سلام به دوستای خوب همدردی
دوستان قدیمی شاید منو بخاطر داشته باشند و همچنین مشکلاتمو
من و همسرم هردو ازدواج دوممون هست همسرم یه دختر داره که پیش مادرش (زن سابق همسرم) زندگی میکنه اوائل من خیلی رو این بچه حساس بودم ولی سعی کردم با واقعیت کنار بیام و بپذیرم
اروم اروم رابطمو با این بچه نزدیک کردم و یه رابطه نزدیک 2 طرفه بین خودم و این بچه ایجاد کردم
حالا مشکل من اینه که شوهرم رفته رفته و با گذشت زمان از نظر احساسی خیلی به این بچه وابسته شده و تصمصم های مهم و اساسی زندگیمونو بر پایه احساسات این بچه میگیره
و من احساس خطر و نگرانی برای اینده خودم میکنم چون ما با هم بچه مشترکی نداریم به هر صورت هر زمانی ممکنه بخاطر سلامت روحی و احساسات بچش همسر سابقشو برگردونه و زندگی منو جهنم کنه و اونوقت من با سن بالا و اینده ای نا معلوم و تنها اواره خواهم شد
خواهش میکنم منو راهنمایی کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)