یک هفته است که ازش خبر ندارم، یعنی بی خداحافظی رفت؟

[Narges s]

سلام

حدود یه ماه و نیم پیش با یه پسری آشنا شدم به قصد آشنایی برای ازدواج. یه ماه باهم فقط ارتباط تلفنی داشتیم. البته چند بار قرار گذاشتیم تا همو ببینیم ولی یا برای اون کاری پیش میمومد یا برای من و قرار کنسل میشد. بلاخره یه هفته پیش قرار گذاشتیم و همو دیدیم. با دیدنش تحت تأثیر قرار گرفتم. البته از قبل عکسشو دیده بودم ولی خب از نزدیک که دیدمش یه حس خوبی بهم دست داد. البته قیافه معمولی داشت فکر نکنید به خاطر قیافه ازش خوشم اومده بودا نه. بیشتر اعتماد به نفس بالاش منو تحت تأثیر قرار داد. من یه دختر بی اعتماد به نفس و خجالتی هستم. وقتی منو دید گفت تو خیلی مظلومی ممکنه با من اذیت بشی. گفت من تا حالا دختر به مظلومی تو ندیده بودم. گفت دوست دارم ارتباطمون رو ادامه بدیم ولی اول باید رو اعتماد به نفست کار کنم. خلاصه آخرش بهم گفت که بازم همدیگرو میبینم. فرداش بهش اس دادم جواب داد که" عزیزم من الان باید برم یه جلسه مهم و ممکنه تا شب نتونم گوشیمو جواب بدم نگران نشو." منم اون روز بهش اس ام اس ندادم تا مزاحمش نشم. فرداش دوباره اس دادم فقط در جواب نوشت "خودم بهت اس میدم" پس فرداش اس ام اس دادم جواب نداد شب زنگ زدم جواب نداد اس ام اس دادم که "حالت خوبه؟ نگرانتم." جواب داد "نگرانم نباش حالم خوبه کارم خیلی سنگین شده" منم از اون روز دیگه بهش اس ام اس ندادم تا امروز. یعنی 4 روز نه اس ام اس دادم نه زنگ زدم از اونم خبری نشد. امروز بهش زنگ زدم بازم جوابمو نداد اس ام اس دادم " نگرانتم.اگه دیگه منو نمیخوای بگو تا مزاحمت نشم" بازم جواب نداد. حالا حتماً الان شما دارید با خودتون میگید "این که دیگه واضحه که ولت کرده رفته" ولی ما از همون اول بهم قول دادیم که هر زمان که هر کدوممون حس کردیم به درد هم نمیخوریم و خواستیم جدا شیم بهم بگیم و بی خبر و خداحافظی نریم. به خاطر همین باورم نمیشه که ولم کرده باشه.
از طرفی باورم نمیشه که انقدر سرش شلوغ باشه که حتی فرصت دادن یه اس ام اس هم نداشته باشه.!!!!!!! ولی گاهی فکر میکنم شاید راست میگه آخه اون چند جا کار میکرد و گاهی اوقات تا 10 شب سرکار بود مدام به خودم میگم حتماً سرش خیلی شلوغه و وقتی میرسه خونه خیلی خسته است ولی بازم قانع نمیشم.
شما بگید دلیل این کارش چیه؟ اون اصلاً خجالتی نیست و حرفشو رک و بی پرده میگه پس چرا بهم نمیگه که دیگه منو نمیخواد تا منم زودتر از فکرش بیام بیرون؟؟؟؟؟

[saman sanaye]

راستش من یه دوستی داشتم یه همین عملی رو سر یه دختر آورد.دختره هم بعد اینکه از بس به اون زنگ زد جواب نگرفت به من زنگ زد(شماره منم داشت).منم با اینکه دوستم پیشم بود(تو تهران هم خونه بودیم) بهش دروغ گفتم که رفته ماموریت.بعدش پشت سرهم دروغ تا اینکه آخرش بهش واقعیتو گفتم.بیچاره بد گریه میکرد.این اتفقاق تو دوران تاریکم بود.ولی آخرش فراموشش کرد و بهم گفت دیگه اصلا به رضا(دوست من)اصلا فکر نمیکنه.شاید شما باید زودتر شروع کنین به فراموشی

[omid65]

خانواده در جريانن ؟
شماها چن سالتونه؟

[شیدا.]

آره عزیزم.

اون رفته. هر چی بیشتر تماس بگیری، بیشتر خودت را تحقیر می کنی و بعدا بیشتر خودت را سرزنش خواهی کرد که چرا تماس گرفتم.

همه آدمها سر قولشون نمی مونند. قول داده بود که بگه، اما الان زیر قولش زده.

[abi.bikaran]

به نظر من بعد از دیدن شما نتوسته با خودش کنار بیاد که شمارو قبول کنه
درسته بهتون قول داده بود هر وقت همو نخواین راحت بگین ولی باز نتونسته رک به شما بگه که خوشش نیومده و اینجوری با این رفتار سردش و دور از دسترس قرار دادن خودش از شما...
غیر مستقیم بهتون فهمونده که میلی به اداده رابطه با شما رو نداره!

