به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array

    خواهشا کمک کنین.همسرم و دخترخالش

    سلام دوستان عزیز همدردی
    پیشاپیش از توجهتون و پاسخ هاتون به تایپیکم ممنونم

    خیلی حس بدی دارم.قلبم تند میزنه...
    دختر خاله همسرم اومده ایران.بماند که بدون حجاب با چه لباس هایی جلوی فامیل میاد.اما موضوع من ارتباطشونه. به هم دست میدن مثه دو تا دوست صمیمی میشینن کنار هم حرف میزنن(با همسر من تا این حد صمیمه فقط).همسرم دیگه کلا تو جمعشون منو یادش رفته و من تنهام.
    حالم خوب نیست.من هیچی به روش نیاوردم ولی از درون داغون شدم.از فکر اینکه الان همسرم داره به اندام اون نگاه میکنه(اندام درشت و زیبایی داره و همسر من به شدت آدم گرمیه و خیلی به این موضوعات توجه داره) ازینکه به هم راحت دست میدن...
    واقعا یاد اینکه طرف آب ندیده وگرنه شناگر ماهریه افتادم. خوبه خانواده همسرم با فامیلاشون رفت و آمداشون سالی یکباره وگرنه چقدر آزار دهنده بود...
    من باید همینطور بی تفاوت باشم؟نباید بهش بگم چقدر دارم زجر میکشم؟

    - - - Updated - - -

    فراموش کردم برای دوستانی که منو نمیشناسن اینو بگم.
    شاید این ارتباطا به نظر خیلیاتون طبیعی بیاد.ولی من تو یک خانواده مذهبی بزرگ شدمو تو عمرم چنین ارتباطایی ندیدمو نداشتم.
    من حتی حرفای روزمره با مردای فامیل نمیزنم چه برسه به اینکه با جون طرفو صدا کنمو بهش دست بدم...

  2. 3 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    rozaneh (یکشنبه 16 تیر 92), میشل (شنبه 15 تیر 92), امیر12321 (دوشنبه 24 تیر 92)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام زهرا جان.

    قبل از اینکه واکنشی نشون بدی، روی پذیرش تفاوت های فرهنگیتون کار کن.

    تو از یه خونواده مذهبی هستی و همسرت فرهنگ متفاوتی داره، درسته؟ همسرت می تونه فرهنگ تو رو تغییر بده که تو بتونی مال اون رو تغییر بدی؟

    البته اگه همسرت زمینه مذهبی داره، میشه یه کارایی کرد. ولی بازم باید اول به این احساساتی که الان درگیرشون هستی، غلبه کنی. وگرنه سخته که موفق بشی.

    راستی چرا فکر می کنی شوهرت داره به اندام دختر خالش فکر می کنه؟! این دیگه تصورات توه عزیزم. چیزی که از اوناییکه چشمات می بینه رو تجسم نکن! تو که مذهبی هستی، حتما این رو شنیدی که باید به دیگران ذن مثبت داشته باشی، نه؟

    این افکار منفی رو از خودت دور کن که بتونی به شوهرت بیشتر و بیشتر محبت کنی، و بیشتر و بیشتر از جهات مختلف ارضائش کنی، وگرنه این احساسات بد باعث می شن براش کم بذاری و اونوقت خدای نکرده آسیب پذیریش از دیگران بیشتر می شه.

    به خودت کمک کن که شاد و آروم باشی عزیزم.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  4. 5 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (دوشنبه 17 تیر 92), hamrahi (دوشنبه 17 تیر 92), rozaneh (یکشنبه 16 تیر 92), taraneh89 (شنبه 15 تیر 92), شمیم الزهرا (شنبه 15 تیر 92)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مهر 94 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-3-19
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    1,718
    سطح
    24
    Points: 1,718, Level: 24
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 28 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزيزم
    من معتقدم مردا اگه چشم ودل سير باشن به سمت خطا نميرند اگه از اين مورد خاطرت جمعه فكر بد نكن
    فايل هاي دكتر فرهنگو بگوش

