به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    33
    Array

    دوستان و کارشنای محترم دارم زندگیم رواز دست می دم .منو از این بحران بیرون بکشید.

    سلام از راهنمایی های دوست بسیار عزیز و محترمی چون نوپو و مهرانا استفاده های خوبی کردم اما نیاز به راهمنایی های بیشتری دارم .
    همه چیز رو تو تاپیکم توضیح دادم .با همسرم بعد از جریانات سرسنگین برخورد کردم اما همسرم بدتر از من شد دیگه نمی دونم چی کار کنم نه راه پس دارم نه راه پیش فقط خونم سرده سرده احساس خفه گی می کنم .شوهرم خیلی سرد و بداخلاق رفتار می کنه کمکم کنید.اگه این وضع ادامه پیدا کنه من نابود می شم.از طرفی دیگه نمی خوام من پا پیش بزارم .به دادم برسید.

    - - - Updated - - -

    شوهرم سوهان روحم شده آرزوی مرگ می کنم.

  2. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    33
    Array
    چرا هیچ کس صدای مرا نمی شنود؟

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 دی 99 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    7,438
    سطح
    57
    Points: 7,438, Level: 57
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    531

    تشکرشده 81 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز من فقط الان رسیدم تاپیک قبلیتون فقط پیام اولش که مال خودتون بود را خوندم .. هنوز کامل نخوندم.. تا همین حد ک متوجه شدم میگم آروم باشید خانمی .. همه چیز درست میشه فقط باید بدونید ایشون چه تیپ شخصییتی دارن و چطوری میشه که باهاشون صحبت کنید ... شاید از حرفای دل شما بی خبر باشه یا حتی برعکس شاید سوالام تکراری باشه نمی دونم ببخشید نمی دونم خانمی

    شما و همسرتون چند سالتونه ؟ فرزند دارید ؟ با همسرتون شده مستقیم درخواست کنید صحبت کنید ؟ قبل از ازدواج وقتی با همدیگه مشکلی داشتید چطوری ( چه مدلی ) حلش می کردین ؟

  4. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    33
    Array
    Sookootعزیز اگر تاپیک منو بخونید خیلی چیزها براتون روشن می شه .اما جواب سوالاتون:
    من 27 سالمه و همسرم 33.فرزند ندارم.بارها این کار رو کردم اما دو دقیقه بعد انگار نه انگار.حلش نمی کردیم فقط به خاطر احساساتمون یا من می گذشتم یا اون.

  5. کاربر روبرو از پست مفید heaven65 تشکرکرده است .

    sookoot (چهارشنبه 26 تیر 92)

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 دی 99 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    7,438
    سطح
    57
    Points: 7,438, Level: 57
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    531

    تشکرشده 81 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    دوست خووبم تاپیک قبلیتونو خوندم

    اول اینکه یه موضوعی را حس میکنم اینکه پیش داوری می کنید سعی کنید وقتی اتفاقی نیوفتاده بد اون ماجرارو برای خودتون تو ذهنتون نسازید ....شما قرارررر نیست افسرده شین چون اومدین اینجا دارین تلاش می کنید .... و بنظرم بعضی وقتا این حس استرس که کی می خواد مشکلات حل شه باعث می شه خوووود مشکلات و مسایلی که هستن را نبینید ... یکم آرامش داشته باشید رو خودتون کار کنید و اینو بااااااوووور کنید که زندگیتونو دوووست دارید و تلاش می کنید درست شه یا بهتر شه و به این هدفتون می رسید ...
    مثلا تو تاپیک قبلی ازتون پرسیدن چرا نه نمی تونید به همسرتون بگید گفتید : چون می دونم احترام نمی زاره و... این پیش داوریه ... یا علت را برخورد فیزیکی می دونستن که گفتین ترس از برخورد فیزیکی ندارید .. پس چه عواقبی می خواد داشته باشه ؟؟!!!!!

    ببینید برای خودتون یه سری ارزشا رو قایل شید مطمئن باشید به مرور زمان برای ایشونم جا می افته ...مثلا اگه واقعا راجب موضوعی مخالفید خوب اول براشون دلیل بیارید با لحن خوب بیانش کنید و بگید که می دونید ایشون درکتون می کنه ( تاییدشون کنید که حستون را درک می کنن ... یجورایی بهشون این حسو بدین ) بعد حرفتونو بزنید و نظرتون را بگید حتی اگر نپذیرفتن شما باید نظرتونو با دلیل بگین بعد علت مخالفتشو بپرسین شاید ایشون از یه جنبه دیگ نگاه می کنن !!!

