سلام.من حدود 7ماهه با ی دختر اشنا شدم و مشغول صحبت برای ازدواجیم.تو مسائل دیگه واقعا تفاهم داریم و دختر فوق العاده خوب و مهربونیه،اما مشکل اصلی من اختلاف بر سر مسائل مذهبی و سیاسیه.مثلا اعتقاد شدید به ولایت فقیه که کاملا عکس منه و استدلال های همدیگه واسه هم بی معدنیه و نگرانی بیشتر اختلاف شدید مذهبی.ان دین رو توی مسجد و هیئت و امامزاده میبینه ولی من نه.یجوری شده واسه اینکه این محبتی که بینمون هست و وابستگی از بین نره آن اعتقاداتشو کمتر از واقعیت و من بیشتر از واقعیت نشون میدم ولی دقیق که فکر می کنم میبینم اصلا اهل مسجد و دعا نیستم.به خودش هم گفتم.تازه دیروز گفت دوس داره با شوهرش بره کربلا که شاخ دراوردم.اصلا چنین چیزی حداقل تا 10سال دیگه تو ذهن من نیست.از انور میگه درک می کنم و همه چی باهم هست.زندگی،تفریح،کار،مهمون و مسجد و این داستانا.فقط خدامیدونه چقدر نگرانم و نمیدونم چکار کنم.جدایی برای هردو بشدت سخت و اونم نمیخاد منو از دست بده.خواهشا راهنمایی بفرمایید.
- - - Updated - - -
یعنی هیشکی پیدا نمیشه یچیزی بگه.دیشب بهش گفتم ازت میترسم.راستشو گفتم. چون من ادم ظالمی نیستم و اونو مجبور به کاری نمیکنم اما اگه آم بخاد مجبورم کنه سخته جلوی کسی که دوسش دارم وایسم.من این اعتقادات پاکش رو واقعا دوس دارم و دلم میخاد زنم مومن واقعی باشه،ولی آن به ظاهر مثل مسجد و مجلس ده=عا اهمیت میده.اما اعتقادات سیاسیش اصلا قابل درک نیست. تابحال تو زندگیم ندیده بودم کسی اینشکلی از ولایت فقیه حمایت کنه که من کاملا مخالفم.تازه به جلیلی هم رای داده فک کننمیدونم چکار کنم.تو دانشگاه جزء بسیج و انجمنه که کاملا مخالفم ولی میگه فقط کار مذهبی می کنیم ،ولی سیاسیش از دید من افتضاحه و یجوری گویا شستشوی مغزیش دادن
- - - Updated - - -
ای بابا کسی پیدا نمیشه یچیزی بگه، بخدا خیلی فکرم مشغوله کمک کنید دیگه
- - - Updated - - -
ای بابا کسی پیدا نمیشه یچیزی بگه، بخدا خیلی فکرم مشغوله کمک کنید دیگه
علاقه مندی ها (Bookmarks)