  6. 2 کاربر از پست مفید mylife تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (یکشنبه 16 تیر 92), شمیم الزهرا (شنبه 15 تیر 92)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام میشل عزیز ممنونم
    نقل قول نوشته اصلی توسط میـشل نمایش پست ها
    قبل از اینکه واکنشی نشون بدی، روی پذیرش تفاوت های فرهنگیتون کار کن.
    [QUOTE
    درسته منم الان خیلی چیزارو پذیرفتم که قبل ازدواجم باورم نمیشد باهاش بتونم کنار بیام( اهل قلیون بودن همسرم، ظاهر دوستاش و خانماشون و خواهر شوهرام و. نماز نخوندناش و..).اما همسر من با وجود باز بودنش دیگه تا این حد که نبود! من اصلا برام مساله دست دادنش قابل هضم نیست.





    راستی چرا فکر می کنی شوهرت داره به اندام دختر خالش فکر می کنه؟! این دیگه تصورات توه عزیزم. چیزی که از اوناییکه چشمات می بینه رو تجسم نکن! تو که مذهبی هستی، حتما این رو شنیدی که باید به دیگران ذن مثبت داشته باشی، نه؟
    حرف شما درسته من فقط از روی اینکه همسرم خیلی به این چیزا کلا توجه داره و گاهی یک چیزی رو تو یک زن که از کنارمون فقط تو خیابون رد شده میبینه که من شاخ درمیارم از اینهمه دقت!!! این حدس زشتو زدم و میدونم ظن بد داشتن گناهه.خدا هدایتم کنه که اینجوری درباره همسرم فکر نکنم.ممنونم از تذکرت دوست خوبم

    این افکار منفی رو از خودت دور کن که بتونی به شوهرت بیشتر و بیشتر محبت کنی، و بیشتر و بیشتر از جهات مختلف ارضائش کنی، وگرنه این احساسات بد باعث می شن براش کم بذاری و اونوقت خدای نکرده آسیب پذیریش از دیگران بیشتر می شه.
    منم همش با این حرفا خودمو آروم میکنم که مهم اینه منو دوست داره حالا چه اهمیتی داره با یک خانم دست بده یا باهاش صمیمی باشه... ولی تو حرف آسونتر از عمله

    بازم ممنونم خیلی حرفاتون آرومم کرد

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط mylife نمایش پست ها
    من معتقدم مردا اگه چشم ودل سير باشن به سمت خطا نميرند اگه از اين مورد خاطرت جمعه فكر بد نكن
    سلام دوست عزیز
    حرف شما همیشه کارساز نیست.کم نیستن تو همین تالار مردایی که زناشون هیچی براشون کم نذاشتنو اما اونا خیانت کردن.
    اما من ذره ای به همسرم شک ندارم و میدونم با تمام تفکرات باز و ضعف های اعتقادیش آدم فوق العاده پاک دامن و خانواده دوست و پایبند زندگی هستش
    اما مساله من رفتارش با خانم ها از روی تربیت غلطش و محیطشه.نه این که خدایی نکرده اهل خطا باشه.(هرچی میکشیم از همین تربیته،خدا همممونو کمک کنه که بتونیم پدر و مادرهای خوبی بشیم)

  8. کاربر روبرو از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده است .

    میشل (دوشنبه 17 تیر 92)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    تفاوت فرهنگی یه چیزه تفاوت عقیده یه چیز دیگه

    همسرت اگه شما همین برخورد نزدیک رو با یه مرد دیگه داشته باشی خوشش میاد؟

    دخترخاله پسر خاله هستن که باشن دلیل نمیشه که!نسبت فامیلی به آدما اجازه هرنوع رفتار و برخوردی نمیده و محرمیت هم نمیاره

    من نمیدونم چرا دست دادن مرد و زن تو خیلی خونواده ها عرف شده ! واقعا به کجا میخوایم بریم با این رفتارمون؟

    همسرت باید حواسش جمع کارایی که میکنه و شمارو آزار میده باشه

  10. کاربر روبرو از پست مفید ساحل75 تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (یکشنبه 16 تیر 92)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 شهریور 92 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-06
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    575
    سطح
    11
    Points: 575, Level: 11
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 164 در 76 پست