    باهم صحبت کنید و توافق کنید که ایشون براتون اهمییتش زیاده و درکنارشون هستین می خواید آرامش داشته باشید و توافقی انتظاری از خانواده همدیگه نداشته باشید ...
    شما گفتین زیاد می گید چشم ... اما این بیان و موقعییت چشم هم بنظر من مهمه ... وقتی می گید چشم عکس اعمل همسرتون چییه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    و بنظرم اول رابطه اتون را بهتر کنید و تا حدی از نظر مالی مطمئن شید بعد با موافقت هر دوتون بخواید فرزند داشته باشید و تنهایی قضاوت نکنید که شاید علت رفتارا بخاطر فرزند هست ( طبق نوشته خودتون گفتم )

    سعی کنید طرز بیانتونو با همسرتون تغییر بدید و حتما وقتی خسته نیستن ازشون بخوایدد باهم صحبت کنید و از حرفایی که تو دل ایشون هست باخبر شید و ایشون هم بدونن ....
    اینکه می گید صحبت کردم بارها و بارهااا آخرین بار کی صحبت کردین راجب حرفای دلتون ؟؟؟؟

    برای شروع حرفاتون هم یهو شروع نکنید اول احساستونو بهش بگین و بگید از اینکه همیشه حواسشون بهتون هست ازشون ممنونین و حس خوبی دارید و.... اول راجب این موضوع ها حرف بزنید حتی اجازه بدین اگه ایشونم خواست چیزی بگه بگن بعد آروم آروم شروع کنین ...

    دوست خووبم مطمئن باشید ویژگی های خااااصی داشتین که همسرتون شما رو انتخاب کرده پس طوری برخورد کنید که هنووووووووزم اون ویژگی هااا تو وجودتون هست و همسرتون اونها رو میبینه همش به خووودتون بر می گرده .. پس نا امید نباشید ووو زود قضاوت نکنید ...

    و یه سوال دیگه وقتی رابطه اتون دوستی بود اگر قهر می کردین کی پیش قدم می شد ؟؟؟؟؟؟؟

    البته بنظرم یه طوری تو خونه جو را به وجود بیارید که قهر معنا نداره و فقط یه ناراحتی باشه که خواهان حرف زدن با هم باشید تا توضیح بدین ...
    راه های زیادی وجود دارن و نباید ترس اینکه اگه بگم قهر می کنه باعث شه انجامش ندید ..

    مووفق باشید و امیدوااارر


  7. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    33
    Array
    دوست خوبم مرسی که به تاپیک من سر زدید.من خیلی حساسم و به قول شما خیلی زود پیش داوری می کنم.اینو قبول دارم.عواقب مقابله با من توی رفتار همسرم کاملا مشخصه.شایدم از اینکه ناراحت میشه و سرسنگین برخورد می کنه یا اینکه درنهایت کار خودش رو می کنه و من تحقیر می شم.می دونید چرا می گم بچه؟چون همسرم دوساله که بچه می خواد و من با هزار ترفند و دلیل این کار رو به تعویق انداختم. اون می گه :تو هر وقت خودت می خوای یک کار رو انجام می دی. از نظر مالی مشکلی نداریم اما من برای بهتر شدن رابطه تلاش می کنم.

    من آخرین بار شب قب از اینکه باهاش قهر کنم حرف دلم رو بهش زدم.
    موقع دوستی یک بار اون یه بارم البته من خیلی مستقیم احساسن رو بیان می کردم اما اون خیلی غیر مستقیم به بهانه ای با من تماس میگرفت.
    مرسی از راهنماییتون

  8. کاربر روبرو از پست مفید heaven65 تشکرکرده است .

    sookoot (پنجشنبه 27 تیر 92)

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 دی 99 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    7,438
    سطح
    57
    Points: 7,438, Level: 57
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    531

    تشکرشده 81 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    خوشحالم که منطقی هم هستین و وقتی به یه مساله بر می خورید تمام تلاشتونو می کنید حلش کنید اما اینکار به یکم امیدو تا حدی خوشبین بودن نیاز داره البته جواب همه سوالامو ندادین دوست خووووبم ... نمی دونم اگر راجب فرزند داشتن دلیلتون خیلی شخصی نیست می تونم علتشو بدونم ! ... راجب این موضوع هم حتما حتما با همسرتون صحبت کنید بزارید بفهمند که ایشون هم نظرشون براتون قابل احترام و اون هم سمت پدر بودن را می خوان نصیب خودشون کنن ... بزارید ببینند که شما احساسشونو حضورشونو درک می کنید و ایشون فقط وظیفه پول در آوردن را ندارن ... هستــــــــــــــــن و همراهتون ... مطمئن باشید احترام " احتــــــــــــــــــــــ رام " می آره ...

