیه روتموم شده حساب کنید.هم شما و هم شوهرت یه آمادگی ذهنی هم پیداکردیدکه درموارد مشابه این حریم روبیشتر رعایت کنید


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.