اگر اون پسر رئیس جمهور هم بود و شمارو میخواست یه زمانی رو حتما برای شما اختصاص میداد فقط بهانه اورده تا شما رو از سر خودش باز کنه همین.

پس شما هم دیگه پیگیر نشید رهاش کنید اگه شما رو بخواد خودش بر میگرده لزومی نداره بزور خودتون بهش نشون بدید برای خودتون ارزش قائل بشین!

[newfolder]

سلام
بتون پیشنهاد میدم سی دی آموزش ازدواج از دکتر فرهنگ رو حتما ببینین
خودتون بعد متوجه میشین که اون پسر به دردتون میخوره یا نه.

موفق باشین

[mehdihn]

سلام
نرگس خانوم باور کنید اون پسر براتون احترام قائله . اون برای دوستی با شما جلو اومده بود . وقتی دیده که شما چقدر مظلوم هستی و مثل بعضی از دخترا نیستی که هر روز با یکی هستن وجدانش قبول نکرده که ادامه بده و ازت سو استفاده کنه. اصلا موضوع قیافه و تیپ و اینا هم نیست . فقط دیده کناه داره بخواد تو رو اذیت کنه . پیش خودش گفته یه چند روزه که جوابش رو ندم بی خیال میشه. شما برای دوستی موقتی اون کیس خوبی نبودی . خدا رو شکر کن که اینطوری تموم شد.

[Narges s]

دوستان ممنون از جوابتون

همون طور که میگفتید شد دیشب بلاخره اس ام اس داد و گفت "تو دختر خوب و زیبایی هستی ولی مشکلاتی برام پیش اومده و ترجیح میدم ذهنمو به کارم معطوف کنم. دوست ندارم اذیت بشی برات بهترینها رو آرزو دارم. " منم اصلاً جواب ندادم. اس ام اس رو پاک کردم شمارشم پاک کردم. ولی از این ناراحتم که برای دست به سر کردنم یه بهونه الکی آورده. میدونید من تو یه سایت همسریابی با ایشون آشنا شدم. چند مورد آشنایی دیگه هم داشتم که اونا هم با همین بهونه واهی که کاری برام پیش اومده و نمیتونم به رابطه ادامه بدم رفتن. هیچ کس دلیل اصلی رو نمیگه تا من بفهمم کجای کارم اشتباهه. در مورد نیت ایشون هم باید بگم که هدفش دوستی نبود واقعاً هدفش ازدواج بود اینو از حرفا و برخوردش فهمیدم .

[هم صحبت]

سلام نرگس عزيز
بهترين كارو كردى كه ديگه اهميت به اس ندادى و شمارشو پاك كردى
ارزش تو خيلى بالاتر از اينه كه توى اين سايتها دنبال ازدواج باشى به نظر من كسايى كه توى اين فضاى مجازى مياند فكر نميكنم واقعاً قصد ازدواج داشته باشند و يا بدون آگهى و نديدنشون بشه براى ازدواج تصميم گرفت.
راستى نگفتى چند سالته؟

- - - Updated - - -

سلام نرگس عزيز
بهترين كارو كردى كه ديگه اهميت به اس ندادى و شمارشو پاك كردى
ارزش تو خيلى بالاتر از اينه كه توى اين سايتها دنبال ازدواج باشى به نظر من كسايى كه توى اين فضاى مجازى مياند فكر نميكنم واقعاً قصد ازدواج داشته باشند و يا بدون آگهى و نديدنشون بشه براى ازدواج تصميم گرفت.
راستى نگفتى چند سالته؟

[Narges s]

من 24 سالمه به خاطر نداشتن خواستگار رفتم سایت همسریابی عضو شدم. این مسأله یعنی نداشتن خواستگار خیلی رو اعتماد به نفسم تأثیر گذاشته مدام فکر میکنم شاید خیلی زشتم که کسی ازم خوشش نمیاد ولی اطرافیانم میگن قیافه ات خوبه باید منتظر باشی تا قسمتت بشه ولی آخه کی؟؟؟؟ شاید 24 سال سن زیادی نباشه و هنوز فرصت زیادی هست ولی من الان نیاز به ازدواج دارم. از لحاظ روحی و روانی خیلی داغون شدم. هر وقت یکی از دوستام و همکارام نامزد میکنه من حسودیم میشه.کلی هم بابت این حسودی کردن خودمو شماتت میکنم ولی چیکار کنم حسودیم میشه. دوست ندارم مجرد بمونم. رفتم سایت همسریابی عضو شدم تا زودتر بتونم ازدواج کنم ولی بازم نشد. بعضی شبا با گریه میخوابم. به دلم افتاده که من مجرد میمونم.