سلام من تازه وارد این سایت شدم ومشکلات زیادی هم دارم که امیدوارم باجواب دادنهای شما رفع بشه
من دوسال هست دانشگاه میرم و درطول این دوسال خبرهایی شنیدم ودیدم البته بگم من قبل ازدانشگاه عاشق پسرخالم بودم که بادوست دخترش ازدواج کرد فکرکردم میتونم وارددانشگاه بشمواونو فراموش کنم که همینجورم شدهیچ حسی بهش نداارم ولی وقتی میبینمش حسادت میکنم وخودمو به خوشحالی میزنم این مشکل اصلی من نیست مشکل من توی دانشگاه هست ترم اول باخوشی گذشت با شیطنتهای خودشو سرکلاس رشته های دیگه رفتن واذیت کردن البته اذیت کردنم درحدمزاحم دیگران بودن نبود من ازترم دوم همکلاسیهای خودمو شناختم که وقتی واردکلاس میشدم فکرمیکردن تازه واردم با هیچکدومشون حرف نمیزدم وباهرکس مطابق خودش برخوردمیکنم تااینکه یکی ازدوستانم اومد پیشم گفت اقای فلانی رومیشناسی ازتو درموردمن پرسیده وگفته اگرفرهنگهامون بهم بخوره فکرکنم ازتو خوشش اومده من حرفشو باورنکردمتا اینکه دیدم ترم دوم خیلی منو میپایید سرکلاسهای من میومد وحتی اگرکلاسهامون باهم جورنبودازپشت شیشه نگاه میکردیه احساسی نسبت بهش پیداکرده بودم چون تعریفش تو دانشگاه زبان زد عام وخاص بود ومن هم دختری نیستم که دست کمی ازاون داشته باشم وتو دانشگاه تورهرکاری فعالم به جزجایی که ایشون باشن بعد احساس کردم وابسته ایشون شدم احساس اونو دقیق مطمئن نیستم بچه ها بهم میگفتن شایددوستت گولت زده میخواسته درمورداون ازتو بدونه تااینکه تابستون شایعه ای درموردش شنیدم که رفته خواستگاری یکی ازهمکلاسیام خداییش ازمن قشنگ تربود انکارنمیکنم البته دوتا شایعه بود که اولی درست نبود واینو هنوزم نمیدونم درست هست یانه ترم 3 کمترایشون رومیدیم وجلوی من افتابی میشد البته میومد منو میدیدومن اونو نمیدیدم رفتارش مرموزترشده بود تااینکه من تو کارهایی که بابچه های ترم بالایی خودم انجام میدم درمورد رشتمون بایکی ازاین اقایون که واقعا ازرفتارواخلاق دست کمی ازهمکلاسیم نداره واونم تو دانشگاه زبان زد عام هست همکارشدیم رفتارهای ایشون هم نسبت بهمن خیلی مشکوک هست اگرخواستین بهتون بیشترمیگم فقط بهم بگین اینا یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/معنی این حرکات رو نمیفهمم اینم بگم من مزاحم زیاد دارم ووقتی خونه هستم اصلا مزاحمی ندارم