    امیدوارم اونکارارو انجام بدید و صبوووور باشید خانمی نخوایید یکدفعه هرچی انتقاددد دارید بهشون کنید ... از همون بیان احساستونو نظرشون راجبه فرزند و اینجور مسائل شروع کنید ایشالا درست میشه آروم آروم حتی دلایل نخواستن در شرایط الانم به همسرتون بگید ...

    با همسرتون دوووووووووووووست باشید و همراهش و ازشون نترسید ...( منظورم از ترس اینه یه حس خوبی به وجود بیارید که ایشون باور کنن که شما بهش می خواید تکیه کنید و در کنارشون راحتین و مثل یه دوووست صمیمی به حرفااای دل هم می خواید گوووش بدید ) ........

    همه چی دست شماست خاااانمی با انگیـــــــــــــزه
    ویرایش توسط sookoot : پنجشنبه 27 تیر 92 در ساعت 00:31

  10. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    33
    Array
    ممنونم از محبتتون .به همه توصیه هاتون با جون و دل جامعه عمل می پوشونم. میشه منظورتون رو از بیان علت بچه دار شدن بپرسم ؟یعنی علتی بیارم که چرا آره؟ یا اینکه چرانه؟از صحبتاتون متوجه نشدم شما بچه دار شدن رو توصیه می کنی یا نه؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید heaven65 تشکرکرده است .

    sookoot (پنجشنبه 27 تیر 92)

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 دی 99 [ 14:51]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    7,438
    سطح
    57
    Points: 7,438, Level: 57
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    531

    تشکرشده 81 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط heaven65 نمایش پست ها
    ممنونم از محبتتون .به همه توصیه هاتون با جون و دل جامعه عمل می پوشونم. میشه منظورتون رو از بیان علت بچه دار شدن بپرسم ؟یعنی علتی بیارم که چرا آره؟ یا اینکه چرانه؟از صحبتاتون متوجه نشدم شما بچه دار شدن رو توصیه می کنی یا نه؟
    سلام
    خواهش می کنم گلم .. مممنووووووووونم که راجب حرفام فکرکردید

    خوب دوست خوووبم هر کسی برای خودش یه برنامه ریزی داره ... مثلا می گمااا این یه مثاله ........ مثلا من دوست دارم وقتی ازدواج کردم تا 5 سال فرزندی نداشته باشم و با همسرم باشم و بیشتر با هم باشیم حالاا وقتی ازدواج کردم امکانش هست همسرم می خواد 6 سال فرزند نداشته باشیم دیگه فکر من تنها مهم نیست و دلیلش مساله مالی .. هنوز حس نمی کنه می تونه مسولیت پدر بودن را قبول کنه ... هنوز می خواد و احساس می کنه می خواد منو خودش تو زندگیش باشیم هنوز برنامه هایی داره و اینارو به من توضیح می ده منم دلایل خودمو میگم اینجوری هر کدوممون می دونیم دیگری چی تو فکرشه و باااااهم تصمیم می گیریم .... یا شایدم برعکس بعد از دو سال این احساسو پیدا کنیم که فرزند می خوایم باید این حس از دو طرف شما باشه فکر هردو تون مهمه زندگی مشترک همینه و باید باهم صحبت کنید ..

    ببین عزیزم یه عده مساله درس یا هر چی دیگه را مطرح می کنن شما باید خودت فکر کنی و دلیلتو بگی و دلیل همسرتو بدونی ... کسی نمی تونه بنظر من بگه کی فرزند داشته باشی من تو شرایط زندگیتون نیستم ... بنظرم اول رابطتتون را بهتر کنید که بعدا که فرزند داشتین به داشتن هر دووووتون افتخار کنه و زندگی آرومی داشته باشید ..

    دوووست خوووبم پستای قبلیمو بخون لطفا یکم صبور باااش خانمی و مدل صحبت کردنت حواست باشه و با همون حس و هوش زیبای خانومانتون به همسرتون نزدیک شید و این امنیت را تو خونتون به وجود بیارید

    مووووفق باشید


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با سلام دوستان اول سال 96با شکست بدی مواجه شدم
    توسط amirrezai در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 فروردین 96, 08:51
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. درخواست کمک از همه دوستان
    توسط امیر88 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 خرداد 90, 10:35
  5. قلب انسان، بوستان خداست . . .
    توسط مثل من در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 03 مرداد 88, 09:36

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.