    Rep Power
    24
    Array
    خوب عزيزم تو كه انقدر به شوهرت اعتماد دارى و اين خيلى خوبه ، چرا بيخود ذهن خودتو درگير ميكنى؟
    دختر خالشونم كه مهمونه و اينطور كه ميگى از خارج از كشور اومده پس تا يه مدت ديگه ميره
    ذهن خودتو خراب نكن عزيزم

  12. 2 کاربر از پست مفید هم صحبت تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (یکشنبه 16 تیر 92), شمیم الزهرا (یکشنبه 16 تیر 92)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    ممنونم ساحل و هم صحبت عزیز

    نقل قول نوشته اصلی توسط هم صحبت نمایش پست ها
    خوب عزيزم تو كه انقدر به شوهرت اعتماد دارى و اين خيلى خوبه ، چرا بيخود ذهن خودتو درگير ميكنى؟
    دختر خالشونم كه مهمونه و اينطور كه ميگى از خارج از كشور اومده پس تا يه مدت ديگه ميره
    ذهن خودتو خراب نكن عزيزم
    آخه الان این موقعیت پیش اومده.دو روز دیگه یک دختر دیگه وارد زندگیم شه همینه.همسر من کلا با خانما راحته و حالا که دختر خالش اومده این اعتقادش نمود پیدا کرده،اینجور نیست که کلا مرد سنگینی باشه و فقط با دختر خالش راحت باشه که بگم وقتی برگشت کشور خودش همه چیز تمومه.
    یک مدت میدونستم با منشیش راحته(اتفاقی تو یک تیم گردشی کوهنوردی در اومدیم و اونجا برخورداشونو دیدم و داشتم قالب تهی میکردم) و این خیلیی آزارم میداد چون من تو شرکتش نبودمو اینجوری خیلی سختر بود.اما کم کم کنار اومدم که همسر من همینه.
    اما بازم هر زن جدیدی که میاد (واقعا موارد زیادی رو پشت سر گذروندم اما هیچ جا دست نمیداد تا الان که این پیشرفتو هم کرد!)تو زندگیم اولش خیلی آزار میبینم.

    - - - Updated - - -

    ساحل عزیز اگه من با مردا راحت باشم برای همسرم مهم نیست.
    قبلا یک تایپیک زدم و گفتم عذاب وجدان دارم که دارم رفتار همسرم با خانمارو تلافی میکنم.
    اما جز موندن آثار گناهم روی خودم و ضربه روحی که خودم خوردم ودوری بیشترم از خدا هیچ حاصلی نداشت و به شدت از کارم پشیمون شدم.چون همسر من واقعا از نظرش این چیزا اشکالی نداره نه برای من و نه برای خودش.
    حتی تا حالا چند بار با من برخورد داشته که چرا با داداشم سنگین حرف میزنی؟چرا مثه غریبه ها با مردای فامیلمون برخورد میکنی...

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 تیر 92 [ 10:42]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,365
    سطح
    20
    Points: 1,365, Level: 20
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    437

    تشکرشده 441 در 83 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بعضی از دوستان داشتن نیت خیر یا عمل حمل بر صحت و مهم ندوستن این ارتباطات رو پیشنهاد دادن در حالی که بعد درون دینی در همین مکتب احتیاط رفتار دیگران به اندازه ای حمل بر صحت عمل اونا مهمه
    پس نمیشه صرفا با یک بعد از ابعاد دین جواب داد

    خانوم شمیم اازهرا اون موقع که یه تاپیک از شما دیدیم که موقع ارتباط شما با همسرتون نوشته بودین:
    ایشون به یاد مادرتون هستن و از کلمات نامناسب استفاده میکننن میخواستم براتون مطلبی بنویسم که زمانش و پیدا نکردم
    اون مطلب و من قدیم یعنی قبل از تعویض سایت برای یکی از اعضا قدیمی نوشتم
    اون مطلب در مورد فکر ، شخصیت و سرنوشت انسان بود

    همسرتون فکرش به این نوع مسائل گرفتار شده و الان هم با اون نوعه فکر زندگی میکنه
    انسان وقتی در این نوع افکار غرق بشه ، در واقع تهیج جسمانیش و زیاد کرده
    هر جا که نشاط روح و عقل باشه تهیج جسم کم میشه و هر جا تهیج جسم زیاد باشه نشاط معنوی و عقل کمه

    من به خاطر رشته های که توش بودم و ... چه اینجا چه در خارج از اینجا بعضا به این دید رسیدم
    که نوع زندیگهای که توش ارتباطات باز هست آسیب پذیریش خیلی بیشتر از نوع دومه
    مرد با تجسمش و تخیل هم نزدیکی میکنه و هم تصویر سازی میکنه در زن هم این مسائل وجود داره اما تفاوت داره
    تنوع طلبی در مرد شاید بیشتر از زن باشه با توجه به محیط

    و هر چه بیشتر بگذره بدتر هم میشه یعنی کنار اومدن با این قضیه بهتر شدن نمیاره

    ذائقه ای همسر شما در لذت متوجه یه طرف شده اونم لذت جسمانی
    اینو به لحاظ فکر ایشون گفتم
    انسان اگر بدونه که لذت دارای مراحل مختلفی هست که یکی از پایین ترین اونا لذت جسمانی هست سارغ لذتهای بالاتر م میره
    و این در واقع با تغییر محیط انجام میشه
    یعنی اگه بتونید برین به محیطی که باعث برانگیختن لذتهای که نشاط معنوی داشته باشه خوده همین انسان دنبال اصلاح خودش میره
    و....




    هر كه رابطه ميان خود و خدا را نيكو سازد، خداوند نيز، رابطه او را با مردم نيكو سازد.
    و هر كه كار آخرت خود را به صلاح آورد، خداوند، كار دنيايش را به صلاح آورد
    و هر كه اندرز دهنده خود باشد از سوى خدا براى او نگهبانى بود

    حكمت : 86 نهج البلاغه
    [align=center][img]http://www.hamdardi.net/imgup/35637/...8f509338c2.jpg[/img][/align]
    [align=center][size=medium]آدمها چه راحت با جابجایی یک نقطه از خدا ، جدا میشوند[/size][/align]
    ویرایش توسط جرجیس : یکشنبه 16 تیر 92 در ساعت 10:40

  15. 5 کاربر از پست مفید جرجیس تشکرکرده اند .

    saraamini (یکشنبه 16 تیر 92), taraneh89 (دوشنبه 17 تیر 92), گیسو کمند (شنبه 25 بهمن 93), بهار.زندگی (یکشنبه 16 تیر 92), شمیم الزهرا (یکشنبه 16 تیر 92)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 92 [ 09:31]
    تاریخ عضویت
    1392-3-04
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    190
    سطح
    3
    Points: 190, Level: 3
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زهرا جان قبل از شما هم دختر خالش بوده اگر از ظاهرش خوشش میومد میرفت با دختر خالش ازدواج میکرد.به نظر من اصلا بهش نگو که از رفتارش ناراحت میشی من امتحان کردم بدتر شد .هر خانواده ایی فرهنگی داره به نظرم تا حدی که آسیبی نداشته باشه باید باهاش کنار اومد.شما که نمیتونی شوهرتو بذاری تو صندوقچه کسی رو نبینه باید اعتماد کنی عزیز

    - - - Updated - - -

    زهرا جان قبل از شما هم دختر خالش بوده اگر از ظاهرش خوشش میومد میرفت با دختر خالش ازدواج میکرد.به نظر من اصلا بهش نگو که از رفتارش ناراحت میشی من امتحان کردم بدتر شد .هر خانواده ایی فرهنگی داره به نظرم تا حدی که آسیبی نداشته باشه باید باهاش کنار اومد.شما که نمیتونی شوهرتو بذاری تو صندوقچه کسی رو نبینه باید اعتماد کنی عزیز

  17. کاربر روبرو از پست مفید ساحل45 تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (یکشنبه 16 تیر 92)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظر من سعي كن به صورت غيرمستقيم برنامه ريزي كني كه شوهرت كمتر توي اون محيط باشه و با دختر خالش تنها نمونه.اگه هم يه جورايي مجبور شدين كه توي اون محيط ها باشين اصلا شوهرت را تنها نذار.كنارش بشين و بهش توجه كن و سعي كن توي بحثها شركت كني و به هيچ وجه خودتو كنار نكش.

  19. کاربر روبرو از پست مفید khoshkhabar تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (یکشنبه 16 تیر 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.